پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : توافق محرمانه ايران وآژانس، حل مساله PMD، جلسههاي کميسيون ويژه برجام
از جمله مواردي بود که مرد سوم مذاکرات هستهاي ايران درباره آن به سوالات
آنا پاسخ داد. روانچي به قدري ديپلماتيک به پرسشها پاسخ ميدهد که يافتن
تيتري از اين مصاحبه کار بسيار سختي بود. متن گفتوگوی آنا با
مجيد تختروانچي را در ادامه ميخوانيد:
آيا برجام موافقتنامههاي جانبي و ضميمههاي ديگر هم دارد يا تنها در کنار برجام به توافق محرمانه ايران و آژانس پرداخته شده است؟
در
مورد موضوعاتي که در وين توافق کرديم، همه مسائل را خيلي شفاف به اطلاع
عموم مردم رساندهايم. همچنين همه توافقات صورتگرفته را هم در اختيار مجلس
شوراي اسلامي گذاشتهايم. از ديد ما متني که ارائه شده و منتشر شده عين
مطالب و اسنادي است که ما در مورد آنها توافق کردهايم و هيچ سند
محرمانهاي وجود ندارد. بخشي از توافق محرمانهاي که صورت گرفت درباره PMD
است و من تاکيد ميکنم در ارتباط با برجام ما سند محرمانهاي نداريم. اينکه
گفته ميشود يک سند ديگر اصلي وجود دارد و متن منتشرشده تنها براي افکار
عمومي منتشر شده است، صحت ندارد.
در مورد توافق ميان ايران و آژانس
در موضوع PMD و يا برنامه بلندمدت ايران براي آژانس بينالمللي انرژي اتمي و
مذاکراتي که در مورد آنها در وين صورت گرفته است، هيچ سند محرمانهاي
وجود ندارد؟
ايران بايد يک سند را به آژانس ارائه دهد. نه فقط کشور
ما بلکه هر کشوري که پروتکل الحاقي را اجرا ميکند، بايد برنامه 10 ساله
خودش را رائه دهد و اين مساله در متن برجام هم اشاره شده است که ايران
برنامهاش را بايد بر اساس سندي که ارائه خواهد داد، اجرا کند. اين سند،
محرمانه نيست. خودمان آن را تهيه کردهايم. اين ما هستيم که مشخص ميکنيم
که برنامه هستهاي ما بايد چگونه اجرا شود.
توجه داشته باشيد که ايران
براي يک دوره 10 ساله که مدت زمان اجراي برجام است، برخي محدوديتها را
پذيرفته است. اما پس از پايان زمان اجرايي برجام اين ايران است که تشخيص
ميدهد برنامه هستهايش، با چه سرعت و چگونه حرکت کند. اين برنامه هم توسط
کارشناسان، متخصصان و دانشمندان هستهاي کشورمان تهيه خواهد شد. اين موضوعي
است که اکنون کار بر روي آن شروع شده است. کارشناسان سازمان انرژي اتمي به
شدت مشغول کار هستند و آنها نقشه راه آينده برنامه هستهاي ايران را ترسيم
ميکنند. در حقيقت بر اساس پروتکل الحاقي نه تنها ايران بلکه همه کساني
اين پروتکل را اجرا ميکنند، بايد اين برنامه را تهيه کنند. اين سند هم
اکنون در حال تهيه شدن است و محتواي آن هم برنامه درازمدت ايران است که ما
در آن اعلام خواهيم کرد برنامه تجاريسازي و صنعتي شدن هستهاي ما به چه
صورت خواهد بود.
اين موضوعات و بحثهايي که گفته ميشود که يک سند
محرمانه وجود دارد، به هيچ وجه درست نيست. سند برنامه هسته اي بلندمدت کشور
هنوز تکميل نشده است و همانطور که گفتم در حال تدوين است و در روزي که
توافق اجرايي شود؛ يعني قبل از روز اجرايي برجام، ايران اين سند را بايد به
آژانس بينالمللي اتمي تسليم کند. اينطور نبوده و نيست که يک سندي
محرمانه امضا شده باشد و نخواهيم آن را به اطلاع برسانيم و مطرح کنيم.
