پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
با حضور سردار سليماني پيکر سردار شهيد محمدعلي اللهدادي مدافع حرم حضرت زينب (س) دقايقي پيش در سيرجان تشييع شد.
دقايقي پيش با حضور سردار سليماني فرمانده نيروي قدس سپاه، استاندار کرمان، سردار نوري فرمانده سپاه ثارالله کرمان و مسئولان استاني و محلي، پيکر سردار شهيد محمدعلي اللهدادي مدافع حرم حضرت زينب (س) در سيرجان تشييع شد.
مردم ولايتمدار و متعهد سيرجان به همراه خانواده معظم شهدا، جانبازان، پيشکسوتان دفاع مقدس، نيروهاي نظامي و انتظامي، مسئولان محلي و ... با تجمع در حسينيه امام خميني (ره) سپاه پيکر اين اُسوه مقاومت و جهادگر را بر روي دستان خود تا مسجد جامع سيرجان تشييع کردند.
در اين مکان پيام سيدحسن نصرالله دبيرکل حزبالله لبنان به مناسبت شهادت سردار اللهدادي قرائت و پس از اقامه نماز بر پيکر مطهر اين شهيد مقاومت، جنازه سردار شهيد اللهدادي به زادگاهش شهر پاريز سيرجان منتقل تا در ميان بستگان و اهالي اين منطقه در جايگاه ابدياش آرام گيرد.
سردار شهيد اللهدادي عصر يکشنبه 28 ديماه در منطقه جولان سوريه به همراه جمعي از رزمندگان حزبالله مورد اصابت موشک اشغالگران قدس قرار گرفت و به ديدار معبودش رسيد.
مختصري از زندگينامه سردار شهيد اللهدادي
سردار شهيد محمدعلي اللهدادي در سال 1342 در شهر پاريز از توابع شهرستان سيرجان استان کرمان چشم به جهان گشود، تحصيلاتش را تا مقطع ديپلم در پاريز پشت سرگذاشت و وارد دانشگاه کرمان شد، همزمان با شکلگيري انقلاب اسلامي درس را کنار گذاشت و براي کمک به انقلاب وارد جهاد سازندگي سيرجان شد.
با شروع جنگ تحميلي فرصت بازگشت به دانشگاه را تا پايان جنگ از دست داد و 15 روز پس از حمله ارتش رژيم بعثي عراق به ايران اسلامي در تاريخ 14 مهرماه 1359 به اتفاق دوست و همرزم هميشگياش سردار شهيد مهديزندينيا عازم جبهه شد و به شهر مقاوم سوسنگرد رفت.
39 روز بعد در تاريخ 23 آبان ماه 1359 لشکر 9 زرهي عراق اقدام به محاصره سوسنگرد کرد در اين شرايط به همه رزمندگان داخل شهر سلاح دادند و به محمدعلي يک تفنگ ژ3 رسيد اما به شهيد زندينيا هيچ چيز نرسيد هر دو به همراه گردان خمپارهانداز شهيد حسين علمالهدي در کنار نيروهاي ستاد جنگهاي نامنظم شهيد چمران وارد خط مقدم شدند.
حضور در لشکر 41 ثارالله
از همين جا علاقهشان به سلاح خمپارهانداز آغاز و تا پايان جنگ از اين سلاح دور نشدند تا جايي که پس از چندي در زمره بهترين کاربران اين سلاح به حساب آمدند، سردار شهيد محمدعلي اللهدادي از اواسط سال 1361 به عضويت سپاه در آمد و قبل از عمليات خيبر به گردان ادوات لشکر 41 ثارالله ملحق شد.
عدم موافقت در عمليات، تنبيه رزمندگان بازيگوش
شهيد اللهدادي از خاطرات دفاع مقدس خود چند ماه قبل از شهادتش ميگويد: در اوايل جنگ فرماندهي داشتم به نام سردار شهيد پايدار، هنگامي که ميگفت هيچ کس حق ندارد سرش را از خاکريز بالا بگيرد، هيچ کس بالا نميگرفت، چون فرمان فرمانده را براي خودمان به مانند تکليف شرعي ميپنداشتيم، اطاعتپذيري در حد بسيار بالايي انجام ميگرفت و ما در جبهه اگر ميخواستيم رزمنده بازيگوشي را تنبيه کنيم، او را در عمليات شرکت نميداديم و همين کافي بود تا ساعتها گريه کند، سختترين تنبيه در دوران دفاع مقدس عبارت بود از وارد نکردن نيرو در موج اول نبرد.
وي افزود: اين شرايط در آن سوي خط و در بين نيروهاي بعثي متفاوت بود و صدام براي هر عمليات موفقي از نيروهايش تقدير مادي ميکرد، براي مثال او هميشه به نيروها و فرماندهاني که کار خوب انجام ميدادند يک شمشير و يا کلتي به نام طارق هديه ميداد و اگر هم عقبنشيني ميکردند، شروع به اعدام مقصران ميکرد اما امام راحل هيچگاه احدي را حتي توبيخ شفاهي هم نکرد و اگر گاه بر حسب نياز و يا اجبار مجبور به عقبنشيني ميشديم از ما دلجويي و اميد را در دلمان زنده ميکرد.
