پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : غلامرضا میرحسینی تنها یکسال و نیم توانست روی صندلی مدیریت شبکه سه بنشیند و با رفتن محمد سرافراز و آمدن علیعسگری بهعنوان رئیس جدید سازمان صداوسیما به حکم مرتضی میرباقری، معاون جدید سیما جای خود را به اصغر پورمحمدی داد؛ کسی که در ابتدای دوره ریاست سرافراز بهعنوان معاون سیما حکم میرحسینی برای شبکه ٣ را امضا کرده بود.
به گزارش انتخاب به نقل از شهروند، این مدیر سابق چند ماه پس از برکناری در گفتوگو با تماشاگران امروز صحبتهای جالبی را در مورد دوران مدیریتش بازگو کرده است. شاید یکی از مهمترین حاشیههای دوران مدیریت او مصاحبه معروفی باشد که میرحسینی در آن گفته بود در شبکه ٣ بیش از اندازه به فوتبال بها داده میشود و باید کمی هم به ورزشهای دیگر پرداخت، پس از آن بود که شایعه اختلافات شدیدش با فردوسیپور به گوش رسید و حتی در مقطعی گفته شد او به دنبال تعطیلی برنامه «٩٠» است. او همچنان بر موضع قبلی خود ایستاده و به نظرش فوتبال موجب گسترش بیاخلاقی برای جوانها شده و خیلی از خانوادهها نمیتوانند به دلیل جو حاکم در ورزشگاهها همراه فرزندان خود برای تماشای فوتبال بروند، درحالیکه این موضوع در مورد دیگر ورزشها صدق نمیکند. میرحسینی همچنان معتقد است به دلیل گرایش مردم به موضوعات حاشیهای، برنامهای مثل «٩٠» چنین محبوبیتی پیدا کرده است: «رویکرد برنامه «٩٠» پرداختن به حاشیهها با نگاه جذب مخاطب بود. اصلا به نظرم این نگاه خود عادل فردوسیپور است. به نظر من فردوسیپور و تیمش بیشتر نگاهشان پوپولیستی بوده. به جای عادل فردوسیپور در این ١٧ سال اگر هرکس دیگری هم بود و این شم فردوسیپور را داشت، موفق میشد.»
رسالت ٩٠ این نیست که دعوا راه بیندازد
او در ادامه درباره فردوسیپور میگوید: «عادل فردوسیپور مجری توانایی نیست و نواقصی دارد. فردوسیپور یک «آن»هایی داشت و فوتبال این پتانسیل را داشت و این امکان را برای او به وجود آورد که آن «آن»ها را بروز دهد. او اگر سراغ بسکتبال رفته بود، موفق نبود. بحث من تخریب عادل نیست. برگ برنده عادل فردوسیپور هم پرداختن به حاشیهها بود، اما آیا رسالت این برنامه این است که این دعواها را در فوتبال پیش بیاورد...»
فراستی جرأت دارد
او درباره حضور فراستی بهعنوان منتقد ثابت برنامه هفت هم میگوید: «مثل یکسری آیتمهای نود جذابیتهایی دارد. حرفهایی میزند که خیلی از منتقدان جرأت ندارند، بگویند. البته من با همه حرفهایش موافق نیستم. تیم اجرا را آقای افخمی چید. تا زمانی که من بودم با شبکه قراردادی نداشتند و با خود معاون سیما هماهنگ کرده بود، برای همین نمیدانم عدد و رقم و قرار چه شکلی بوده است.» میرحسینی در ادامه به این نکته میرسد که چرا در شبکه ٣ که زمانی محبوبترین شبکه تلویزیون بود در دوره مدیریت او برنامههای پرمخاطبی مثل «خندوانه» و «دورهمی» ساخته نشد؟ او پاسخ میدهد: «دلیل موفقیت خندوانه فقط ایکس و ایگرگ نیست، یک مجموعهای است. بودجه و امکاناتی که در اختیار خندوانه قرار میگیرد اصلا قابل مقایسه با برنامهای مثل «حالا خورشید» نیست.» اما جالب است که این مدیر سابق میگوید سال ٨٦ طرحی به تلویزیون داده به نام «با هم بخندیم» با اجرای رامبد جوان که «خندوانه» نسخه بهروز شده همان طرح است: «براساس تلنتهایی که دیده بودم و آنها را بومیسازی کردم این طرح را دادم. هشت آیتم داشت. من با رامبد صحبت کردم. او خیلی از این طرح خوشش آمد و گفت من هم ایدههایی دارم که اگر پیاده شود خیلی خوب میشود ولی رامبد آن زمان سر یک کار سینمایی بود، گفت دو ماه بعد من هستم. من به شبکه برگشتم، گفتم این فقط با رامبد جواب میدهد. طرح در زمان قائممقامی یک عزیزی به دیوار خورد. زمانی که من به شهرداری رفتم اوایل سری نخست خندوانه بود. رامبد پیش من آمد و گفت این طرح خودمان است. حرف من این است که طرح و ایده دادن سخت نیست، اجرایی شدن آن مهم است. دورهمی حمایت شد، دورهمی شد، ضمن اینکه آقای مدیری برند است.»
واحد تأمین برنامه خارجی تلویزیون ١٠، ١٥ میلیون دلار بدهکار است!
این مدیر در مورد اینکه چرا با وجود ساخت دهها سریال خوب در سطح جهان تلویزیون حاضر نشده از آنها استفاده کند و مخاطبان بیشتری را به سمت رسانه ملی جذب کند، جواب قابل تاملی میدهد: «دیگر سریالهایی مثل پزشک دهکده تولید نمیشود و اگر هم تولید شود یا به ما داده نمیشود یا هزینهاش بالاست یا شرط تسویهحساب اولیه دارد.» میرحسینی معتقد است جدا از بحث کمبود بودجه به دلیل اینکه مدیران مدام در صداوسیما نظارت میشوند، برنامههای تلویزیون درنهایت چیزی میشود که ارزش رسانهای ندارد: «من سه، چهار برنامه را تعطیل کردم، آب از آب تکان نخورد. اصلا شما فهمیدید؟» او نظر جالبی هم درباره سریال «شهرزاد» و امکان پخش آن از تلویزیون میدهد: «شهرزاد سریال بسیار خوبی در حد ویدیوی خانگی است اما رسانه اگر بخواهد آن را پخش کند ملاحظاتی دارد که من تعیین نمیکنم. یکی پوشش است، یکی ارتباطات و عشق مثلثی و...»