پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : دكتر حسین راغفر در مصاحبه با«آرمان» از پشت پرده مذاكرات استانبول پرده
برميدارد و تصريح ميكند: « بنده اطلاع كامل دارم دولت احمدينژاد در يكي
از مذاكرات هستهاي به كشورهاي غربي پيشنهاد مهمي داد كه مورد پذيرش
كشورهاي غربي قرار نگرفت.
در اين پيشنهاد تمام امتيازاتي كه آقاي روحاني در
مساله برجام به غربيها داد وجود داشت و حتي بيشتر از آن هم وجود داشت».
به گزارش انتخاب، در ادامه متن گفتوگو با دكتر حسين راغفر را میخوانید:
آقاي
روحاني معتقد است وضعيت زندگي مردم پس از برجام با قبل از آن تفاوت پيدا
كرده است. آيا اين اتفاق رخ داده است؟ وضعيت زندگي مردم پس از برجام چه
تفاوتي با گذشته پيدا كرده است؟
پيامدهاي برجام شايد به صورت ملموس
در زندگي مردم مشخص نباشد، اما اميدواري مردم را به آينده بيشتر كرده است.
در شرايط كنوني موفقيت آقاي روحاني در پرونده هستهاي و مساله برجام نوعي
خوشبيني در بين مردم به وجود آورده و فضاي تخاصم و تنش را در جامعه از بين
برده است. برجام در عرصه بينالمللي نيز دستاوردهاي مهمي براي ايران داشته
و خصومتها و جبههگيري عليه ايران را كه در دولت گذشته به اوج خود رسيده
بود از بين برده است. در شرايط كنوني روايت قدرتهاي جهاني از نقش ايران در
معادلات منطقهاي و جهاني تغيير كرده است. به همين دليل هم اغلب كشورهاي
جهان نسبت به كارشكني آمريكا در مرحله پسا برجام موضعگيري و از ايران
حمايت ميكنند. همه اين اتفاقات در يك دوره كوتاه دو ساله اتفاق افتاده
است. اين اتفاقات سبب بالا رفتن اعتماد به نفس واميد در بين مردم جامعه شده
است. در شرايط كنوني بسياري از خودروسازان تلاش ميكنند قيمتهاي خود را
كنترل كنند يا حتي كاهش بدهند. در بخش كالاهاي خانگي با توجه به اينكه هنوز
ركود وجود دارد اما اميد به كاهش قيمتها بسيار بيشتر از گذشته شده است.
مردم حتي نسبت به كاهش قيمت ارز نيز خوشبين هستند و گمان ميكنند قيمت ارز
در آينده وضعيت بهتري پيدا خواهد كرد. در نتيجه تغييرات مهمي در زندگي مردم
در مرحله پسا برجام رخ داده و اگر كسي عنوان كند هيچ تغييري صورت نگرفته
بيانصافي كرده است. بنده قبل از توافق هستهاي نيز به رفتار آمريكا و
رعايت مفاد توافق خوشبين نبودم و پيش بيني ميكردم ممكن است آمريكا در
اجرايي شدن برجام كارشكني كند. برخي به اشتباه گمان ميكنند پيامدهاي برجام
چند ماه پس از اجرايي شدن آن مشخص ميشود. اين در حالي است كه پيامدهاي
واقعي برجام در حدود ده سال ديگر خود را نشان خواهد داد و همين مساله
مذاكرات را ادامه خواهد داد. به نظر ميرسد عدهاي در داخل كشور به دنبال
يكدورهاي شدن رياستجمهوري آقاي روحاني هستند و به همين دليل تلاش
ميكنند اين تفكر را در بين مردم ترويج كنند. بنده اطلاع كامل دارم دولت
احمدينژاد در يكي از مذاكرات هستهاي به كشورهاي غربي پيشنهاد مهمي داد كه
مورد پذيرش كشورهاي غربي قرار نگرفت. در اين پيشنهاد تمام امتيازاتي كه
آقاي روحاني در مساله برجام به غربيها داد وجود داشت و حتي بيشتر از آن هم
وجود داشت.
