صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۲۹۳۷۰۷
تاریخ انتشار: ۵۳ : ۱۴ - ۰۲ مهر ۱۳۹۵
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
 سید عباس موسوی ، در فرهنگ ایرانی - اسلامی هر ایرادی که مبتنی بر دلایل غیر موجه باشد آن را ایراد بنی اسرائیلی می‌گویند. اصولاً ایراد بنی اسرائیلی احتیاج به دلیل و مدرک ندارد؛ زیرا اصل بر ایراد است - خواه مستند و خواه غیر مستند - برای ایراد گیرنده فرقی نمی‌کند. ایراد بنی اسرائیلی به اصطلاح دیگر همان بهانه گیری و بهانه جویی است که ممکن است گاهی از حد متعارف تجاوز کرده به صورت توقع نابجا درآید. این گونه ایرادات را در عرف و اصطلاح عامه «ایراد بنی اسرائیلی» گویند که صرفاً از ذات بهانه گیر مایه می‌گیرد.

اصل ماجرا:

پس از آنکه حضرت موسی به پیغمبری مبعوث گردید و قوم بنی اسرائیل را به قبول دین و آیین جدید دعوت کرد، اقوام بنی اسرائیل به عناوین مختلف موسی را مورد تمسخر و تخطئه قرار می‌دادند و هر روز به شکلی از او معجزه و کرامت می‌خواستند. حضرت موسی هم هر آنچه آنها مطالبه می‌کردند به قدرت خداوندی انجام می‌داد. ولی هنوز مدت کوتاهی از اجابت بهانه آنها نمی‌گذشت که مجدداً ایراد دیگری بر دین جدید وارد می‌کردند و معجزه دیگری از او می‌خواستند. قوم بنی اسرائیل سالهای متمادی در اطاعت و انقیاد فرعون مصر بودند و از طرف عمال فرعون همه گونه عذاب و شکنجه و قتل و غارت و ظلم و بیدادگری نسبت به آنها می‌شد.

حضرت موسی با شکافتن شط نیل آنها را از قهر و سخط آل فرعون نجات بخشید؛ ولی این قوم ایرادگیر بهانه جو به محض اینکه از آن مهلکه بیرون جستند مجدداً در مقام انکار و تکذیب برآمدند و گفتند: «ای موسی، ما به تو ایمان نمی‌آوریم مگر آنکه قدرت خداوندی را در این بیابان سوزان و بی آب و علف به شکل و صورت دیگری بر ما نشان دهی.» پس فـرمـان الهی بر ابر نازل شد که بر آن قوم سایبانی کند و تمام مدتی را که در آن بیابان به سر می‌برند برای آنها غذای مأکولی فرستاد.

پس از چندی از موسی آب خواستند. حضرت موسی عصای خود را به فرمان الهی به سنگی زد و از آن دوازده چشمه خارج شد که اقوام و قبایل دوازده گانه بنی اسرائیل از آن نوشیدند و سیراب شدند.

قوم بنی اسرائیل به آن همه نعمتها و مواهب الهی قناعت نورزیده، مجدداً به ایراد و اعتراض پرداختند که: یکرنگ و یکنواخت بودن غذا با مذاق و مزاج ما سازگار نیست. از نظر تنوع در تغذیه به طعام دیگری احتیاج داریم. به خدای خودت بگو که برای ما سبزی، خیار، سیر، عدس و پیاز بفرستد. (آقای دکتر غیاث الدین جزایری معتقد است که مطابق اخبار و روایات وارده مائده آسمانی ماهی و گوشت بریان بوده؛ که تا بزمین برسد مسلماً چند روزی می‌ماند و خوردن گوشت مانده، بدون پیاز ایجاد اسهال می‌کند. لذا چون قوم بنی اسرائیل به تجربه فواید پیاز را می‌دانستند از حضرت موسی خواهان خوراکهایی شده اند که یکی از آنها پیاز بوده است."اعـجـاز خـوراکـیـهـا، چـاپ پـانـزدهم ، ص 206").

دیری نپایید که در میان قوم بنی اسرائیل قتلی اتفاق افتاده، هویت قاتل لوث شده بود. از موسی خواستند که قاتل اصلی را پیدا کند. حضرت موسی گفت: «خدای تعالی می‌فرماید اگر گاوی را بکشید و دم گاو را بر جسد مقتول بزنید، مقتول به زبان می‌آید و قاتل را معرفی می‌کند.»

