صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۱۹۵۲۳۴
تاریخ انتشار: ۴۲ : ۰۹ - ۲۸ اسفند ۱۳۹۳
پوشاک؛ اولویت چهارم و پنجم مردم است
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
چهارراه استانبول که دم عید همیشه شلوغ است و مردم برای خرید پوشاک سال نو به آنجا مراجعه می‌کنند، امسال خلوت شده. مردم قیمت می‌پرسند و از مغازه‌ها خارج می‌شوند، بی‌آنکه جنسی خریداری کنند، حتی تعدادشان را می‌توان شمرد. پارکینگ جمهوری که بساط شب عید را راه انداخته هم همین وضعیت را دارد.

وارد یکی از پاساژها می‌شویم و از فروشنده در مورد بازارش می‌پرسیم. بازارتان امسال چطوره؟ فروشنده که بیشتر محصولات خود را از ترکیه و چین وارد می‌کند، پاسخ می‌دهد: «به‌شدت خراب. فروش نسبت به سال گذشته خیلی ریزش داشته و بازار حسابی کساد است.»

از او دلیلش را می‌پرسیم و می‌گوید: «وضعیت مالی مردم خیلی خراب است. بعضی از مشتری‌های ما می‌گویند، هنوز حقوق بهمن را هم دریافت نکرده‌اند و حتی گفتند حقوق اسفند و عیدی‌شان را هم آن‌سوی سال پرداخت می‌کنند. خب مشخص است دیگر برای خرید پوشاک توان مالی ندارند که انتظار خرید هم داشته باشیم.»

بازار از ٢ماه پیش کساد است
کمی لباس‌ها را در قفسه مرتب می‌کند و ادامه می‌دهد: «ما بازاری‌ها، بازار شب عید خود را با فروش دی و بهمن می‌سنجیم. اگر در این دوماه خصوصا ماه بهمن فروش خوب باشد، یعنی مردم آمادگی خرید شب عید را دارند اما دی و بهمن هم خبری نبود که نبود! از طرفی در حراج بهمن‌ماه که مردم برای خرید لباس‌های زمستانی سال بعد از این فرصت استفاده می‌کنند، امسال بیشتر مشتری‌ها به‌دنبال پیراهن و شلوار بهاری بودند. درواقع می‌خواستند از فرصت ارزا‌‌‌ن‌ترخریدکردن برای خرید شب عید استفاده کنند. از همان‌موقع دستمان آمد که خبری از بازار شب عید نیست.»مغازه‌دار که از وضعیت هزینه‌ها شاکی است، می‌گوید: «امسال هزینه‌ها نسبت به سال قبل دوبرابر شده. تعزیرات که به کنار، اجاره‌بها سال‌به‌سال حداقل ٢٥ تا ٣٠درصد افزایش می‌یابد. از طرفی قیمت دلار که همه زندگی ما روی آن بنا نهاده شده، امسال بسیار بالا رفت. شلواری که پارسال ١٨‌دلار می‌خریدم، امسال هم ١٨‌دلار می‌خرم، اما ١٨دلار پارسال نزدیک به ٤٠هزارتومان بود اما امسال حدود ٦٠هزارتومان است، اما نمی‌توانم آن جنس را با قیمت خیلی بالاتر از پارسال به مشتری بفروشم. مردم هرچقدر درآمد داشته باشند، اول برای خورد و خوراک خود هزینه کرده و باقی را صرف خرید پوشاک و کفش می‌کنند، درواقع ما در اولویت چهارم و پنجم مردم هستیم و دیگر سهمی برای بازار ما باقی نمی‌ماند.»

امسال فروش حدود ٤٠درصد  افت داشت
در بازار خلوت چهارراه استانبول قدم می‌زنیم و وارد یک عمده‌فروشی پوشاک می‌شویم. فروشنده که گویی از هر فرصتی برای بیان دردهای بازارش استقبال می‌کند، می‌گوید: «فروش ما حدود ٤٠درصد افت داشته. این هم ربطی به شب عید ندارد و از اول سال با چنین شرایطی روبه‌رو هستیم. من عمده‌فروش هستم و نباید در بازار شب عید که قاعدتا باید سرم شلوغ باشد، به مغازه‌دار سرویس بدهم، اما به‌واسطه کسادی بازار فرصت دارم و به مغازه‌دار‌ها نیز می‌فروشم. این مساله برای تمام صنوف است و فقط مربوط به صنف ما نیست.»

او که معتقد است امسال اتفاق جدیدتری هم بازار را متاثر کرده است، می‌افزاید: «امسال اتفاق جدیدی هم افتاد. نرخ تورم که ظاهرا کاهش یافته، روی بازار هیچ تاثیری نگذاشته. از طرفی مساله روانی ناشی از نوسانات قیمت دلار خیلی بازار را تحت‌تاثیر قرار داده، الان هر کسی که قصد خرید دارد، اول قیمت دلار را می‌پرسد. با اینکه پارسال نوسانات نرخ دلار بیشتر بود، اما مردم تا این حد در جریان امور اقتصادی و مذاکرات هسته‌ای نبودند اما الان همه پیشگو و داور شده‌اند و منتظرند ببینند آینده چه می‌شود. به‌هر‌حال بهترشدن وضعیت اقتصادی یک پروسه بلندمدت است اما مردم نمی‌دانند و منتظرند تحریم‌ها برداشته شود. درهرحال این امید به آینده تاثیرات روانی خود را باقی می‌گذارد و خرید مردم را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد.»