تاکيد ميکنم در حال تهيه شدن است و در زمان مقتضي ما آن را ارائه خواهيم
داد.
اما آقاي صالحي در نشست کميسيون برجام در اين باره گفتند که ما
در وين درباره برنامه بلندمدت ايران هم بحث و توافق کرديم، اما خواسته
ايران اين بود که اين مساله در برجام منعکس نشود زيرا اين برنامه محرمانه
ما است و نميخواهيم که در برجام که به صورت عمومي منتشر ميشود، گنجانده
شود.
برنامه ايران در اين ارتباط بايد براساس پروتکل الحاقي اعلام
شود. در اين مرحله محرمانه است چون نميخواهيم به اطلاع کسي برسانيم اما
زماني که پروتکل الحاقي را بخواهيم اجرايي کنيم بايد سند آمادهشده را به
اطلاع آژانس برسانيم که راه صنعتي و تجاري شدن برنامه هستهاي ايران، به چه
نحوي و چه شکلي است.
موضوعي که در برجام هم به آن اشاره شده اين است که
ايران برنامهاش را بر اساس برنامه بلندمدتي که به آژانس ارائه ميکند،
ادامه خواهد داد. نکتهاي که نبايد از آن غافل شد اين است که خود ما اين
سند را آماده و تنظيم ميکنيم. اين متخصصان و کارشناسان کشورمان هستند که
برنامه بلندمدت کشور را تهيه ميکنند تا در روز موعود تسليم آژانس کنيم.
پس اگر بحثي هم در وين در اين ارتباط مطرح شده، موضوع بر سر کليات اين مساله بوده است.
بله، قطعا همينطور است. ما بر روي کليات اين موضوع مذاکره داشتهايم اما سند توسط ايران تهيه خواهد شد.
درباره آن بخش محرمانهاي که اشاره کرديد و مربوط به موضوع PMD است، توضيح ميدهيد؟
يک
سند محرمانه در اين ارتباط وجود دارد. محرمانه بودن اين مساله، در داخل
مقداري حساسيت ايجاد کرده است که چه کسي از اين موارد اطلاع دارد يا چه کسي
محرم است و چه کسي محرم نيست. در حالي که روال کار آژانس بينالمللي اتمي
اين است که با کشورهاي عضو آژانس و براي اجراي پروتکل الحاقي يا مسائل
ديگر، قرارداد و سندي امضا ميکند که اين سند ميان آن کشور و آژانس منعقد
ميشود و از اين بعد به آن سند، محرمانه اطلاق ميشود. براساس اين سند
محرمانه، آژانس بينالمللي انرژي اتمي متعهد است که چيزي را که مورد توافق
آژانس و آن کشور قرار گرفته است به اطلاع ساير کشورها نرساند.
درباره
موضوع ابعاد نظامي (PMD) که ما در کشور به آن موضوعات گذشته و حال (PPI)
ميگوييم، سندي در وين ميان آقاي آمانو و دکتر صالحي امضا شد. بنا شده طبق
سندي که ميان ايران و آژانس امضا شده است اين موضوع ظرف چند ماه خاتمه پيدا
کند. خوب شما اطلاع داريد که مقامات کشورمان در اين زمينه پاسخهاي مکتوب
خود را به آژانس ارائه دادهاند و آژانس نيز قرار است تا 15 اکتبر نظر
نهايي خود را اعلام کند.
ما در چارچوب توافق کارها را پيش ميبريم تا
اين مساله نيز حل شود؛ هر چند ايران معتقد است که PMD و مسائل مرتبط با آن
موضوع، ساختگي است و پايه و اساسي ندارد و نهايتا مشخص خواهد شد ادعاهايي
که آنها سالها بر روي آن مانور دادهاند و سرمايهگذاري کردهاند براساس
اطلاعات و تحليلهاي غلط و غيرواقعي بوده است و برنامه هستهاي کشورمان و
مسائل مرتبط با پرونده هستهايمان را بيش از حد بزرگ کردهاند. بر اساس
همين تبليغات و اطلاعات دروغ بود که پرونده برنامه هستهاي کشورمان را به
آژانس و شوراي امنيت فرستادند.