ولايتپذيري رزمندگان از دل بر ميآمد
اللهدادي بيان داشت: همين امر تفاوت بين رزمندگان در اين سوي خط و بعثيها را در آن سو نشان ميداد و به واقع ايجاد فرهنگ ولايتپذيري هنري است که در ذات انسان و به ويژه رزمندگان اسلام وجود داشت و بيشتر از دل بر ميآمد.
وي خاطرنشان کرد: اين هنر امام راحل و مقام معظم رهبري است که همه ما را در کنار هم قرار داده ما به هنگام دفاع مقدس زيارت عاشورا، دعا کميل و ندبه ميخوانديم و گريه ميکرديم و از سويي در شب عمليات مقتدرانه بر دشمن هجوم برده و او را نابود ميساختيم.
پايهريزي تيپ ادوات لشکر ثارالله
شهيد اللهدادي عنوان کرد: به جرأت ميتوانم بگويم از ابتدا تا انتهاي جنگ هيچ توديع و معارفهاي در لشکر 41 ثارالله انجام نگرفت، هنگامي که نيمه شعبان در قرارگاه اهواز از سردار شهيد زندينيا به عنوان پاسدار نمونه تقدير به عمل آمد، او بيمار شد و ديگر نميتوانست راه برود و آن روز من زير بغلش را گرفتم تا بلند شود از تقدير زباني آن چنان ناراحت شد که در ميان جمع گفت «اي کاش زنده نبودم».
وي تاکيد کرد: اين چنين روحياتي سبب شده بود تا در جبهه با تمام وجود براي پيروزي استفاده کنيم، کسي به ما براي ورود به تيپ تخصصي ادواتي رعد، آموزش نداد ما خودمان اين تيپ را از دل جنگ پايهريزي کرديم و سپس هر کجا گرهاي در کار بود با تلاش و پشتکار و کسب علم به صورت خودجوش آن را برطرف ميکرديم.
نقش تاثيرگذار در عمليات والفجر 8
شهيد مقاومت بيان داشت: براي مثال يکي از اتفاقاتي که در عمليات والفجر هشت براي تيپ ادوات لشکر ثارالله پيش آمد، عبارت بود از اينکه گلولههاي محدودي که براي ثبت تير ارسال ميکرديم، درست به هدف نميخورد و مشکل را هم نميتوانستيم پيدا کنيم، يک روز در سنگر نشسته و مشغول نگاه کردن بر روي نقشه بودم، بيسيم هم روشن بود، صداي ديدهبان و آتشبار را ميشنيدم که دارند به هم گرا ميدهند به فکرم رسيد من هم موقعيتهايي را که آنها به هم ميگويند بر روي نقشه مرور کنم.
وي گفت: جاي ديدهبان را ميدانستم و ديدم موقعيتي از سوي وي اعلام شد که با نقشه همخواني نداشت، بيسيم را برداشتم و گفتم فلاني جايت را عوض کردي، گفت نه و موقعيتها را بر مبناي نقشه ميگويم و همين جا مطمئن شدم که اشتباه از نقشه است از بقيه فرماندهان و سردار شهيد مهدي زندينيا هم کمک خواستم و نقشه را چندين بار مورد بررسي قرار داديم و در نهايت به اين نتيجه رسيديم که نقشه يک کيلومتر اختلاف دارد، يعني اگر ما همه کارهاي شناسايي و گراگيري و ثبت موقعيتهاي دشمن را هم درست انجام ميداديم با توجه به مختصات نقشه، باز اين گلوله يک کيلومتر آنطرفتر بر زمين ميخورد.
اللهدادي تصريح کرد: حالا بايد براي اطمينان برويم و عکسهاي هوايي منطقه را مورد بررسي دوباره قرار دهيم، چون مقياس نقشهها بر مبناي عکسهاي هوايي مشخص ميشد با ديدن عکسها که قبل از انقلاب توسط خارجيها گرفته شده بود، مطمئن شديم بدون دقت بوده و سايه نخلها و ساختمانها در آنها به خوبي تفسير نشدهاند.
افتخارآفريني در عمليات والفجر 8
وي خاطرنشان کرد: همان روز با فرماندهي قرارگاه عملياتي هماهنگ کرديم و يک فروند پهباد را به بالاي منطقه فرستاديم تا دوباره عکس هوايي آن منطقه را با دقت بيشتري تهيه کنيم، پس از بررسي عکسهاي جديد، اشکال مشخص شد و ما موفق شديم منطقه را از نو تفسير کرده و نقشه جديدي طراحي کنيم.
اين شهيد بزرگوار عنوان کرد: سپس در عمل با استفاده از قطبنما و موتورسيکلت، هر بلوک نقشه را از لب رودخانه بهمنشير تا اروند رود مورد تطبيق قرار داده و اطمينان کسب کرديم که همه چيز درست شده و ديگر دشمن نميتواند حتي يک متر از تيررسمان خارج شود و بدينوسيله ما پيروز عمليات والفجر هشت شديم و هنوز هم به آن افتخار ميکنيم.