صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۱۸۴۳۸۳
تاریخ انتشار: ۱۱ : ۱۶ - ۱۸ دی ۱۳۹۳
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
 مرد معتادبه‌شیشه‌ که دونفر را با توهم خیانت همسرش به قتل رسانده‌ است، به ادعای خود و همدستانش قصد داشت افراد دیگری را نیز قربانی کند.

  اولیای‌دم هر دو مقتول پرونده، قبل از جلسه محاکمه این مرد رضایت خود را اعلام کرده ‌بودند و متهم ردیف اول پرونده دیروز فقط به‌لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شد.

نماینده دادستان در ابتدای جلسه، جزییات پرونده را توضیح داد و گفت: «متهم که مردی ٤٠ساله به نام منوچهر است، با شلیک گلوله به‌سمت دو مرد به نام‌های کریم و عباس آنها را به قتل رساند و متواری شد. متهم بعد از بازداشت به هر دو فقره قتل اعتراف کرد و گفت به‌دلیل فیلمی مستهجن که فکر می‌کرده مربوط به همسرش ‌است، دست به جنایت زده ‌است. با توجه به اینکه ولی‌دم هر دو پرونده اعلام گذشت کرده‌اند، برای منوچهر و دو متهم دیگر که از نظر دادسرا مرتکب معاونت در قتل شده‌اند، درخواست صدور حکم قانونی دارم.»

در ادامه جلسه دادگاه، با توجه به اینکه اولیای‌دم اعلام گذشت کرده‌ بودند، منوچهر- متهم ردیف اول - در جایگاه حاضر شد. او اتهام هر دو فقره قتل را قبول کرد و گفت: «زمانی این اتفاق افتاد که من معتاد به شیشه بودم و وضعیت خوبی نداشتم. توهم شدید داشتم، نزدیک به ١٢شبانه روز بود که نخوابیده ‌بودم. یک‌روز دو دوستم فرهاد و بهرام که متهمان حاضر در دادگاه هستند، در خانه زنی به نام شبنم فیلمی را به من نشان دادند که فکر کردم زنی که در فیلم است همسرم است. چون قبلا زنم را کتک زده ‌بودم و جای زخم‌ها هنوز روی کمرش بود و همین مشخصات در فیلم هم دیده می‌شد، فکر کردم آن زن واقعا همسرم است. فرهاد و بهرام هم مدام گریه می‌کردند و می‌گفتند به تو خیانت شده، آنها اسم دو مرد به نام‌های کاظم و علی را آوردند و گفتند این دونفر با همسرت رابطه داشتند و به تو خیانت شده است. از آنجایی که قبلا با زنم به مشکل خورده ‌بودم و با هم درگیری داشتیم، فکر می‌کردم واقعا او به من خیانت کرده ‌است.

 بنابراین تصمیم گرفتم دو مردی را که در فیلم بودند، بکشم. سلاحی خریدم. ابتدا کریم را کشتم، او گناهی نداشت دوستم بود وقتی دید می‌خواهم دست به قتل بزنم سعی کرد جلویم را بگیرد و من به او شلیک کردم. یک ‌هفته بعد سراغ عباس رفتم، او داشت از خانه کاظم خارج می‌شد و من دنبال کاظم بودم تا بکشمش، وقتی عباس را دیدم با تیر زدم و بعد هم بازداشت شدم.»

ر این هنگام قاضی عبد‌اللهی -رییس دادگاه- گفت: مطابق گزارشی که از زندان آمده است، تو قصد داشتی در زندان شخصی به نام کاظم را بکشی، آیا این همان فردی است که دنبالش بودی؟ متهم جواب داد: بله همان فرد است. من به او حمله کردم، زندانیان دیگر جلویم را گرفتند وگرنه او را هم می‌کشتم.