اين پيشنهاد توسط چه كسي و در كدام مذاكرات مطرح شد و چرا كشورهاي غربي آن را نپذيرفتند؟
اين
پيشنهاد در مذاكرات استانبول و توسط آقاي سعيد جليلي رئیس تیم مذاکره
کننده وقت مطرح شد. به آمريكاييها پيشنهاد ميشود ايران در برابر برداشتن
تحريمها حاضر است سطح غنيسازي خود را تا ۴ درصد كاهش بدهد و برخي از
مراكز هستهاي خود را تعطيل کند و يا به حالت نيمه تعطيل دربياورد. با اين
وجود اين پيشنهاد مورد قبول آمريكا قرار نميگيرد. درباره دلايل پذيرفته
نشدن پيشنهاد جليلي نيز تفسيرهاي متفاوتي وجود دارد كه جاي بحث و تامل
دارد. احمدينژاد كه از مديريت اقتصاد كشور ناتوان و نااميد شده بود به يك
باره با تحريمهاي گسترده بينالمللي مواجه ميشود. اين مساله دولت دهم را
در تنگنا و شرايط سختي قرار داده بود. در چنين شرايطي اتاق فكر دولتهاي
نهم و دهم تصميم ميگيرد راهحلهاي برون رفت از بحران را بررسي كند. در
نتيجه راهحلهاي مختلفي و از جمله دور زدن تحريمها در دستور كار دولت
احمدينژاد قرار ميگيرد. يكي ديگر از اين راهحلها پيشنهاد به
كشورهاي۱+۵توسط سعيد جليلي در مذاكرات بوده است. به همين دليل جليلي از طرف
دولت احمدينژاد به كشورهاي غربي در استانبول پيشنهاد ميكند كه ايران
حاضر است در سياستهاي هستهاي خود بازنگري به وجود بياورد تا تحريمهاي
بينالمللي از بين برود. كشورهاي غربي حاضر نبودند با دولت احمدی نژاد
توافق كنند. به همين دليل منتظر بودند تا دولت بعدي در ايران بر سركار
بيايد تا دست به چنين توافقي بزنند. در آن مقطع زماني كشورهاي غربي هنوز
نميدانستند پس از احمدينژاد چه كسي در ايران به قدرت خواهد رسيد. با اين
حال اميدوار بودند شخصي در ايران به قدرت برسد كه مشي معتدلتري داشته
باشد. دولت دهم در مذاكرات استانبول ماههاي آخر خود را سپري ميكرد.
دولتهاي غربي نيز از اين مساله آگاهي داشتند به همين دليل اجازه دادند
دوران رياستجمهوري احمدينژاد به پايان برسد و سپس حاضر شدند با ايران
مذاکره و سپس توافق كنند. تصويري كه احمدينژاد از ايران در بين افكار
عمومي جهان ساخته بود اجازه نميداد كشورهاي غربي به وي و دولتش اعتماد
كنند. به نظر من در شرايط كنوني رفع كامل تحريمها با بازيگري آمريكا حداقل
پنج سال به طول ميانجامد. رفت و آمدهاي كشورهاي آسياي جنوب شرقي به ايران
نشاندهنده اين مساله است كه تحريم ايران نه تنها براي كشورهاي غربي بلكه
براي كشورهاي جنوب شرقي آسيا نيز مشكل آفرين بوده و اين كشورها تمايلي به
ادامه تحريمهاي ايران ندارند. از سوي ديگر ادامه مذاكرات و تغيير دولت در
ايالات متحده آمريكا تا حدود زيادي افق روابط ايران با كشورهاي غربي را
مشخص خواهد كرد.
