پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
واکنش ایالات متحده به تهدیدهای منطقه خاورمیانه نه از روی استراتژی نظامی
یا ژئوپولتیکی فراگیر بلکه از بحرانهای کنونی منطقه نشات گرفته است.
لئون پانتا در مقالهای که در
روزنامه لسآنجلس تایمز به چاپ رسید نوشت: انگیزه اصلی ایالات متحده پرهیز
از گرفتار شدن در جنگی دیگر در منطقه است.
توافقنامههای نظامی تسلیحاتی در ماهیت خود بحث برانگیز هستند. این
توافقها معمولا در دستیابی به اهداف پیشبینی شده دچار مشکل هستند.
شکافهای بالقوه در اجرای آنها میتواند تهدیدها را بدتر کند و اگر دوطرف
به ماهیت توافقنامه پایبند نباشند همواره بهانهای وجود خواهد داشت.
با وجود نقصهای موجود، این توافقنامهها فرصتی را فراهم میکنند تا جهان
بتواند در مسیری امنتر گام بردارد. نکته اینجاست که توافقنامههای
تسلیحاتی در خلا سیاسی موثر نخواهد بود. هر توافقی باید خط اتحادی با
استراتژی وسیعتری داشته باشد تا منافع امنیت ملی را مورد حفاظت قرار دهد.
به عنوان مثال توافقنامه تسلیحاتی با شوروی نه به عنوان یک توافقنامه
بلکه به عنوان سیاست محدود کننده توجیه میشود. توافقنامه هنوز بحث
برانگیز هستهای ایران نیز اینگونه است.
لئون پانتا اضافه کرد: توافق هستهای ایران که ممکن است پاداشی در به چالش
کشیدن جهان از سوی تهران محسوب شود، بودجهای را فراهم میکند و به طور کلی
تهران را از نظر اقتصادی و نظامی قویتر میکند. با وجود این که این توافق
تاخیر موقتی در توانایی غنیسازی هستهای ایران ایجاد میکند به تهران
اجازه میدهد تا زیرساختهای هستهایاش را حفظ کند و لغو تحریمها را بدست
آورد.
لئون پانتا در این مقاله به بررسی موقعیت کنونی خاورمیانه پرداخت و نوشت:
قدرتمند کردن ایران در هر شرایطی یک قمار خطرناک است. داعش در حال پیشروی
است. بهار عربی در حال نابودی است. سوریه و یمن دولتهایی شکست خوردهاند.
ایران از بشار اسد در سوریه و حزب الله و حوثیها در یمن حمایت میکند.
سعودیها در یمن می جنگند. مصر در شبه جزیره سینا در حال جنگ است. حماس و
حزب الله برای نبرد با اسراییل در حال تجهیز شدن هستند. فلسطینیان تحلیل
رفتهاند. لیبی دچار جنگ داخلی است. ترکیه با داعش و کردها مبارزه میکند.
واکنش ایالات متحده به این تهدیدها بیشتر از آن که بر مبنای استراتژی
نظامی و ژئوپلوتیکی باشد از این بحرانها نشات گرفته است. انگیزه اصلی
ایالات متحده پرهیز از گرفتار شدن در جنگی دیگر در منطقه است.
وزیر دفاع پیشین آمریکا در ادامه نوشت: این توافق فرصتی را برای ایالات
متحده فراهم میکند که سیاست قدرت نه تزلزل را تعریف کند. کابینه لازم است
که تنها روشن کند که هدف اصلی توافق هستهای تنها محدود کردن برنامه
هستهای ایران نیست بلکه ایجاد ائتلافی مستحکم است که با ایران در آینده
مواجه شود.
لئون پانتا در مقاله خود به راه کارهایی این استراتژی اشاره کرد و نوشت:
این توافق را اجرا کنید. یک سکون مشخصی در پی تصویب هر توافقی به دنبال
میآید. این نباید در این مورد بهخصوص رخ دهد. ایالات متحده باید با هم
پیمانانش، سازمان ملل و آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری کند تا الزامات
توافق هستهای اجرا شود.
وی در مقاله خود با بیان اینکه حضور نظامی در منطقه را حفظ کنید نوشت: حضور
نیروها توسط نیروی دریایی هر هوایی و زمینی برای دفاع از منافع ما بسیار
حیاتی است.
وزیر دفاع پیشین ایالات متحده بدون توجه به ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای
ایران دیگر راه کار استراتژیک را توسعه توانایی اطلاعاتی بر شمرد و نوشت:
استفاده از زور یک گزینه است. کنگره باید قطعنامهای را به تصویب برساند که
رییسجمهور فعلی و آینده بتواند از زور برای جلوگیری از کسب سلاح هستهای
از سوی ایران استفاده کند. تردیدی نباید باشد که از زور در صورت نیاز
میتوان استفاده کرد تا از ساخت بمب از سوی تهران جلوگیری شود.
در پایان این مقاله آمده است: با توافق هستهای ایران، رییسجمهور اوباما
اولین گام صحیح را برای محدود کردن توانایی ایران برای کسب سلاح هستهای را
برداشته است. در این هفته وی آرا کافی برای وتوی قطعنامه رد توافق را
بهدست آورد.
کنگره به جای ارسال پیام تقسیم شدن آمریکا، باید از توافق هستهای حمایت
کند. چیزی که باید به معترضان گفت این است که این توافق درها را به روی
استراتژی ایالات متحده برای پیشبرد صلح و ثبات در خاورمیانه باز میکند.
این موضوع، توافق هستهای ایران را نه یک قمار بلکه فرصتی برای جهانی امن
بدل میکند.