پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : درِ اورژانس بیمارستان شهید مدرس شهرستان ساوه باز شد، ٦ نفر به سمت پرستار اورژانس حمله کردند و او را زیر مشت و لگد، کبود کردند. این حکایت بعدازظهر روز جمعه اورژانس این بیمارستان است؛ حکایتی که هر چند روز یک بار هم نه، هر روز چند بار تکرار میشود.
«شهروند» با این مقدمه نوشت: بیست و هفتم فروردینماه امسال بود که رئیس شورای عالی سازمان نظام پرستاری، نسبت به خشونت کلامی و فیزیکی علیه پرستاران، اعلام نگرانی کرد. نگرانی او نسبت به حوادثی بود که در بیمارستانها علیه پرستاران اتفاق میافتد؛ حوادثی که گاهی منجر به مصدومیت آنها میشود. ماجرای پرستار یاسوجی که با ضربه پنجهبوکس بیماری، نابینا شد یا پرستار مشهدی که با مشت بیمار بینیاش شکست، به این زودیها از یاد پرستاران شاغل در بیمارستانها نمیرود؛ کسانی که روزانه با انواع خشونتهای کلامی مواجه میشوند و حالا خشونتهای فیزیکی هم به آن اضافه شده است.
به گفته محمد شریفیمقدم - دبیرکل خانه پرستار - ٩٠درصد پرستاران در معرض خشونت کلامی قرار دارند، ٣٠درصد هم در کنار خشونت کلامی، درگیریهای فیزیکی را تجربه میکنند. درست مانند «بهرام سیدی»، پرستار بخش اورژانس بیمارستان مدرس شهرستان ساوه که عصر روز جمعه، با مشت و لگدهای همراهان یک بیماری به شدت مصدوم شد.
سیدی، پیش از این نیز دوازدهم فروردینماه امسال، در حادثهای مشابه، در همان بیمارستان، با ضربات چاقوی همراه یک بیمار مصدوم شده بود. حالا با گذشت ٥ ماه از آن حادثه، بار دیگر مورد ضربات شدید قرار گرفته است.
او در توضیح بیشتری درباره این حادثه میگوید: روز جمعه مسئول شیفت عصر این بیمارستان بودم که مصدومی را آوردند؛ مرد ٥٠ سالهای که به دلیل خوردن سم علفکش، دچار مسمومیت شده بود. ما هم بلافاصله با دیدن این مصدوم، به دلیل احتمال خفگی، او را به اتاق سیپیآر، منتقل کردیم. در همان حین، بیمار که سطحی از هوشیاری داشت، گفت که به من سم خوراندهاند. همین حرف بیمار، منجر شد تا من به پرستار بخش اعلام کنم به نگهبان اطلاع دهد.
او ادامه میدهد: همین تأکید من به پرستار بخش باعث شد تا همراه بیمار که در همان نزدیکی ایستاده بود، دست مرا بگیرد و محکم به درِ اتاق سیپیآر بکوبد. همراه بیمار به من گفت چرا موضوع را بزرگ میکنی؟ خودش سم خورده است. همان لحظه بود که چند نفر دیگر از همراهان بیمار وارد اورژانس شدند و به من حمله کردند. پنج شش نفری میشدند. تا جایی که توانستند مرا با مشت و لگد زدند و خارج شدند.
به گفته سیدی، این افراد، برادر، خواهرزاده و پسران بیمار بودند: با وقوع این اتفاق، مامور نیروی انتظامی که در آن ساعت مقابل اورژانس مستقر شده بود، وارد بخش اورژانس شد اما نتوانست کاری کند، چرا که از نظر فیزیکی توانایی برخورد با آنها را نداشت و تنها تجهیزاتی که داشت یک دستبند بود. پس از وقوع این حادثه ما به کلانتری ١٢ ساوه رفتیم و بار دیگر به اورژانس برگشتیم. ساعت حدود یک ربع به ٧ عصر همان روز در ایستگاه پرستاری مشغول رسیدگی به پرونده بیماران بودم که ناگهان متوجه شدم یک نفر سراغ مرا میگیرد. سرم را که برگرداندم، شش نفر را دیدم که به سمت من حمله میکنند. این بار هم با مشت و لگد آنقدر مرا کتک زدند که دیگر نمیتوانستم بلند شوم. حتی در این درگیری، یکی از پرستاران زن بخش هم ضربه دید.