مصادره ۸/۲ميليارد دلار از پولهاي بلوكهشده ايران
در آمريكا با سرو صداي زيادي همراه شده است. دولت آقاي روحاني معتقد است
سپردهگذاري اشتباه دولت احمدينژاد در بانكهاي خارجي دليل اصلي اين
مصادره است و از سوي ديگر احمدينژاد عنوان ميكند اين مساله هيچ ارتباطي
به دولت وي ندارد. به نظر شما دليل اصلي اين مساله چيست و كدام دولت در اين
زمينه مقصر است؟
دولت گذشته يك مصيبت تاريخي براي جامعه ايران بوده
است. در صد سال اخير هيچ دولتي به اندازه دولتهاي نهم و دهم براي اقتصاد،
جامعه و فرهنگ ايران مخرب نبوده است. فهرست مسائلی كه اين دو دولت براي
ايران رقم زده بسيار مفصل و جامع است كه نياز به بررسي و مطالعه پژوهشگران
اقتصادي و اجتماعي دارد. مساله اي كه به تازگي در فضاي رسانههاي جهان مطرح
شده ادامه افشاي اسناد پاناما است. دولت گذشته در شرايطي كه كشور در وضعيت
تحريم قرار داشته از آمريكا اوراق قرضه خريداري كرده است. رقم اين اوراق
قرضهها را وزير اطلاعات ۴ ميليارد دلار عنوان كرده است. دولت گذشته در
شرايطي اين اوراق را خريداري كرده كه كشور با فقدان منابع ريالي و ارزي،
فرار سرمايه و بيكاري روبهرو بوده است. اگر فهرست مشکلاتی كه در دولت
گذشته بر اقتصاد، سياست و جامعه ايران گذشته را مورد تحقيق و بررسي قرار
بدهيم متوجه خواهيم شد كه اين دولت چه خسارتهايی زده است. هنوز سرنوشت
پولي معادل۷۸ميليارد يورو كه رقمي در حدود۱۱۴ميليارد دلار ميشود و به كشور
تركيه منتقل شده مشخص نیست. همچنين هنوز سرنوشت بسياري از منابع خارجي كه
در هشت سال گذشته وارد كشور شده مشخص نشده است. آقاي روحاني از زماني كه به
رياستجمهوري رسيدند تاكنون چهار بار به۲۲ميليارد دلار اشاره كردند كه به
نام تنظيم بازار ارز در حد فاصل سال ۹۱ تا اواسط سال ۹۲ از كشور خارج شده
است. مشكلات اقتصادي عامل بسياري از آسيبها و بزهكاريهاي اجتماعي است.
مشكلات اقتصادي دليل اصلي بسياري از طلاقها و از هم پاشيدگي خانوادهها و
همچنين جرم و جنايت و خودكشيهاست. فساد اقتصادي همچنين روي فرار مغزها
تاثيرگذار است و يكي از دلايل اصلي فرار سرمايههاي اجتماعي و انساني كشور
به كشورهاي خارجي است. در دولت احمدينژاد منافقين در دادگاههاي فرانسه از
ايران شكايت ميكنند. در اين پرونده وكيل منافقين يك يهودي تبعه اسرائیل
بوده است. نام احسان نراقي جامعه شناس ايراني عضو يونسكو هم در اين پرونده
وجود داشت. احسان نراقي براي تبرئه خود وارد اين قضيه ميشود و به دادگاه
ميرود. وي در آنجا به شواهدي دست پيدا ميكند كه بر بطلان شكايت منافقين
از جمهوري اسلامي ايران گواهي ميدهد. قاضي هم ادعاي منافقين را رد ميكند.
منافقين به راي دادگاه اعتراض ميكنند و تقاضاي تجديد نظر خود را مطرح
ميكنند. در اين فاصله احسان نراقي شخصا به دفتر اسفنديار رحيم مشايي
ميرود و نامهاي به خط خود مينويسد كه اين پرونده عليه جمهوري اسلامي
مطرح شده و نام من به ناحق در آن ذكر شده است. وي در نامه خود به مشايي
مدعي ميشود اين پرونده به كل كشور مربوط ميشود و شما به عنوان مسئولان
دولت بايد پيگير نتيجه آن باشيد و من توانايي مالي پيگيري اين مساله را
ندارم. نكته جالب اينجاست كه زماني كه دادگاه تجديد نظر تشكيل ميشود در
پرونده این موضوع نیز بوده است.