اگر موضوه PMD حل شود که ما اميدواريم که
اينچنين شود، مشخص خواهد شد اين موارد، تماما ادعاهاي پوچ و بياساسي
بوده است. بازهم تاکيد ميکنم موضوعات که با عنوان محرمانه بيان ميشود،
تنها مختص ايران نيست بلکه اين روال کاري است که آژانس با تمامي کشورها
دارد.
روايتي وجود دارد که توافق هستهاي ميتوانست در عمان نهايي
شود، يا در وين همه کارها انجام شده بود اما ديدار جان کري با سعود الفصيل
در فرودگاه وين مانع از نهايي شدن توافق شد. ايران در چند مقطع به متن
نهايي رسيد اما به خاطر برخي مسائل به زمان و مکان ديگري از مذاکرات موکول
شد؟
اگر منظور شما از رايزنيهاي عمان، مذاکرات قبل از ژنو است بايد
بگويم در آن مقطع تازه کار شروع شده بود و به نوعي عمان ابتداي راه بود و
اينگونه نبود که به توافق نهايي نزديک باشيم زيرا در ابتداي راه بوديم و
اختلافنظرها بسيار شديد بود. ما از مذاکراتي که در عمان انجام شد، انتظار
نتيجه خاصي نداشتيم.
اما در اين 2 سالي که گذشت در مقاطعي بود که کار به
خوبي جلو ميرفت و پيشرفت چشمگيري حاصل ميشد اما با يک توقف ناگهاني کلا
همه چيز جابهجا ميشد. در ژنو 2 و قبل از توافق موقت، به مرحلهاي رسيديم
که امکان توافق وجود داشت اما يکي از کشورها سرسختي نشان داد و در آن
مرحله رايزنيها به نتيجه نرسيد و تقريبا 10 روز پس از آن نيز مذاکرات
ادامه داشت تا به توافق موقت رسيديم. در طول مذاکرات اصلي در وين هم ما باز
شاهد بوديم که در مقاطعي پيشرفت خوبي انجام ميشد و شايد با يکي دو روز
اضافه ماندن، ميشد کار را تمام کرد. اما مذاکرات تمديد ميشد.
از
شهريور سال 1392، عدهاي تلاشهايي کردند که توافق نهايي به دست نيايد. اين
تلاشها در دورههاي مختلف مذاکرات به يک نحوي خودش را نشان ميداد؛ برخي
مواقع سرسختي در موضع کشورهاي عضو ديده ميشد و برخي فشارها هم باعث ميشد
در مذاکرات وقفه ايجاد شود. هم اکنون فشارهايي که براي تاييد نشدن برجام در
آمريکا انجام ميشود هم در همان راستاي پيش از تاييد برجام است و فشارهايي
که طي 2 سال گذشته اعمال ميشد مشابه تلاشهايي است که اکنون صورت ميگيرد
تا از فرجام برجام جلوگيري شود.
موضوعي که شايد کمتر به آن پرداخته
شده است، فعال شدن بخش اقتصادي در مذاکرات بود. يعني در کنار چانهزنيهاي
سياسي وفني، چانهزنيهاي اقتصادي هم وارد مذاکرات شد. آيا تيم
مذاکرهکننده هستهاي برنامه خاصي براي اين کار داشت که از سه جبهه سياسي،
فني و اقتصادي وارد مذاکره شود يا دغدغههاي طرف مقابل در مذاکرات اينگونه
خود را نشان داد؟
يکي از موضوعات مهم در مذاکرات هستهاي بحث
چگونگي لغو تحريمهاي شوراي امنيت، اتحاديه اروپايي و آمريکا بود. موضوعات
مرتبط با تحريمها از مسائل و سرفصلها مهم مذاکرات بود.