متهم همچنین در پاسخ به این سوال که اگر بازداشت نمی‌شد آیا ممکن بود دست به قتل دیگری بزند، گفت: در آن زمان قصد داشتم علی و کاظم را بکشم و اگر بازداشت نمی‌شدم حتما آنها را هم به قتل می‌رساندم اما دستگیرم کردند. آن زمان خیلی توهم شیشه داشتم. ١٢شبانه‌روز بود که نخوابیده ‌بودم و با هردو همدستم تمام مدت شیشه می‌کشیدم.

متهم در پاسخ به این سوال که آیا از همسرش سوال کرده با کسی رابطه دارد یا نه، گفت: «مدتی قبل از این حادثه همسرم را طلاق دادم. ما با هم مشکل داشتیم، چون با زنی رابطه داشتم و زنم فهمیده‌ بود، او را طلاق دادم اما بعد از مدتی دوباره با هم آشتی کردیم و این‌بار او را صیغه کردم. من از او سه فرزند داشتم و به‌خاطر بچه‌ها کنار هم بودیم. در این مدت خودم چیزی از زنم ندیده ‌بودم اما وقتی گفتم فیلمی دیده‌ام که تو در آن عریان بودی و با چند مرد رابطه داشتی، انکار کرد و گفت اینها توهمات توست، آنقدر شیشه می‌کشی که به این روز افتاده‌ای، من با کسی رابطه نداشتم.»

سپس فرهاد متهم ردیف‌دوم در جایگاه حاضر شد. او اتهامش را رد کرد و گفت: «منوچهر مدعی‌ است فیلم را در خانه زنی به نام شبنم دیده که زنی فاسد است در حالی‌که من اصلا آن زن را نمی‌شناسم و نمی‌دانم خانه‌اش کجاست. البته باید بگویم من اینطور در جریان قرار گرفتم که یک‌روز منوچهر با اسلحه به محل کارم آمد. می‌خواست دونفر به نام‌های رحمان و ابراهیم را بکشد. او مدعی بود آنها با زنش رابطه داشته‌اند، من خودم را جلو انداختم و گفتم این کار را نکن، تو شیشه کشیده‌ای و توهم داری. او حتی ماشه را چکاند ولی گلوله ‌گیر کرد و شلیک نشد وگرنه من را هم زده‌ بود. در آن زمان نمی‌دانستم او دونفر را کشته‌ است و می‌خواهد دونفر دیگر را هم بکشد. اگر می‌دانستم، این کار را نمی‌کردم و می‌ترسیدم.

سپس دیگر متهم در جایگاه حاضر شد. او نیز اتهامش را رد کرد و گفت: من هیچ نقشی در این قتل‌ها نداشتم. به خانه شبنم رفته ‌بودم تا شخصی که قرار بود خانه‌ام را نقاشی کند، صدا بزنم سر کارش برود.

می‌دانستم آن شخص به خانه شبنم رفت‌وآمد دارد. آنجا منوچهر را دیدم. شبنم گفت این فرد را فرهاد آورده‌ و حالش هم اصلا خوب نیست. گفت فیلمی را به او نشان داده و می‌گویند این فیلم متعلق به زن اوست، اما من اصلا فیلم را هم ندیده‌ام. وقتی قاضی از متهم پرسید آیا فرهاد با شبنم رابطه داشت، گفت: روز حادثه او را ندیدم، چون خیلی زود از خانه شبنم بیرون آمدم البته گفتند فرهاد در اتاق است، اما به‌طور کلی باید بگویم شبنم را می‌شناخت و با او رفت‌وآمد داشت.

در پایان، منوچهر یک‌بار دیگر در جایگاه حاضر شد. او که آثار برجای مانده از زخم روی صورت و سرش زیاد بود، از کارش اظهار پشیمانی کرد و گفت: من واقعا از این کارم پشیمان هستم. آثاری که روی بدنم وجود دارد به‌خاطر درگیری‌های زندان است آنجا جای بدی است و اگر آزاد شوم، می‌خواهم سر زندگی‌ام باشم.

هیات قضات بعد از پایان جلسه رسیدگی برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.

منبع : شرق