دولت آقاي روحاني مدعي جذب
سرمايهگذاري خارجي است. به همين دليل در طول دو سال گذشته هياتهاي تجاري
زيادي از كشورهاي اروپايي وآسياي جنوب شرقي وارد ايران شدند و قراردادهاي
سنگين تجاري واقتصادي بين ايران و اين كشورها بسته شده است. آيا اين شكل
رفت و آمد ديپلماتيك در نهايت به سرمايهگذاري خارجي منجر خواهد شد يا
اينكه سرمايهگذاري خارجي مستلزم ساز و كار ديگري است؟
دولت آقاي
روحاني به دليل مشكلاتي كه از دولت قبل به ارث برده با نوعي استيصال
روبهرو است. مخالفان دولت آقاي روحاني از ابتداي تشكيل دولت به شكلهاي
مختلف در مسير دولت كارشكني و با سياستهاي دولت مخالفت كردند. ميزان
مخالفتها با دولت آقاي روحاني کمسابقه است و تاكنون کمتر دولتی به اندازه
دولت آقاي روحاني تحت فشار قرار گرفته است. به نظر من همين مساله باعث
دستپاچگي و بههمريختگي دولت كنوني شده است. نكته ديگر اينكه دولت آقاي
روحاني فاقد برنامه مشخص اقتصادي است و تاكنون خط مشي خود را به درستي روشن
نكرده است. متاسفانه هنوز استراتژي توسعه صنعتي كشور توسط دولت آقاي
روحاني مشخص نشده است. در شرايط كنوني دولت قصد دارد مراودات اقتصادي با
كشورهاي مختلف را به يك ابزار سياسي عليه فشارهاي آمريكا تبديل كند. به
همين دليل تلاش ميكند به كشورهاي اروپايي و كشورهاي جنوب شرقي آسيا
امتيازهاي گستردهاي بدهد. به نظر من اين سياست اگر نگوييم سادهانديشي است
بدون شك با نوعي خوشبيني تدوين شده است. تيم اقتصادي دولت آقاي روحاني
اين نكته را فراموش كرده كه منافع اقتصادي قدرتهاي جهاني با چنين
سياستهايي مخدوش نميشود. قدرتهاي اقتصادي جهان همواره بر سر پيدا كردن
بازارهاي مناسب براي فروش كالاهاي خود رقابت و كشمكش ميكنند. به همين
دليل بازار بزرگ و ثروتمند ايران كه كليد ورود به بازارهاي منطقه خاورميانه
با ۴۰۰ ميليون جمعيت است براي قدرتهاي جهاني از اهميت بسيار بالايي
برخوردار است. با اين وجود در مناسبات بينالمللي عقلانيت تاحدود زيادي
كمرنگ است. شرايط فضاي بينالمللي به شكلي است كه ممكن است تصميمگيريهاي
سياسي به يك باره سرنوشت سرمايههاي هنگفت اقتصادي و تجاري را دگرگون كند.
در دهههاي اخير بسياري از مردم جهان طعم سياستهاي متكبرانه ايالات متحده
آمريكا را چشيدهاند و به چشم خود ديدهاند چگونه منافع آنها به يكباره
اسير بازيهاي سياسي آمريكا ميشود. در نتيجه عقلانيت در فضاي اقتصادي با
عقلانيت در فضاي سياسي متفاوت است و نميتوان هر دو فضا را به يك شكل تصور
كرد. از سوي ديگر بسياري از دشمنان جمهوري اسلامي مانند رژيم صهيونيستي و
عربستان سعودي از برداشته شدن تحريمهاي ايران ناراضياند و به شكلهاي
مختلف تلاش ميكنند تحريمهاي ايران همچنان ادامه داشته باشد. اين خصومتها
نيز در راستاي سياستهاي برنامهريزيشده ايالات متحده آمريكاست. آمريكا
تلاش ميكند با معرفي ايران به عنوان يك تهديد منطقهاي براي رژيم
صهيونيستي و عربستان سعودي و ترساندن آنها از قدرت نظامي ايران اين كشورها
را وادار به خريد تسليحات نظامي خود كند. اين سياستي است كه ايالات متحده
آمريكا سالها در منطقه خاورميانه اجرا كرده و سبب جنگ افروزيهاي بيشماري
شده است. در سالهاي اخير همواره برنامه فروش تسليحات نظامي در دكترين
سياست خارجي آمريكا وجود داشته و يكي از اصول اوليه سياست خارجي اين كشور
به شمار ميرود. نكته ديگر اينكه نتيجه انتخابات رياستجمهوري آمريكا در
وضعيت تحريمهاي ايران تاثيرمستقيم خواهد داشت.