هرچند از ديد
ما، اعمال اين تحريمها، غيرقانوني و اقدامي ظالمانه بود. ايران معتقد بوده
و هست که اين موضوع در 12 سال گذشته بهراحتي قابل حل و فصل بوده است و
نيازي نبود که با پرونده هستهاي ايران سياسي برخورد ميشد و اين تحريمها
عليه کشورمان اعمال ميشد. اگر با موضوع سياسي برخورد نميشد موضوع در خود
آژانس حل ميشد و نيازي نبود که موضوع ايران به شوراي امنيت و ذيل فصل هفت
برود و قطعنامههاي مختلف عليه کشورمان صادر شود.
مثل پرونده کره جنوبي.
شما
به کرهجنوبي اشاره کرديد اما کشورهاي ديگر هم وجود دارند. اين در حالي
است که برنامه هستهاي ايران هيچ انحرافي نداشت. يعني هيچ انحرافي در اين
ارتباط را نميتوانيد در اسناد آژانس پيدا کنيد. هيچ کلمه در گزارشهاي
مرتبط با ايران درمورد انحراف وجود ندارد.
ببنيد وقتي قرار است
قطعنامهاي عليه يک کشور در شوراي امنيت و ذيل فصل 7 تصويب شود، بايد اعلام
شود که اقدام آن کشور به يک نحوي صلح و امنيت بينالمللي را به خطر
انداخته است که بتواند مبناي کار شوراي امنيت براي صدور قطعنامه باشد. اما
آنها درباره ايران به زمين و زمان متوسل شدند و به دنبال آن بودند که يک
جملاتي ابداع کنند که قابل عرضه و قابل پذيرش باشد در غير اين صورت برايشان
اعتباري باقي نميماند. در نهايت با بهانههاي واهي اين کار را کردند.
بنابراين
مبناي کار قطعنامههاي شوراي امنيت بايد اقدام کشورهايي باشد که صلح و
امنيت بينالمللي را به خطر مياندازد؛ عراق به کويت حمله ميکند و در
قطعنامه شوراي امنيت گفته ميشود که که اين کار عراق تهديد عليه صلح و
امنيت بينالمللي است اما در مورد ايران چنين چيزي مطرح نبوده است. شوراي
امنيت به دليل برخورد سياسي و خصمانه با سرکردگي آمريکا چنين قطعنامههايي
را عليه ايران تصويب کرد.
اين قضايا قابل حل بود اما چرا حل نشد؟
به
دليل اينکه طرفاي مقابل، برخورد سياسي با ايران و پرونده هستهاي کشورمان
داشتند و اين پرونده را به جايي کشاندند که پنج، شش قطعنامه عليه کشورمان
صادر کردند و در نهايت هم اين برخورد خصمانه آنها با صدور قطعنامه 1929
تکميل شد.
اروپاييها و آمريکاييها خودشان از پيچيدگي تحريمها گيج شده بودند
برگرديم به بحث قبلي، اضافه شدن بخش اقتصادي به مذاکرات هستهاي ابتکار چه کسي بود؟
از
ابتداي شروع مذاکرات تيم هستهاي ايران اعلام کرد که موضوع تحريمهاي
ظالمانه اعمالشده عليه کشورمان بايد بخشي از کار باشد. اگر بنا بود بخشي
از کار نباشد که معني نميداد. به هرحال تحريم يک واقعيتي بود که وجود داشت
و ما بايد درباره لغو تحريمها و چگونگي آنها بحث ميکرديم.
ما از
ابتداي کار به دنبال اين مسئله بوديم. از زماني که دولت يازدهم بر سرکار
آمد و شروع به کار کرد حرکت ما به سمتي بود که تحريمها بايد لغو شود.
تقريبا مذاکرات به دو بخش تقسيم شده بود. يک بخش مسائل مربوط به پرونده
هستهاي و بخش بعدي موضوع لغو تحريمها بود. در همين باره يک تيم قوي
اقتصادي هم از روز اول ما را همراهي ميکرد.
اعضاي تيم اقتصادي چه کساني بودند؟
اين
تيم قوي اقتصادي هم در تهران و هم در مذاکرات از ما حمايت ميکردند، که
افزون بر برخي از کارشناسان بانک مرکزي، اعضاي اقتصادي دولت هم عضو اين تيم
بودند. بنابراين از 2 سال پيش که ما کار را تحويل گرفتيم، بخش اقتصادي و
لغو تحريمها قسمت عمدهاي از مذاکرات بسيار پيچيده ما بود.