سیدی در این درگیری، از ناحیه کمر مصدوم شده است به طوری که به تشخیص پزشکان، مهره کمرش آسیب دیده است: همراهان بیمار در حال فرار بودند که ماموران نیروی انتظامی از راه رسیدند و توانستند دو نفر از آنها را دستگیر کنند. من هم پس از این ماجرا با استشهادی که از پرسنل بخش گرفتم، در کلانتری اعلام شکایت کردم. همراهان بیمار هم با قرار وثیقه آزاد شدند. حالا پرونده در دادسرا تشکیل شده و منتظر رسیدگی بعدی هستم.
به گفته این پرستار، بیمار مسموم برای ادامه درمان به بیمارستان ولی عصر اراک منتقل شد.
او با بیان اینکه پس از درگیری دوم، پرسنل بیمارستان در اعتراض به این اتفاق، اعتصاب کردند و حدود ٤٥ دقیقه دست از کار کشیدند، ادامه میدهد: پس از این اقدام پرسنل، حراست بیمارستان، سوپروایزر و رئیس بیمارستان به بخش آمدند اما پرسنل راضی نمیشدند. در نهایت حدود ٤٥ دقیقه بیماران اورژانسی خدمات درمانی نگرفتند. همه اینها هم به خاطر امنیت نداشتن پرسنل است.
به گفته او، در این بیمارستان هر روز درگیری میان همراهان و پرستاران ایجاد میشود: ناسزا شنیدن از سوی همراهان بیمار دیگر برای ما عادی شده است. درگیری فیزیکی هم همیشه وجود دارد. پرسنل این بیمارستان به دلیل حجم بالای مراجعهها، بهویژه در دو روز پایان هفته، شاهد اتفاقات ناگواری هستند. متاسفانه شرایط اورژانس به گونهای است که این وضع را ایجاد کرده است.
سیدی ادامه میدهد: اورژانس این بیمارستان به سمت خیابان باز میشود، همین هم شده که نمیتوان ورود و خروج را خیلی کنترل کرد. این درحالی است که در اورژانس باید به سمت حیاط بیمارستان باز شود. از سوی دیگر ایستگاه پرستاری، امنیتی برای پرسنل بخش ایجاد نکرده و همراهان بیمار به راحتی میتوانند وارد آن شوند. همه اینها در شرایطی است که باید امنیت جانی پرسنل بیمارستان فراهم شود.
به گفته او، نگهبان بیمارستان و حتی ماموری که برای جلوگیری از این اتفاقات در مقابل اورژانس مستقر هستند، توانایی ورود به درگیریها را ندارند و نیاز به تجهیزات دارند.
او از وضعیتی که برای پرستاران در بیمارستانها رخ میدهد، گلایه میکند: من از سال ٨٩ در این بیمارستان مشغول به کار هستم و در این مدت همیشه شاهد درگیری بودهام. این درگیریها در مقابل مسئولان بیمارستان هم رخ میدهد اما متاسفانه اقدامی برای تأمین امنیت پرسنل نمیشود. این موضوع هم تنها شامل حال ما نمیشود، در بسیاری از بیمارستانها این اتفاق میافتد و نیاز است تا امنیت آنها تأمین شود.
او با اشاره به پرونده فروردینماه امسال در همین بیمارستان، میگوید: آن پرونده با رضایت مدیر بیمارستان، مختومه اعلام شد اما من رضایتی ندادم، بیمارستان هم پیگیری نکرد.
او میگوید: پرسنل تمام بیمارستانها به دلیل نوع کاری که دارند به اندازه کافی با انواع مشکلات مواجه هستند. درگیری کلامی و فیزیکی همراهان بیمار، ماجرایی است که شرایط تنشآوری هم برای بیماران و هم برای پرسنل ایجاد میکند.