چرا انتخابات رياستجمهوري آمريكا در وضعيت تحريمهاي ايران تاثيرگذار خواهد بود؟
به
نظر من رقابت رياستجمهوري آمريكا در نهايت بين خانم كلينتون و دونالد
ترامپ شكل خواهد گرفت و در نهايت خانم كلينتون بازنده انتخابات خواهد شد.
در نتيجه به دلايل متعدد دونالد ترامپ رئيسجمهور آينده ايالات متحده
آمريكا خواهد بود. اين در حالي است كه وي به صورت رسمي عنوان كرده در صورت
رسيدن به رياستجمهوري توافق هستهاي با ايران را پاره خواهد كرد. هيلاري
كلينتون همواره نشان داده حامي سياستهاي فروش تسليحات نظامي آمريكا به
كشورهاي جهان است و به همين دليل همواره از شركتهاي سازنده اسلحه در
ايالات متحده آمريكا حمايت كرده است. كلينتون زماني كه وزير خارجه آمريكا
بود در بسياري از جنگ افروزيهاي جهاني مانند بحران ليبي، سوريه و تشكيل
داعش نقش داشت. وي همچنين از حاميان جدي جنگ با ايران بود و بسياري از
كشورهاي حاشيه خليج فارس را برعليه ايران تهييج و مسلح كرد. از سوي ديگر
هيلاري كلينتون با بسياري از شركتهاي اسلحهسازي آمريكا بده وبستان داشت و
در بسياري از فسادهاي اقتصادي آمريكا تاثيرگذار بود. به همين دليل مردم
آمريكا به وي اعتماد ندارند و در انتخابات رياستجمهوري آينده از وي حمايت
نخواهند كرد. آقاي ترامپ به همه اين مسائل آگاهي دارد و تلاش خواهد كرد از
اين نقاط ضعف عليه خانم كلينتون در انتخابات استفاده كند. در شرايط كنوني
شعارهاي ترامپ بيشتر با فضاي عمومي جامعه آمريكا همخواني دارد و وي به خوبي
بر موج افكار عمومي آمريكا سوار شده است. به نظر من در صورت پيروزي ترامپ
در انتخابات آينده امنيت جهاني به مراتب كمتر از زماني به خطر خواهد افتاد
كه هيلاري كلينتون به رياستجمهوري آمريكا دست پيدا كند. نكته ديگر اينكه
خانم كلينتون تهديد جديتري براي امنيت ايران نسبت به دونالد ترامپ خواهد
بود. كلينتون تعهدات بسيار جدي نسبت به رژيم صهيونيستي دارد و از لابي
قدرتمندي در بين اعراب حاشيه خليج فارس كه عمدتا رابطه مسالمت آميزي با
ايران ندارند برخوردار است. در شرايط كنوني اقتصاد آمريكا با مشكلات بسياري
جدي مواجه شده است. شايد يكي از دلايل محبوبيت دونالد ترامپ در بين مردم
آمريكا نيز شعارهايي بود كه وي در جهت بهبود اوضاع اقتصادي آمريكا مطرح
ميكرد. از سوي ديگر وي انتقادهاي بسيار جدي به سياستهاي خصمانه خانم
كلينتون در منطقه خاورميانه وارد كرده است. در شرايط كنوني بسياري از
كارشناسان سياسي جهان معتقدند دست خانم كلينتون به خون بسياري از مردم
بيگناه افغانستان، سوريه، يمن و عراق آلوده است. ترامپ معتقد است
سرمايههاي اقتصادي زيادي در زمان وزارت خانم كلينتون به دليل سياستهاي
خصمانه وي از آمريكا خارج شده است. دونالد ترامپ تنها براي ايران يك كابوس
نيست و بلكه براي اغلب اقتصادهاي جهان مانند چين، ژاپن، كره جنوبي و
كشورهاي اروپايي يك كابوس بزرگ است. به همين دليل كابوس وي هيچ گاه تحقق
نخواهد يافت؛ اما در صورتي كه تحقق پيدا كند همه دنيا را در مقابل خود
خواهد ديد. با اين وجود بسياري از شعارهايي كه ترامپ مطرح ميكند براي جذب
آراي مردم آمريكاست.