وی که تاکید دارد ٩٩درصد پوشاک انبارشده در این مغازه ایرانی است، می‌گوید: «با وضعیتی که داریم همه‌چیز ‌گران شده؛ پارچه، بیمه کارگر، تعرفه‌های برق و... . تولیدکننده مجبور است برای اضافه‌شدن هزینه‌های جانبی دست به افزایش قیمت فروش پوشاک بزند.»

اعتبار بازاری‌ها ریزش  داشته
وقتی از او در مورد وضعیت تولیدکننده‌ها و خریداران جزء می‌پرسم، سری تکان می‌دهد و ادامه می‌دهد: «امسال خیلی از خریداران معتمد بازار که از منِ عمده‌فروش خرید می‌کردند به‌خاطر وضعیت اقتصادی دچار مشکل شده‌اند و چک آنها برگشت خورده یا برای پرداخت بدهی‌های خود فرصت خواسته‌اند که قطعا این مساله اعتبار آنها را در بازار دچار ریزش کرده است.»

او که چین را یکی از مهم‌ترین مشکلات بازار پوشاک می‌داند، می‌گوید: «چین دمار از ما درآورده. در این میان بزرگ‌ترین خدمتی که سران این کشور می‌توانند به فعالان اقتصادی بکنند این است که تمام محصولات چینی اعم از درجه یک و درجه‌های پایین‌تر را از بازار جمع کنند. نیازی نیست به تولیدکننده داخلی بودجه بدهند، همین که جلو واردات جنس چینی را به کشور بگیرند، کافیست.»

می‌پرسم ترکیه هم از این بازار سهم دارد، با آن مشکلی ندارید؟ پاسخ می‌دهد: «حجم کاری که از ترکیه وارد کشور می‌شود بسیار کم است و کسانی که توان خرید آن را دارند تنها پنج‌درصد خریداران هستند، اما جنس چینی که وارد بازار می‌شود، هم تولیدکننده را بیچاره می‌کند و هم منِ عمده‌فروش را مستاصل. فروشنده جزئی که از من جنس چینی می‌خرد، از هر صدجنس، ٢٠عدد را به‌عنوان جنس زده‌دار برمی‌گرداند و من نمی‌توانم آن را به چین بازگردانم. این در حالی است که جنس ایرانی در پوشاک کیفیت بالاتر اما قیمت گران‌تری دارد. مثلا شلواری که با پارچه مطهری‌جامه سری‌دوزی می‌شود که کیفیت بسیار بالایی هم دارد، برای عمده‌فروش هر شلوار ٨٠هزارتومان فاکتور می‌شود و من آن را ٩٠هزارتومان به فروشنده جزء می‌فروشم و قاعدتا در بازار زیر ١٧٠هزارتومان یافت نمی‌شود.» به نظر می‌رسد همیشه بازار لباس‌های زنانه و بچگانه داغ‌تر باشد.

می‌گوید: «اینطور نیست. فروش پوشاک مردانه همیشه از پوشاک زنانه و بچگانه بهتر است، اما این به‌خاطر این است که مردان اگر برای خرید بیایند با حداقل قیمت نیز خریداری می‌کنند و اجناس بهتر با قیمت بالاتر را برای فرزندان یا همسر خود می‌خرند که طبیعتا میزان فروش آن نیز کاهش می‌یابد. در مقابل پوشاک بچگانه همیشه بازار ضعیف‌تری نسبت به پوشاک مردانه و زنانه دارد.»

او ادامه می‌دهد: «امسال پالتو و مانتو بازار بسیار بدی داشتند. اینکه یک پالتوی ٣٠٠هزارتومانی اواخر سال صدهزارتومان قیمت می‌خورد به‌خاطر آن است که فروشنده از فروش آن ناامید شده و حاضر است تنها قیمت پارچه آن را نقد کند نه‌اینکه ٢٠٠هزارتومان روی آن سود کشیده باشد.»این مغازه را هم ترک می‌کنیم و او که هنوز هم به آینده امید دارد با لبخند ما را بدرقه می‌کند. پا به خیابان که می‌گذاریم با اینکه دم غروب است و طبق عرف هنوز باید بازار رونق داشته باشد، تعداد کمتری از افراد را می‌بینیم که قدم می‌زنند و چشمشان به ویترین‌ مغازه‌ها دوخته می‌شود. جلو هر مغازه‌ای هم یک‌نفر بلند تبلیغ می‌کند: «این مغازه آتیش گرفته، آتیش زده به مالش» اما انگار مغازه‌ها واقعا در آتش رکود می‌سوزند و شادی دم عید را نمی‌توان در نگاه فروشنده‌ها و مردم دید.

منبع: شرق