صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۲۲۴۳۸۰
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۴۵ : ۱۴ - ۱۴ شهريور ۱۳۹۴
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

تنها نجات‌یافته حادثه، جزئیات جنایت هولناک مردی که خانواده‌ همسرسابقش را در شهرستان اشنویه به گلوله بسته و در نهایت دست به‌خودکشی زده بود، فاش کرد.

به گزارش همشهری، بعد از ظهر سه‌شنبه گذشته فرياد كمك‌خواهي دختر جواني در منطقه رحيم‌آباد شهرستان اشنويه، همسايه‌ها را از خانه‌هايشان بيرون كشيد. دختر جوان با لباس‌هايي غرق خون از همسايه‌ها كمك مي‌خواست و مي‌گفت كه داماد سابقشان وارد خانه‌شان شده و آنها را به گلوله بسته است.

همزمان صداي شليك چند گلوله از خانه دختر جوان شنيده شد و مردم داماد سابق اين خانواده را ديدند كه سلاحي در دست داشت و از خانه خارج شد. مرد مسلح وقتي خود را در محاصره همسايه‌ها ديد، لوله اسلحه را روي سرش گذاشت و آخرين تير را شليك كرد. اين مرد در جريان تيراندازي هولناك خود، همسر سابقش و فرزند 4ساله او را به قتل رساند، مادرزن سابقش را به كما فرستاد، خواهرزنش را مجروح كرد و در نهايت به زندگي خود نيز پايان داد اما همه اين اتفاقات چگونه رخ داد؟

تنها شاهد اين جنايت هولناك دختر جواني بود كه از شليك‌هاي پياپي داماد سابقشان جان سالم به در برد. مرد جنايتكار 3گلوله به سوي اين دختر شليك كرد اما بخت با او يار بود كه گلوله‌ها به كتفش برخورد كردند و او زنده ماند. وي روز گذشته در گفت‌وگو با همشهري درباره حادثه گفت:

قاتل، داماد سابقمان به نام ياسين بود. حدود 2سال پيش او به‌رغم اينكه زن و بچه داشت، با خواهرم ازدواج كرد. در آن زمان خواهرم از شوهر اولش به‌خاطر اختلافاتي كه داشتند جدا شده بود و با پسرش در خانه ما زندگي مي‌كرد. پدر و مادرم با ازدواج آنها مخالف بودند و مي‌گفتند كه ياسين زن و بچه دارد اما اين مرد آنقدر به خواهرم اصرار كرد كه در نهايت او فريب حرف‌هايش را خورد و با هم ازدواج كردند.

اين ازدواج چند هفته بيشتر دوام نداشت. ياسين خواهرم را اذيت مي‌كرد و كتك مي‌زد. طوري كه پس از يك‌ماه زندگي مشترك، خواهرم درخواست طلاق كرد و از او جدا شد و به خانه پدرم برگشت. با اين حال دامادمان دست بردار نبود. او مدام خواهرم را تهديد مي‌كرد و مي‌گفت كه او بايد دوباره با وي ازدواج كند تا اينكه اين بار خواهرم تسليم تهديدهاي ياسين شد و حدود 3‌ماه پيش بود كه قبول كرد دوباره با او ازدواج كند. هيچ‌يك از اعضاي خانواده با اين ازدواج موافق نبودند اما تهديدهاي ياسين آنقدر زياد بود كه اين بار خواهرم از ترس آبرويش تصميم به ازدواج با او گرفت.

عكس‌هاي خصوصي

آنچه باعث شد زن جوان بار ديگر به ازدواج با ياسين تن دهد، فيلم‌ها و عكس‌هاي خصوصي بود كه مرد جوان در زمان زندگي مشتركشان تهيه كرده بود. او زن جوان را تهديد كرده بود كه اگر با وي زندگي نكند، اين فيلم‌ها و عكس‌ها را در شهر پخش مي‌كند و آبرويش را مي‌برد.