تحريمهاي
اعمالشده عليه کشورمان طي اين سالها آنقدر پيچيده شده بود که حتي خودشان
هم وقتي درباره آنها صحبت ميکردند، گيج ميشدند. موضوع را بسيار ريز و
تخصصي بررسي کرديم و درباره تحريمهاي مرتبط با بحث هستهاي مذاکراتي
داشتيم.
سفر آقاي آخوندي به فرانسه پيش از دور نهايي مذاکرات
هستهاي، تغيير سفير ايران در آلمان و انتخاب آقاي ماجدي که چهرهاي
اقتصادي است در مقايسه با آقاي شيخ عطار سفير پيشين که بيشتر شخصيت امنيتي
داشت، همچنين گفتوگوي فابيوس با فرانس24 پيش از نهايي شدن توافق و پيش
کشيدن موضوع رقابت اروپاييها با آمريکا درباره فعاليت اقتصادي در ايران
بعد از توافق هستهاي، نشاندهنده وجود ديپلماسي اقصادي در کنار ديپلماسي
هستهاي و برنامه ويژه تيم مذاکرهکننده در اين ارتباط نيست؟
از
زمان روي کار آمدن دولت يازدهم، اساس کار ما در دستگاه ديپلماسي کشور،
تعامل سازنده با ساير کشورها بوده و هست. اين تعامل بر اساس يکسري اصول و
بر گرفته از حقوق راوبط بينالملل که مبناي آن احترام متقابل، عدم دخالت در
امور داخلي، مذاکره از موضع برابر است. صحبتهاي من درباره فعاليت اقتصادي
با کشورهاي اروپايي است و آمريکا منظور من نيست. رابطه اقتصادي با آمريکا
در بحث ما نميگنجد زيرا شرايط خاص خود را دارد اما ما با ساير کشورها
تعامل سازنده داريم.
ما همزمان با اينکه مذاکرات هستهاي را پيش
ميبرديم با کشورهاي اروپايي هم مذاکراتي داشتيم. اين مساله بسيار طبيعي
است. زماني که با کشور ديگري مذاکره ميکنيد همه ابعاد روابط دو جانبه را
مطرح ميکنيد. عجيب نيست که درباره رابطه اقتصادي با کشورهاي اروپايي پيش
از نهاييشدن مذاکرات، صحبتهايي کرده باشيم.
به دليل تحريمها يک
موانعي در مسير همکاري با کشورهاي مختلف به ويژه کشورهاي اروپايي ايجاد شده
بود. حال اينکه آنها علاقهمند به اعمال تحريمها عليه ايران بودند يا
نبودند، خارج از بحث ما است اما واقعيت اين بود که تحريمها در روابط
اقتصادي ايران و اروپا تاثير گذاشته و فشار آمريکا بر اروپايي بسيار مشهود
بود. ولي در عين حال اين کشورها، علاقه داشتند که با ايران در موارد مختلف
از جمله مباحث اقتصادي همکاري داشته باشند. از زماني که دولت جديد در ايران
روي کار آمد، سياست تعامل سازنده کار خود را پيش برد و الان در همين مسير
حرکت ميکنيم.
قطعا کشورهاي اروپايي علاقه دارند که با ايران همکاري
کنند؛ رفتوآمدهاي ديپلماتيک به ايران قبل از توافق وين نشاندهنده همين
علاقه بود. آنها تمايل خود به گسترش رابطه اقتصادي با ايران را نشان
ميدادند و ما هم استقبال ميکرديم. با وجود اينکه از تعامل و همکاري
اقتصادي با کشورهاي مختلف استقبال ميکنيم و خواهيم کرد اما اين خود ايران و
مقامات کشورمان هستند که تصميم ميگيرند چه نوع همکاري اقتصادي با اين
کشورها داشته باشند.