مهمترين برگ برنده آقاي روحاني براي پيروزي در
انتخابات رياستجمهوري۹۶ مساله معيشت مردم است. اين در حالي است كه
مخالفان دولت نيز از همين مساله عليه دولت وی استفاده خواهند كرد و تلاش
ميكنند دولت را در تحقق مطالبات معيشتي مردم ناتوان نشان دهند. آقاي
روحاني براي اينكه بتواند آراي مردم را با خود همراه كند چه استراتژيای را
بايد در دستور كار خود قرار دهد؟
دولت آقاي روحاني نشان داده
همواره به دنبال اقدامات بزرگ است. به عنوان مثال تيم اقتصادي دولت تدبير و
اميد تلاش ميكند تا اقدامات مهمي را در جهت تقويت صنعت خودروسازي يا
پتروشيمي ايران انجام دهد. نكته قابل تامل در اين زمينه اينكه اين اقدامات
ديربازده هستند و سرمايههاي زيادي را از بودجه كشور ميبلعند. رهبر معظم
انقلاب تاكنون بارها درباره قاچاق كالا هشدار دادهاند. به نظر من دولت
آقاي روحاني بايد در اين زمينه شجاعت به خرج بدهد و از برخي نهادها كه
درگير مساله قاچاق هستند به صورت علني نام ببرد. به نظر من پشت پرده تجارت
خارجي ايران مسائل سياسي پنهان شده است. دولت آقاي روحاني با محافظهكاري
بيش از اندازهاي در درون خود مواجه شده كه مانع از صراحت و شفافيت برخي
مسائل در كشور شده است. من معتقدم اين مساله به پاشنه آشيل دولت تبديل شده
است. دولت بايد در طول يك سال باقي مانده تا انتخابات رياستجمهوري از تمام
پتانسيل خود در جهت رفع بيكاري و ايجاد اشتغال براي جوانان استفاده كند.
به همين دليل بايد هر چه سريعتر موانع پيش روي بنگاههاي كوچك و متوسط را
از بين ببرد. در شرايط كنوني محمود احمدينژاد نقطه كور دولت آقاي روحاني
را تشخيص داده و يكي از شعارهاي خود را براي بازگشت به عرصه سياسي ايجاد
شغل براي هر ايراني قرار داده است. اين در حالي است كه سياستهاي
احمدينژاد در هشت سال گذشته عامل بسياري از بيكاريهاي اجتماعي، خروج
سرمايه و نيروي انساني از كشور بوده است.
استراتژي اصلي مخالفان دولت اين
است كه محمود احمدينژاد را به دليل جنبه تهاجمی اش وارد رقابتهاي
انتخاباتي كنند تا چهره آقاي روحاني را بهشدت تخريب كند و در نهايت نيز
شخص سومي را وارد انتخابات كنند تا در كشمكش بين آقاي روحاني و احمدينژاد
مورد توجه افكار عمومي قرار بگيرد و به عنوان رئيسجمهور انتخاب شود.
منبع: روزنامه آرمان