تنها نجات‌يافته حادثه ادامه مي‌دهد: ازدواج دوباره خواهرم با ياسين نيز دوام چنداني نداشت. يك روز متوجه شديم كه اين مرد خواهرم را به‌شدت كتك زده و او را مجبور كرده كه سم بخورد. پس از آن چند روزي خواهرم در بيمارستان بود و خانواده‌ام كه مي‌ترسيدند بلايي سر خواهرم بيايد، بار ديگر طلاق او را گرفتند و خواهرم به خانه‌مان برگشت. با اين حال ياسين همچنان به تهديدهايش ادامه مي‌داد و مي‌گفت كه اجازه نمي‌دهد خواهرم با كسي جز او زندگي كند.

 شكايت از مرد مزاحم

مزاحمت‌ها و تهديدهاي ياسين آنقدر ادامه داشت تا اينكه خانواده همسر دومش تصميم گرفتند از او شكايت كنند. آنها به اداره پليس رفتند و شكايتشان باعث دستگيري ياسين و به زندان افتادن او شد.تنها بازمانده جنايت مي‌گويد: يك روز ياسين پاكتي از عكس‌ها و فيلم‌هاي خصوصي خواهرم را در صندوق پست خانه‌‌مان انداخت و مدعي شد كه قصد دارد اين عكس‌ها و فيلم‌ها را در شهر پخش كند.

با شكايت ما، او به زندان افتاد اما بعد از مدتي با سپردن وثيقه آزاد شد. در اين مدت حتي خواهرم را تهديد كرد كه همه اعضاي خانواده ما را به قتل مي‌رساند اما ما به اين تهديدها توجهي نكرديم تا اينكه آن حادثه شوم اتفاق افتاد.دختر جوان ادامه مي‌دهد: حدود ساعت 4بعدازظهر سه‌شنبه بود كه زنگ خانه‌مان به صدا درآمد. آيفون ما از مدتي قبل خراب بود و براي بازكردن در بايد به حياط مي‌رفتيم.

مادرم چندبار پرسيد: كيه؟ اما جوابي نشنيد. براي همين به مقابل در رفت و همين كه در را گشود، ياسين را مقابل خودش ديد. او بدون اينكه چيزي بگويد گلوله‌اي به سر مادرم شليك كرد و او نقش زمين شد. پسر 4ساله خواهرم داخل حياط بازي مي‌كرد كه ياسين يك گلوله هم به سر او شليك كرد. وقتي متوجه سر و صدا شدم، از خانه بيرون آمدم و ياسين را ديدم كه دنبال خواهرم مي‌دود.

خواهرم به زيرزمين پناه برد و او هم سراغش رفته بود و با ديدن اين صحنه شروع به داد و فرياد كردم. ياسين با شنيدن صدايم از پله‌هاي زيرزمين بالا آمد و 3گلوله به طرفم شليك كرد كه به كتفم خورد و افتادم. او فكر كه مرده‌ام و دوباره سراغ خواهرم رفت. با زحمت بلند شدم و دوان دوان خودم را به كوچه رساندم و با فرياد از مردم كمك خواستم. در اين زمان، ياسين به‌دنبال خواهرم به زيرزمين رفته بود اما خواهرم در را بسته و پشت آن ايستاده بود كه باز نشود.

ياسين هم از پشت در به او شليك كرده و او را به قتل رسانده بود. او پس از قتل خواهرم، وقتي صداي مرا از داخل كوچه شنيد، اين بار به‌دنبال من به كوچه آمد كه مردم را مقابل خودش ديد و با شليك يك گلوله به سرش خودكشي كرد. پس از آن بود كه مأموران به آنجا آمدند اما خواهرم و پسرش كشته شده بودند و مادرم به كما رفته بود.

ظاهرا گلوله گوشه سرش را ساييده و خارج شده اما پزشكان مي‌گويند كه به‌خاطر شوكي كه به او وارد شده، به كما رفته و ما روز و شب دعا مي‌كنيم كه زنده بماند و به‌هوش بيايد.براساس اين گزارش، مردم اشنويه كه در شوك اين حادثه هستند، صبح پنجشنبه با شركت در مراسمي، پيكر قربانيان حادثه ازجمله پسربچه 4ساله را به خاك سپردند.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۷
زهرا
|
۰۰:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۵
پناه بر خدا.