نميگذاريم به بهانه کار اقتصادي، موضوعات غيراقتصادي به کشور تحميل شود
طبق
گفته شما علاقه کشورهاي اروپايي و غربي براي برقراري رابطه اقتصادي با
ايران، يک موضوع عادي است. اما آيا اساسا چشمانداز مثبت گسترش روابط
اقتصادي با ايران، کاتاليزوري براي نهاييشدن توافق بود؟
اگر منظور
شما اين است که ما در طول مذاکرات، بخشي با عنوان همکاريهاي اقتصادي ايران
و اعضاي 1+5 بعد از برجام داشتهايم، خير چنين چيزي وجود نداشت. يعني سر
فصلي با اين عنوان ميان ايران و اتحاديه اروپايي يا ايران و 1+5 وجود
نداشت.
اين يک واقعيت است که همه کشورها به برقراري رابطه اقتصادي با
ايران علاقه داشتند و به اين فکر ميکردند که اگر برجام به نتيجه برسد و
تحريمها برداشته شود، اتفاق مثبتي خواهد افتاد. ما هم طبيعتا به اين مساله
فکر ميکرديم. طرف مقابل از ظرفيتهاي ايران اطلاع دارد. جميعت جوان و
تحصيلکرده و ذخاير فراوان طبيعي و همچنين موقعيت استراتژيک ايران در
منطقه، ثبات و امنيت کشور در خاروميانه و ... از جمله مواردي است که آنها
را به برقراري رابطه با ايران ترغيب ميکند.
ما هم به اين رابطه علاقه
داريم اما خودمان تصميم ميگيريم که چه کسي شريک اقتصادي ما باشد و اينجور
نيست که با هرشرايطي بتوانند وارد بازار ايران شوند و يا درها بدون
پيششرط براي اين کشورها باز باشد. ما دقت ميکنيم که با چه کشوري و بر روي
چه مسائل اقتصادي کار کنيم. شرايط خاص خودمان را براي همکاري با آنها
داريم و نبايد به بهانه کار اقتصادي، موضوعات غيراقتصادي به کشور تحميل
شود.
اين صحبتهاي شما به دليل صحبتهاي اخير و هشداري که درباره خطر نفوذ داده شده است، گفته شد؟
شما
مصاحبه من را با هفتهنامه تجارت فردا بخوانيد. اين مصاحبه يک هفته بعد از
برجام انجام شد و در آن گفتوگو هم من اين حرفها را زدم و اعتقاد شخصي من
همين است.
در نهايت به جواب سوالم نرسيدم که آيا اين ابتکار وزارت امور خارجه بود که موضوعات اقتصادي را هم وارد مذاکرات کند؟
نيازي نبود ما اين مسائل را مطرح کنيم بحث ظرفيت اقتصادي ما نياز به طرح ندارد.
اما
بخشهايي از برجام با اين صحبت که اين مسائل خودبهخودي در ذهن طرف مقابل
وجود داشته است، منافات دارد مثل حل مسئله تحريم بوئينگ آمريکا. اين
مسائل که خودبهخود حل نشده است.
بوئينگ شرايط خاص خود را داشت.
آمريکا از ابتداي انقلاب تحريمهايي را عليه کشور اعمال کرد که بوئينگ هم
شامل آن موارد ميشد و ذکر اين مساله در برجام هم استثنا بود. بايد بحث
روابط تجاري با آمريکا را کنار بگذاريم اکنون وضعيت فرق ميکند و منظور من
از اين صحبتها رابطه با آمريکا نبود.
وضعيت سياسي و اقتصادي امريکا
متفاوت است. ما با آمريکا شرايط خاص خودمان را داريم و خواهيم داشت. با چين
و روسيه همکاري و رابطه داشتهايم و اکنون نيز اين همکاريها ادامه دارد. 3
کشور اروپايي هم به دليل تحريمهاي ثانويه آمريکا موانع زيادي براي
برقراري رابطه با ايران داشتند. حالا شرايط فرق کرده است و بدون اينکه ما
اشاره کنيم خودبهخود اين مساله در ذهنها مطرح ميشد و نيازي به طرح
آنها از سوي ما نبود. آنها خودشان به دنبال چنين فضايي بودند.
