پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : آتش مناظره بر سر توافقنامه ایران برای بسیاری از محافظهکاران گرم است. به این دلیل که این توافقنامه به طور مستقیم قوانین و استراتژیها و اشتباهاتی که ایالات متحده را به سمت جنگ عراق در سال 2013 کشاند را انکار میکند.
به گزارش ایسنا، پایگاه خبری سی.ان.ان با انتشار مقالهای نوشت: کنگره باید از این توافقنامه هستهای حمایت کند. این توافقنامه در مقایسه با آن چه جورج بوش، رییسجمهور پیشین بعد از حوادث یازدهم سپتامبر در آغوش گرفت، روش کاملا متفاوتی را در سیاست خارجی برگزیده است.
در این مقاله آمده است: سه عامل اصلی توافقنامه هستهای عبارتند از:
1- اساس این توافقنامه بر مبنای انترناسیونالیسم است تا یک جانبهگرایی.
ازآغاز ریاست جمهوری اوباما، وی این موضوع را به یکی از ماموریتهای اصلی خود در سیاست خارجی بدل کرد. اوباما محصول جامعه جهانی است و همیشه وی استدلال کرده که ایالات متحده به تنهایی قادر به رفع تهدیدها نیست.
چارچوب مذاکرات ایران توسط ایالات متحده، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه و آلمان بر این فرض استوار است که بهتر است در مواجه با تهدیدهای جهانی، حمایت بینالمللی قوی پشت یک استراتژی قرار داشته باشد.
جامعه بینالمللی شانس تضمین این که مکانیزم بازرسیها به اجرا در میآید را افزایش میدهد و حضور آنها در صورتی که ایران به توافقنامه پایبند نباشد، حمایت قاطعتری را در برخورد نظامی بهوجود میآورد. زمانی که جورج بوش نبرد نظامی بینالمللی را دیکته میکرد بسیار آسوده بود و گمان میبرد که جهان از حملات آنها حمایت خواهند کرد؛ اما نتیجه فاجعهبار بود. حمایتهای نظامی، سیاسی و مالی جنگ به سرعت کاهش یافت.
در آن زمان ایالات متحده با هزینههای جنگ با عراق به همراه فقط چند متحد روبهرو شد و تعهد بینالمللی که ممکن بود در طرحی بلند مدت عراق را به طور موثری بازسازی کند را از دست داد. این بار اوباما میخواهد این کار را به روشی متفاوت انجام دهد.
رد توافقنامه هستهای ایران باعث میشود تا حمایت بینالمللی برای تحریمهای اقتصادی دیگر وجود نداشته باشد و ایالات متحده ممکن است در برابر بسیاری از متحدانش قرار بگیرد. اینترناسیونالیسم پایه برخی از موفقیتآمیزترین تلاشها برای کسب صلح بعد از جنگ جهانی دوم از سوی ایالات متحده بوده است.
اینترناسیونالسیم به معنی نبود اراده استفاده از نیروی نظامی نیست. بلکه پایه آن بر ترجیح برای ایفای نقش آفرینی متحدان و موسسات بینالمللی است در زمانی که باید از نیروی نظامی استفاده کرد.
2- اطلاعات بیشتر بهتر از کمبود اطلاعات است.
این مقاله ادامه میدهد: این موضوع یکی از مهمترین درسهای عراق بود . در خلال آن تهاجم، زمانی که نادرستی پایههای ادعاهایی که منجر به جنگ در عراق شد، اثبات شد، ایالات متحده با رسوایی فتجعهآمیز شدیدی مواجه شد. در جنگ عراق ادعا شده بود که آن کشور از سلاحهای کشتار جمعی برخوردار است.
در سال 2005 کمیته تواناییهای اطلاعاتی ایالات متحده در موضوع سلاحهای کشتار جمعی یافتههای خود را به جورج بوش، رییسجمهور وقت ایالات متحده ارائه داد. در آن گزارش آمده بود که ارزیابی جامعه اطلاعاتی در عراق یک شکست اطلاعاتی بزرگ بود. در خلال بازسازی بعد از جنگ عراق، کاملا مشخص شد که پنتاگون منابعی که ممکن است در ساخت دولتی دموکراتیک و با ثبات ضروری باشد را به طور وسیعی نادیده گرفته است.
توافقنامه هستهای ایران از حمایت تعداد زیادی از افراد سرشناس و دانشمندان برنده جایزه برخوردار است. آنها ابراز کردهاند که این توافقنامه بهترین راه برای دانستن این است که در ایران چه میگذرد.
در اوایل ماه جاری، 29 تن از دانشمندان برجسته کشور (آمریکا) از توافقنامه هستهای حمایت کردند. آنها نوشتند که این توافقنامه خلاقانه است. با الزامات سختگیرانهای که در مذاکرات پیشین منع گسترش سلاح هستهای دیده نشده بود.
جامعه بینالمللی اکنون توانایی قضاوت این را دارد که آیا توافقنامه هستهای دنبال میشود و آیا جنگ ضرورت دارد یا نه و این امر در سایه اطلاعات پیشرفته امکانپذیر است.
3- این توافقنامه مکانیزم تغییر رژیم و آن چه در عراق رخ داد را انکار میکند.
در آن جنگ، زور و عملیات نظامی به عنوان بهترین راه برای نابود کردن سریع رژیم انتخاب شد. اما مشکل اینجا بود که نتوانست پایه داخلی برای دوران گذار ایجاد کند.
این مقاله مدعی شده است که توافقنامه ایران روش کاملا متفاوتی را برگزیده است. این توافقنامه نه پایداری حکومت را تا ابد و نه مشروعیت آن را نپذیرفته است.
این مقاله با تکیه بر اقدامهای مداخلهجویانه دولتهای غربی در ایران مینویسد: یکی از بزرگترین امیدهای این توافقنامه این است که با درگیر کردن ملت و اجازه سرازیر شدن فعالیتهای اقتصادی در ایران، ایالات متحده و همپیمانانش قادر خواهند بود تا تفرقه داخلی را در ایران بپرورانند. اختلافاتی که برسر مذاکرات هستهای در ایران شکل گرفت.
امید است که در خلال این درگیری که از انزوا بهتر است، مخالفتهای دموکراتیک افزایش یابد.
در پایان این مقاله آمده است: با این حال تنش بر سر ایران بسیار است زیرا این نبردی بزرگ بر سر اصول سیاست خارجی است و فقط محدود به این توافقنامه خاص نمیشود. زمان برای کنگره سر رسیده است تا تایید بر این توافقنامه هستهای بزند و برای ایرانیان روشن کند که تمام قدرت آرای سیاسی آمریکاییها پشت آن چه رییسجمهور به استادی ساخته است، قرار دارد.
کنگره این فرصت را دارد تا ما را در مسیر دیگری در ثبات بینالمللی و امنیت قرار دهد تا راهی که در سال 2003 و جنگ عراق و به طور فاجعهآمیزی انتخاب کرد.