پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
امروزه زنان به انواع جراحیهای زیبایی روی آوردهاند و آمار بالای جراحیهای غیرضروری گویای این امر است. تغییر اندام و فرم ظاهری فرد در پی یک عدم رضایت و نداشتن اعتماد به نفس صورت میگیرد. تعریفی که کلیشهها، جامعه، مد، رسانه و تبلیغات درمورد زنان ارائه میدهند باعث تشدید این نارضایتی است. کسانی که خود را در معرض انواع جراحیها قرار میدهند با نوعی از اضطراب رو به رو هستند که در ازای این به اصطلاح زیبایی، خطرات و دشواریهای بسیاری را متحمل میشوند. این گونه آسیب رساندن به جسم و روان خود مصداق خشونتی است که اغلب زنان علیه خود روا میدارند تا جامعه کلیشه زده آنها را بهتر به خود بپذیرد.
درواقع باید گفت خشونت انواع مختلفی دارد، گاهی ممکن است خود فرد نداند امری که در حال وقوع است مصداق نوعی از خشونت محسوب میشود. انواع خشونت عبارتند از خشونت روانی، خشونت جسمی، خشونت جنسی، خشونت اقتصادی و ....
در این میان آنچه باعث میشود جراحیهای غیرضروری مصداق نوعی از خشونت محسوب شوند آسیب و اضطرابی است که به روح و روان فرد وارد میشود. هنگامی که فرد درصدد تغییرشکل اندام خود برمیآید در شرایطی که دارای جسمی طبیعی و سالم است؛ به نوعی در حال آسیب زدن به جسم خود اس ت.او دردی را متحمل شده که ضروری نبوده و این آسیب رساندن به خود، مصداق خشونتی علیه خویشتن است.
جراحی ها انواع مختلفی دارند که میتوان آنها را دارای انگیزههای مختلف دانست و این انگیزهها را به دو گروه پزشکی و غیرپزشکی تقسیم کرد. آن گروه از اشخاصی که در اثر تصادف، مشکلات تنفسی یا غضروفی متقاضی جراحی زیبایی میشوند را در زمره انگیزههای پزشکی طبقهبندی میکنیم اما شواهد نشان از آن دارد که شمار زیادی از متقاضیان جراحی زیبایی علت پزشکی تایید شدهای در پرونده خود ندارند. متاسفانه با اندکی بررسی در آمار جراحیها به رقم بالایی از انواع جراحی از جمله جراحی بینی خواهیم رسید. علاوه بر آن از جمله عملهای غیر ضروری میتوان به لیپوساکشن، رینو پلاستی، بوتاکس، مامو پلاستی، تزریق ژل به جاهای مختلف بدن، پروتز لب و ... اشاره کرد.
هنگامی که با افراد مورد نظر یعنی کسانی که خودخواسته تن به انواع عملهای جراحی غیرضروری میدهند صحبت میکنیم میبینیم که آنها درد و ناراحتی این عمل را به جان میخرند تا اندام خود را در شرایط بهتری قرار دهند و به سلیقه معیار آن دوره و به اصطلاح مد تائید شده آن روز نزدیک شوند. آنها معتقدند با اعمال این جراحیها اعتماد به نفس پیدا میکنند و با احساس بهتری اندام خود را در معرض نمایش قرار میدهند و راحت تر میتوانند در انظار عمومی ظاهر شوند. به طوری که احساس میکنند گروه همسالان و حتی جامعه نیز آنها را بهتر به خود میپذیرند.
این فشار از سوی جامعه در قالب تبلیغات، مد، رسانه و ... به شکل سلایقی تحمیل شده در می آیند که می توانند اثرات مخربی به خصوص درقشر جوانان داشته باشند. از سویی برخی از آنها با هدف جلب توجه جنس مخالف به سوی این عمل ها می روند به طوری که شاهد هستیم اغلب زنان دشواری های جراحی ها و تزریقات را به جان می خرند تا از سوی مردان دیده و پسندیده شوند. دختران جوان معتقدند مردان همواره زنان زیبا را برمی گزینند و داشتن اندام و چهره ای زیبا باعث جلب توجه مردان است. این جلب توجه می تواند به منظور دوستی یا ازدواج باشد. از این رو می توان مردان را نیز در این راستا مقصر دانست چرا که همواره زنان را به منظور لذت بردن، به داشتن اندامی خاص ترغیب كردهاند و به نوعی با استفاده ابزاری از زنان سلایق خود را به جامعه تحمیل کرده و کمتر به جنبههای احساسی و درونیات زنان توجه كردهاند.
در این میان نباید از نقش کلیشههای جنسیتی غافل بود. كلیشهها زنان را موجوداتی زیبا، ظریف، کم رو، خجالتی و مطیع میخواهند که صرفا به عنوان ابزاری برای لذت و تمتع مردان قرار بگیرند. این عروسکهای زیبا و کم حرف تنها یک دستاویز دارند که آن هم جوانی و زیبایی است. اما هنگامی که این جوانی و جذابیت جنسیتی در معرض خطر قرار بگیرد چه باید کرد؟ چگونه میتوان با گذر زمان مبارزه کرد و چین و چروکهایی که نشان از پیری میدهد را حذف کرد؟ اینجاست که اغلب زنان برای مرکز توجه بودن به عمل های جراحی رو میآورند.
کلیشهها چه مثبت و چه منفی می توانند خطرناک باشند زیرا «باورها و اندیشهها، قالبهای ساخته و پرداخته ذهنی هستند که به ادراکات شخص از پیرامون خود رنگ و هیبت خاصی میبخشند و به صورت میراث اجتماعی از نسلی به نسل دیگر منتقل میشوند». کلیشههای جنسیتی مجموعه سازمانیافتهای از باورها درباره خصوصیات همه اعضای گروهی خاص است پس کلیشه یا تصور قالبی به معنی مجموعهای است درباره این که زن یا مرد به چه معناست. تکیه بر اندام جنسی و زیبایی او را ملاک انتخاب وی قرار دادن از جمله نگاههای اشتباه و جبران ناپذیری است که به نوعی مصداق خشونت محسوب میشو . زنان برای این که مرکز توجه واقع شوند به سمت این کلیشهها کشیده می شوند و سعی دارند که ظاهر خود را با این کلیشهها تطابق دهند از این رو به داشتن اندامی باریک و ظریف، بینی کوچک، موهایی بلوند، قرار دادن لنز در چشم ها و... رو میآورند در نتیجه حاضرند برای به دست آوردن این توجه از سوی دیگران و به خصوص جنس مخالف خطرات جراحی را به جان بخرند.
با نگاهی به آمار سالیانه جراحی در کشورهای کمتر توسعه یافته به وضوح شاهد آثار مخرب کلیشههای جنسیتی هستیم.
در كشورمان نیز با نگاهی به آمار عمل های زیبایی متوجه میشویم که زنان در سالهای اخیر به انواع جراحی های غیرضروری روی آوردهاند. آنها با هدف جلب توجه و جذب جنس مخالف و پذیرفتن شدن از سوی اجتماع دست به چنین اقداماتی می زنند و کلیشه های تحمیل شده در جامعه و نگاه جنسیتی به زنان آنها را به عمل های جراحی ترغیب میكند. عدم اعتماد به نفس و نارضایتی از فرم و شکل اندام خود باعث میشود زنان اضطراب روحی و خطرات جسمی این جراحیها را به جان بخرند که متحمل شدن این فشار غیرضروری، مصداق خشونتی علیه خویشتن است.