پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : آیت الله سیدعباس حسینی قائم مقامی در مراسم گرامیداشت میلاد پیامبر خاتم(ص) گفت: اینکه برخی از افراد منتسب به اسلام وحوزه ها، سعی می کنند تا این موضوع را تئوریزه کنند، که برای حفظ مصلحت انقلاب، اسلام ویا هر موضوع دیگر ما مجاز به نقض اصول اخلاقی، تهمت زدن ، دروغ گفتن و بستن بهتان وافترا به دیگر مخالفین یا منتقدین هستیم، خلاف فلسفه بعثت پیامبر اکرم (ص) است.
در این مراسم آیت الله قائم مقامی با استناد به حدیث نبوی، "انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق" گفت: این حدیث که هم به لحاظ لفظی و هم به لحاظ معنوی، از احادیث متواتر بشمار می آید ، یعنی مضمون ومفهوم آن در احادیث دیگر تکرار شده است، تاکید صریحی دارد براینکه اتمام واکمال مکارم اخلاق، فلسفه اصلی بعثت پیامبر است.
این استاد حوزه ودانشگاه ادامه داد: معنای اتمام مکارم اخلاق، تنها پایبندی به اخلاق و احیای آن نیست، چرا که اخلاق بر اساس فطرت مشترک انسانی در همه انسانها و در پیروان دیگر ادیان وجود دارد، بنابراین پیام اصلی و اختصاصی اسلام که فلسفه بعثت پیامبر را تشکیل می دهد قاعدتا باید بسیار فراتر از اخلاق ، و حتی مکارم اخلاقی به معنای اخلاق متعالی باشد . در واقع پیامبر اکرم(ص) برای به اتمام وبه کمال رساندن مکارم اخلاقی در انسان مبعوث شدند، بنابراین اگر در زیست مسلمانی، این کمال اتفاق نیفتد وپایبندی به اخلاق صورت نگیرد، مشخص می شود که هدف اصلی دین رخ نداده است، هرچند شریعت وظواهر دینی وجود داشته باشد.
آیت الله قائم مقامی تصریح کرد: اگر ما نماز می خوانیم، روزه می گیریم، زیارت می رویم، عزادارای می کنیم، حدود را اجرا می کنیم، اما به مکارم اخلاقی که هیچ به اصول اولیه اخلاق، یعنی دروغ نگفتن، تهمت نزدن، امانتداری، جوانمردی و... پایبند نیستیم ، مشخص می شود که نماز ما و سایر اعمال دینی ما از محتوا و کارکرد اصلی آن تهی بوده است وآن اثر وهدفی که باید می گذاشته ،را نگذاشته است.
رییس سابق مرکز اسلامی هامبورگ داد: استاد ما مرحوم آیت الله حق شناس، به نقل از استادشان مرحوم آیت الله شاه آبادی که استاد امام خمینی نیز بودند، می فرمود،" اگر امام زمان (عج) ظهور کند ، جزء اولین گروندگان به ایشان بخشی از مردم مغرب زمین خواهند بود، چرا که اینها بصورت فطری با اخلاق آشنا هستند وبه آن عمل می کند، وآنگاه که در آن حضرت ، کمال مکارم اخلاق را بصورت عینی مشاهده می کنند ، به ایشان می گروند. چنانکه امروز می بینیم که برخی از این اروپایی ها چگونه با پناهندگان مسلمان رفتار ومهربانی می کنند در حالیکه این رفتارها بعضا در موارد مشابه در جامعه خودمان با پناهندگانی که اتفاقا از دین ومذهب ما هستند کمتر مشاهده می شود.
ایشان با یادآوری این نکته که امروز ما نشانه های " بحران اخلاق" را به وضوح درجامعه مشاهده می کنیم افزود: با این شرایط ما شاهد هستیم که برخی از افراد که به حوزه های علمیه وانقلاب هم منتسب هستند، سعی دارند به اسم مصلحت انقلاب واسلام، بی اخلاقی را تئوریزه کنند، و مثلا با استناد به روایاتی ، مدعی اند بهتان زدن ، افترا و نسبت دروغ به فردی که مخالف ما می باشد مشروع و مجاز است . خوب آیا این خلاف فلسفه اصلی دین وبعثت پیامبر نیست؟،آیا این مصداق " افتراء علی الله " و نحریف دین و نقض فلسفه بعثت و رسالت نیست؟ آیا می توان برای یک هدف مثبت، بدیهی ترین اصول شرعی واخلاقی را نقض کرد؟ بی تردید از نظر قرآن و اسلام هرگز نمی توان به نام مصلحت اصول اخلاقی و کرامت انسانی را زیر پا گذاشت.
اگر ما همانگونه که پیامبر اکرم فرمودند، به تمام وکمال رساندن مکارم اخلاقی را بعنوان هدف اصلی بعثت بپذیریم، باید بقیه اجزا وارکان دین ، کارکردی داشته باشند که به تحقق این هدف اصلی عمل کنند نه آنکه به آن آسیب بزنند، پس یکی از معیارها ومناط های اصلی ما در تحلیل اینکه چه رفتاری دینی است وچه رفتاری دینی نیست باید این باشد که نسبت این رفتار، با مکارم اخلاقی واخلاق چگونه است؟ اگر گفتار و رفتاری خلاف اخلاق ومکارم اخلاقی است، قطعا این رفتار دینی نیست، هرچند حتا اگر در ظاهر از انبوه نمادهای دینی برخوردار باشد و دهها توجیه دینی برایش تراشیده شود