بنی اسرائیل گفتند: «از خدا سؤال کن که چه نوع گاوی را بکشیم؟» ندا آمد آن گاو نه پیر از کار رفته باشد و نه جوان کار ندیده. سپس از رنگ گاو پرسیدند. جواب آمد زرد خالص باشد. چون اساس کار بنی اسرائیل بر ایراد و بهانه گیری بود، مجدداً در مقام ایراد و اعتراض برآمدند که این نام و نشانی کافی نیست و خدای تو باید مشخصات دیگری از گاو موصوف بدهد. حضرت موسی از آن همه ایراد و بهانه خسته شده، مجدداً به کوه طور رفت، ندا آمد که این گاو باید رام باشد، زمینی را شیار نکرده باشد، از آن برای آبکشی به منظور کشاورزی استفاده نکرده باشند و خلاصه کاملاً بی عیب و یکرنگ باشد.

بنی اسرائیل گاوی به این نام و نشان را پس از مدتها تفحص و پرس و جو پیدا کردند و از صاحبش به قیمت گزافی خریداری کرده، ذبح نمودند و بالاخره به طریقی که در بالا اشاره شد، هویت قاتل را کشف کردند.

تکمله:

بازخوانی همین روایت در خصوص رفتار دلواپسانه برخی در داخل نسبت به آنچه دولت روحانی در این چند سال بویژه در حوزه سیاست خارجی و بالاخص با برجام انجام داد کافیست. این قوم ( دلواپسان) در دولت احمدی نژاد شریک او بودند، شش سال مذاکره کردند و هر بار تحریمی بر تحریم ها و گره ای بر گره ها افزودند و شد آنچه شد که اوفتد و دانید. روحانی آمد با وعده باز کردن این گره کور؛ گفتند نمی تواند و نمی شود ( چون می دانستند چه دسته گلی به آب دادند ) اما روحانی کرد و شد! گفتند متن برجام را کلمه به کلمه باید بخوانیم، خواندند و چیزی سر درنیارودند، گفتند تعهدات اضافی دادیم در ام. پی. تی ( که البته نامش ان .پی.تی بود) پاسخ شنیدند تعهد جدیدی نیست و ما آنرا از قبل امضا کرده ایم و باید بدان پایند باشیم.

گفتند تحریم ها باید یک شبه لغو شود و مملکت گل و بلبل شود مثل زمان احمدی نژاد! پاسخ گرفتند دیگ زود پز که نیست کمی زمان می برد. به هر حال درست کردن از خراب کردن زمان بیشتری می طلبد. فردای اجرا گفتند پس چی شد؟ تحریم ها هنوز هست! گفتند بله هست اما تحریم ها ی هسته ای نیست و به پرونده های دیگر مربوط است. گفتند بانک های دنیا با ما کار نمی کنند این چه برجامی است؟ شنیدند بانک های دنیای از قوانین و مقرراتی تبعیت می کنند که ما هم باید آنها را رعایت کنیم. لااقل همان مقرراتی که دولت مهربان شما امضا کرد را اجرا کنیم. گفتند چرا پول مملکت را صرف خرید هواپیما می کنید؟

شنیدند اتفاقا اگر بگیریم بردیم چون ناوگان هوایی ما مربوط به چهل سال پیش است. گفتند پس چرا نمی دهند؟ شنیدند قدری هماهنگی بین نهادهای داخلی شان لازم دارند اما خوی بد عهدی هم دارند و ما داریم فشار می آوریم که حق مان را بگیریم و آنها را به تعهدات شان پایبند کنیم. اجازه فروش هواپیما را دادند گفتند قرار بود تعداد بیشتری بدهند حالا چرا 17 فروند؟ گفتند با شرکت های مختلف هست و این تنها مربوط به بوئینگ است. گفتند چرا در مجوز شرط و شروط گذاشتند که کی سوار شود کی سوار نشود؟ می گویم حالا شما احازه بدید هواپیما ها را تمام و کمال تحویل بگیریم من قول می دهم اول دوستان شما را در فرست کلاس سوار کنیم و ببریم تان کاسبی!