به شرايط داخل کشور بعد از مذاکرات و حضور مکرر شما در کميسيون برجام مجلس بپردازيم. در اين جلسات شما کلافه به نظر ميآييد.
اينگونه به نظر ميآيد ولي کلافه نيستم.
معمولا در اين جلسات کم پيش ميآيد شما صحبت کنيد، ساکت مينشيند و اظهار نظر خاصي نميکنيد.
از
ابتداي کار و از روز اول بنا شد که يک نفر از تيم مذاکرهکننده نماينده
شود و اظهار نظر کند. تيم مذاکرهکننده هستهاي در ابتدا 5 نفر بود اما
کمکم تعداد افراد زيادي به تيم اضافه شدند. تيم هستهاي به مرور پروپيمان
شد.
مثل پيوستن آقاي نهاونديان.
بله ايشان هم يک دوره به
مذاکره پيوستند و حضور داشتند. من و آقاي عرقچي از روز اول درگير اين
مذاکرات بوديم و به ياد ندارم که جلسه مهمي برگزار شده باشد که يکي از ما
تنها در اين جلسه شرکت کرده باشد. هميشه چه در مذاکرات دوجانبه و چه
چندجانبه با هم در مذاکرات حضور داشتيم و طبيعي است که در مذاکرات يک نفر
صحبت ميکند. ما جمعي تصميم ميگرفتيم اما يک نفر صحبت ميکرد. خوشبختانه
آقاي عراقچي ارتباط و تعامل خوبي با خبرنگاران دارند و اين کار را پيش
ميبرند.
در جلسات کميسيون ويژه برجام و در جلسات داخلي کشور هم خيلي
جالب نيست که 2 نفر صحبت کنند. از ابتدا بنا شد آقاي عراقچي صحبت کنند و
اگر جايي لازم بود من هم صحبت کنم اما اين مورد کم پيش ميآيد.
تصميم گرفتهايم يکي از ما صحبت کند
اما
برداشت عمومي از جلسات کميسيون برجام اين است که آقاي عراقچي حريف مخالفان
توافق هستهاي در مجلس ميشود و شخصيت شما و لحن آرام شما بهگونهاي است
که شايد نتوانيد آنطور که آقاي عراقچي در مجلس صحبت ميکند، با طرف مقابل
مجادله کنيد.
شکي در اين نيست که آقاي عراقچي تواناييهاي زيادي
دارد. ايشان به بحث هستهاي بسيار مسلط است و سابقه خوبي هم دارد. تعاملش
با مجلس و خبرنگاران عالي است. من سعي ميکنم اگر لازم باشد دخالت کنم اما
اگر لازم نباشد، اظهارنظري نميکنم.
ما در کميسيون برجام وقت محدودي
داريم. گاهي بسياري از سوالات نمايندگان باقي ميماند و گاهي توضيحات ما
تمام نميشود. در اين اوضاع اگر از دولت دو نماينده صحبت کنند، بحث به
نتيجه نخواهد رسيد. اما اگر جايي آقاي عراقچي مسالهاي را فراموش کند، من
به ايشان يادآوري ميکنم و يا اگر احساس کنم تکميل موضوعي نياز به صحبت من
دارد، شخصا آن را مطرح ميکنم.
نمايندگان تا چه حد بر متن برجام مسلط
هستند. آيا متوجه شدهايد که شايد بعضي از اعضاي کميسيون برجام حتي متن را
نخواندهاند؟ موضوعي که گويا عصبانيت لاريجاني را هم به دنبال داشته است.
نميخواهم
درباره اطلاع و يا دانش نمايندگان نسبت به برجام قضاوت کنم. نمايندگان
مجلس حق دارند سوال کنند و ما وظيفه داريم در اين جلسات شرکت کنيم و پاسخ
سوالها را بدهيم و روشنگري کنيم. ما سعي کردهايم در حد توانمان به مطالبي
که در اين کميسيون مطرح ميشود پاسخ دهيم. ما به بررسي برجام توسط
نمايندگان اهميت ميدهيم و با آنها تعامل داريم و اين موارد را حق ذاتي
مجلس ميدانيم.
