پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : هرچند سهم صنعت در مصرف آب بر اساس آمار و ارقام تأیید شده بسیار ناچیز است، این گزاره هم موجب نشده که متولیان هدایت یکی از بزرگترین مجتمعهای صنعتی جهان، به فکر راهکاری برای افزایش بهرهوری خود نبوده و برای کسب بالاترین رضایت عمومی تلاش نکنند.
در ماههای گذشته، زمانی که خشکسالی در کشورمان به اوج خود رسیده و نگرانی از کمبود آب در قامت بحرانی حل ناشدنی بروز کرده بود، مرور محلهای مصارف آب دستمایه گزارشها و تحلیلهای بسیاری قرار گرفت تا خواسته یا ناخواسته مسائلی بر سر زبانها بیفتد که همگی ریشه در منطق و محاسبه نداشته و برخی در مسیر دشمنی بودند.
از جمله این مسائل، بالا بودن سهم صنعت در کشورمان در مصرف آب بود که بعضی با تکیه بر آن، تلاش داشتند این گونه به جامعه القا کنند که اولویتهای تعیین شده تاکنون درست نبوده و بر ضرورت تغییر آنها اصرار بورزند. مثلا باید در صنایعی که در آنها آب مصرف میشود بست و به جایش آب را برای مصرف مردم انباشت کرد.
این در حالی است که تا اسم صنایعی که در آنها آب کاربرد زیادی دارد به میان میآید، صنایع ذوب فلزات به ذهن متبادر شده و انگشت اتهام به سمت ایشان نشانه میرود؛ به سمت امثال مجتمع فولاد مبارکه که برخی تا آنجا درباره عملکردش بیاطلاعند که خشکی زاینده رود را به آن نسبت میدهند و فراموش میکنند، یکی از بزرگترین مجتمعهای فولادسازی جهان، آنقدر مصرف آبش کم است که در مقام مصرف این مایع حیات، حتی گوی رقابت را به برنجکاران استان هم میبازد، چه برسد به آنکه قرار باشد مصرفش با مصرف بزرگتری قیاس شود.
آن گونه که آمار نشان میدهد، اغلب آب شیرین مصرفی در کشورمان، صرف بخش کشاورزی میشود؛ موضوعی که به سادگی با تحقیقات مختصری درباره اهداف ساخت سدهای دایر شده بر رودخانههای کشورمان میتوان به آن پی برد و یا با تکیه بر سخنان کارشناسان مختلف درباره ضرورت روی آوردن به آبیاری قطرهای در کشاورزی، بر آن صحه گذاشت و تأییدش کرد.
جالبتر اینجاست که میبینیم مصرف آب در این بخش به اعدادی چون ۹۵ درصد مصرف آب در کشور میرسد که اندک توجهی به آن، ما را به ضرورت اصلاح الگوی مصرف در این بخش در سریعترین زمان ممکن خواهد رساند. این در حالی است که اگر به سوگیریها در کاهش مصرف آب دقت کنیم، در خواهیم یافت به جای تلاش برای کاهش حجم انبوه آب شیرین که در کشاورزی در کشورمان صرف میشود (بخوانید هدر میرود)، همواره تلاش داریم مردم را به صرفهجویی آب در مصارف خانگی تشویق کنیم.
البته این موضوع به خودی خود محل اشکال نیست و صرفه جویی، ریشه در باورهای اخلاقی و دینی جامعه ایرانی هم دارد، بلکه تأکید بر کاهش مصرف خانگی از این رو نادرست است که اتلاف آب در بخش کشاورزی را ندیده، حتی هدر رفت آب در شبکه توزیع شهری برایمان نگران کننده نباشد و راهکارهای دولتی چون توزیع برق ارزان برای فصول گرم کمتر مورد توجه قرار گیرد، ولی به جای همه اینها به مصرف کنندگان خانگی بگوییم کمتر مصرف کنید که در غیر این صورت، نرخ گرانتری برایتان در نظر میگیریم و حتی شاید انشعابتان را قطع کنیم!
بدین ترتیب افکار عمومی را با این آدرس غلط، به اشتباه انداخته و موجب میشویم انگشت اتهام در کمبود آب به سمت سدها رفته، صنایع فارغ از مزایایی که برای جامعه دارند، حکم بلعندگان آب را بیابند و... تا در نهایت کسی از خود نپرسد آیا واقعا بدون سدهای ساخته شده، زندگی برایمان مقدور بود؟ آیا صنایع در قبال آب اندکی که مورد استفاده قر ار میدهند، سودآوری ندارند؟
هرچه بلبشوی حاکم شده بر جامعه موجبات بروز ابهاماتی پیرامون مصرف آب در صنایع شد، در مجتمع فولاد مبارکه ـ که با بیست و یک هزار کارمند و کارگر، بیش از نیمی از فولاد از کشور را تولید کرده و از این حیث، از نامداران صنعت فولاد در منطقه و حتی جهان است ـ تلاشی بر کاهش هر چه بیشتر نیاز این صنعت به آب رودخانه زاینده رود صورت گرفت که منجر به شکل گیری اتفاقی نو شده است.
اگر تا پیش از این برداشت این کارخانه از زایندهرود بر اساس کنتورهای نصب شده در مبادی ورودی آب و به گواه مسئولان وزارت نیرو، اندک بوده و به مرور طی سالها روند کاهشی نشان میداد، حالا قرار است کاهشی چشمگیرتر یافته و به خلق الگویی جدید در صنعت فولادسازی برسد.
روند نزولی مصرف آب در این مجتمع عظیم به این صورت ممکن شده بود که در سالهای گذشته، سیستم تصفیه و گردش آب در مجموعه راهاندازی شده و توسعه یافته بود تا در نتیجه آن، آب ورودی به جای یک بار استفاده شدن در عملیاتهایی چون خنککاری، بارها و بارها تصفیه شده و چرخه خنک کاری را طی کند و در نهایت به آب مورد نیاز برای آبیاری چند هزار هکتار فضای سبز محوطه پیرامونی این صنعت تبدیل شود.
این در حالی است که در گام جدید، تصمیم بر این شده که شهرهای مجاور این مجتمع بینظیر، ابتدا با سرمایهگذاری مجتمع فولاد مبارکه دارای سیستم لولهکشی فاضلاب شده و بعد با هدایت این فاضلابهای گرد آمده به سمت مجتمع، در تصفیه خانههای دایر و در حال ساخت مجتمع فرایند تصفیه را طی کرده و به آب مورد استفاده در صنعت تبدیل شوند.
پر واضح است که با تکمیل این طرحِ در حال اجرا، همان مصرف اندک این صنعت از آب رودخانه نیز به حد توقف نزدیک شده و نه تنها تحولی شگرف در این صنعت از نظر راندمان رقم خواهد خورد، که الگویی جدید در مصرف بهینه از منابع خدادادی حاصل خواهد آمد که میتواند بهترین اطمینان خاطر را به جامعه تزریق کند.
آنجاست که دیگر کسی نمیتواند سهم اندک صنعت در مصرف آب را دستمایه گلهگذاری کرده و در سایه ابهاماتی از این دست، مصارف بزرگی چون هدررفت آب در بخش کشاورزی را لاپوشانی کند. دیگر کسی نخواهد توانست غلط بودن سیستم آبیاری غرقابی در کشاورزی را به پای مصرف بالای آب در خانهها نوشته و خشکی رودخانههای پر آب در کشور را به حاشیهها مربوط کند.