پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : دو سال پیش در چنین روزهایی فرصتی دست داد مدتی در
آنکارا که دارای قشر بزرگی از دانشگاهیان و روشنفکران ترکیه است حضور داشته
باشم که مصادف بود با اولین انتخابات ریاست جمهوری تاریخ ترکیه، در
تبلیغات قبل از انتخابات آقای اردوغان به عنوان نامزد حزب عدالت و توسعه
سوار بر اسبی توسن ملت ترکیه را به سمت آینده ای درخشان هدایت میکرد ، بعد
از سالها نخست وزیری موفق حالا بی قرار پست ریاست جمهوری ، که قرار نبود
که دیگر نمادین باشد و با نفوذی همه جانبه در رویای ترکیه ای بود در شمایل
یک قدرت جهانی به رهبری رجب طیب اردوغان.
به گزارش انتخاب، در مورد کودتای نافرجام ترکیه، بسیاری از صاحب نظران و
کارشناسان تحلیل های گوناگونی نوشته اند و تا سالها خواهند نوشت، کودتای
منسوب به جریان گولن که با نام های جنبش خدمت و جماعت نور نیز شناخته میشود
که این جریان به شکل عجیب و غریبی در جهان اسلام و حتی غرب بزرگ و
گسترده است و در عین حال ناشناخته و صحبت راجع به آن فرصت و مقاله ای جدا
میطلبد.
اما اینکه چرا سرانجام تمام آرزوهای جناب اردوغان و
اکثریت حزب او به کودتا ختم شد را باید در عملکرد خود آنان جستجو کرد،
کودتایی که چنان ضربات ویران کننده ای به ترکیه وارد کرد که تا سالها عوارض
و اثرات باقی و جاری خواهد بود.
برای سالها که آک پارتی زمام امور را در دست داشت،
ترکیه در مسیر رشد و توسعه و پیشرفت شگرف اقتصادی قرار گرفته بود و تبدیل
به غده خوش خیم منطقه ای و الگویی برای بسیاری از کشورهای همسایه گشته و پر
از جذابیت های متنوع و یکی از مسیرهای مهم گردشگری در جهان شده بود و حجم
سرمایه گذاری های خارجی نیز در این کشور بسیار چشمگیر بود.
قصه تلخ ترکیه از روزی شروع شد که اردوغان و هم حزبی
هایش تصمیم گرفتند قدرت را تمام و کمال و آتاتورکی در دست گیرند و سعی در
حذف تمام رقبا داخلی و تضعیف رقبای منطقه ای برآمدند، ابتدا تسویه لائیک ها
از ارتش و دستگاه قضاوت و ادارات دولتی و بعد ملی گرها و دیگر رقبا و آخر
سر نوبت به شرکا رسید.
اینکه جماعت گولن و جنبش خدمت در ابتدا از متحدان حزب
عدالت و توسعه بودند و در به قدرت رسیدن این حزب نقش مهمی داشتند بر کسی
پوشیده نیست و اینکه آک پارتی با تکیه بر امکانات جنبش خدمت و مدارس زنجیره
ای آنها بسیاری از افراد با تمایلات اسلام گرایانه را وارد دستگاه های
قضایی و ارتش ترکیه و .. کرد ،واضح و مبرهن است و این شرکات موجب قدرت
گرفتن هر دو طیف شد ولی در ادامه این شراکت ، منجر به رقابت و در نهایت
عداوت شد .
حزب عدالت و توسعه با وجود تمام مشکلاتی که با همسایگان
خود نظیر روسیه ،سوریه و ایران ایجاد کرده بود و با وجود اختلاف داخلی
گسترده با احزاب ملی گرا و لائیک و به خصوص احزاب کردی که منجر به
درگیرهای خونین نیز شد و حتی اختلافات درون حزبی ( طی مقالاتی در ماههای
گذشته در خبر آنلاین به بررسی این مشکلات پرداخته بودم ) ، حال با یک کودتا
نیز روبرو شده بود که به گفته خود صاحب منسبان دولت ترکیه 100 میلیارد
دلار به اقتصاد ترکیه خسارت وارد کرد( برای مقایسه فروش نفت ایران در سال
2015 ، 27 میلیارد دلار بوده است )، منجر به اخراج 80 هزار نفر کارمند و
بازداشت ده هزار نفر از نیروهای نظامی و انتظامی از جمله 149 ژنرال از
مجموع 350 ژنرال نیروهای نظامی این کشور ( در حدود 40 درصد از آنها) شد و
بسیاری از حوادث تلخ دیگر و از همه مهمتر 300 کشته این کودتا نافرجام بود
.
جایگاه نهاد ارتش که نهادی مقدس در این کشور و جز ارکان
اصلی آن بود به شدت دچار خدشه شد و لطمات جبران ناپذیری خورد ، تصاویری
مانند سر بریده شدن یک سرباز تسلیم شده توسط طرافداران خیابانی حزب عدالت و
توسعه که فقط دستور مافوق خود را جرا کرده بود و تصاویر برخوردهای تحقیر
آمیز با ژنرال های متهم در کودتا که مورد ضرب و شتم و آزار قرار گرفته
بودند ، اخراج های فله ای نیروهای متخصص در ارتش که به عنوان مثال 240
خلبان بازداشت یا اخراج شدند به نحوی که امروز نیروی هوایی ترکیه با کمبود
خلبان مواجه شده است و اخراج در سطوح عالی ارتش در دیگر قسمت ها معلوم
نیست در صورت تهدید امنیتی خارجی یا تهدید داخلی مانند نیروهای نظامی پ
.ک.ک ، ترکیه با چه نیروی به مقابله با آن میپردازد .
ترکیه و حزب عدالت و توسعه برای خروج از این بن بست ،
باید به سمت تعدیل سیاست خود در داخل و خارج مرزها برود ، آشتی ملی و عفو
عمومی و تعامل با احزاب دیگر در داخل و بهبود روابط دیپلماتیک و همکاری با
همسایگان و بازیگران منطقه ای و بین المللی در خارج مرزها، که در مورد
همسایگان این امر به نظر در این روزها در حال انجام است و ترکیه بعد از تنش
های چند سال اخیر دوباره از در دوستی با ایران و روسیه آمده است ، اما
اینکه در داخل کشور نیز قادر به کنترل بحران باشد جای سوال دارد و
برخوردهای انتقامی و تسویه افراد مختلف نظامی و اداری با تمسک به اتهام
عضویت در جریان گولن در دوران پسا کودتا که بعضا علاوه بر بازداشت همراه با
ضبط اموال و دارایی های آنان نیز بوده و شامل افراد بسیار زیادی شده، قطعا
منجر به بغرنج شدن هر چه بیشتر اوضاع سیاسی ترکیه خواهد شد و حتی در مورد
احزاب دیگر نیز که وابستگی به جریان گولن ندارند برخوردهای شدیدی در حال
انجام است و نمونه آخر صدور حکم 5 سال زندان برای صلاح الدین دمیرتاش رئیس
حزب دموکراتیک خلق ها ( بزرگترین حزب کردی) بود ، که این حرکات منجر به
سقوط ترکیه در قالب یک دیکتاتوری حزبی خواهد شد.