مجلس حق دارد که از هر کسي که ميتواند در بررسي برجام
به آنها کمک کند، دعوت کند. آقاي جليلي هم آمد و نظراتش را ارائه کرد و اين
موضوع براي ما عجيب و غريب نبود.
برخي نمايندگان سوالهاي تکراري ميپرسند
در جلسات برجام کار به چه نحوي پيش ميرود؟
قبل
از تشکيل کميسيون برجام، تيم مذاکرهکننده هستهاي در جلسات متعدد کميسيون
امنيتملي و سياستخارجي مجلس و ساير کميسيونهاي تخصصي حضور داشت. بررسي
برجام يک موضوع فني و بسيار تخصصي است. ما 2 سال در مذاکرات حضور داشتهايم
و جزئيات ريز و فني را ميدانيم. به نظر من برخي نکات در برجام وجود دارد
که با ممارست و چند بار خواندن، متوجه آن خواهيم شد.
سوالهاي نمايندگان نشان نميدهد که برجام را به دقت مطالعه نکردهاند؟
بعضي
سوالهايي که نمايندگان محترم مجلس دارند، سوءبرداشت از برجام است و
قاعدتا با توضيح تيم مذاکرهکننده به آن سوالات پاسخ داده ميشود. در برخي
موارد يک نماينده از روي متن برجام ميخواند و از ما ميپرسد منظور از اين
قسمت چيست که ما به آنها پاسخ ميدهيم و اگر دقيق بخوانيد و با پاراگراف
قبلي مقايسه کنيد، معنا به دست ميآيد. البته ما با اين مسائل مشکلي
نداريم و دوست داريم که با نمايندگان مجلس تعامل داشته باشيم.
گاهي هم
سوالهاي تکراري در يک جلسه مطرح ميشود. به اين شکل که يک سوال با چند
شيوه پرسيده ميشود اما وظيفه ما اين است که به همه ابهامهاي نمايندگان
پاسخ دهيم.
درباره حضور سعيد جليلي در کميسيون ويژه برجام و وقت مفصلي که به ايشان داده ميشود تا عليه توافق هستهاي صحبت کنند، چه نظري داريد؟
آقاي
جليلي عضو شوراي عالي امينت ملي هستند. پيش از اين هم مذاکرهکننده ارشد
کشور بودهاند و مسائل را دنبال ميکنند. ما از زحمتهايي که تيمهاي
مذاکرهکننده قبلي کشيدهاند، تشکر ميکنيم. منظور من شخص خاصي نيست؛ ما به
تلاشهاي تمامي کساني که اين موضوع را در چندسال گذشته پيش بردهاند، ارج
مينهيم زيرا خودمان در مذاکره حضور داشتهايم و ميدانيم که کار بسيار
سختي است.
نوع رويکرد و نوع نگاه تيم فعلي مذاکرهکننده هستهاي با
رويکرد و نگاه آقاي جليلي تفاوت دارد. ما در اين مورد اختلافنظر داريم و
اين مساله چيز عجيبي نيست و بر کسي هم پوشيده نيست. طبيعتا مجلس هم حق دارد
که از هر کسي که ميتواند در بررسي برجام به آنها کمک کند، دعوت کند. آقاي
جليلي هم آمد و نظراتش را ارائه کرد و اين موضوع براي ما عجيب و غريب
نبود.
به عنوان آخرين سوال، در خصوص تماسهاي تلفني وزاري خارجه
ايران و آمريکا، شايعه شده است چند بار از طرف جان کري با دفتر ظريف تماس
گرفته شده اما آقاي ظريف به اين تماسها پاسخ نداده است.اينطور است؟
خير
چنين چيزي درست نيست. من اطلاعي ندارم که تماسي گرفته شده و پاسخي به آن
داده نشده باشد. هرچه باشد ما وظيفه داريم اطلاعرساني کنيم و اگر چنين
چيزي اتفاق ميافتاد افکار عمومي را در جريان ميگذاشيم. وزارت امور خارجه
قصد پنهان کردن مسائل را ندارد.