پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
حضرت جواد(ع) بر این باور بودند که آیات الهی باید در جامعه فراگیر شوند و
تمام مسلمانان در گفتار، رفتار و استدلال روزمره خود از قرآن و معارف بلند
آن بهره گیرند، به همین جهت سعی میکردند در گفتوگوها، معاشرت و برخورد
با مردم از آیات قرآن استفاده کنند.
حضرت جواد(ع) در دورهای که فرقههای مختلف اسلامی و غیر اسلامی در میدان
رشد و نمو یافته بودند و دانشمندان بزرگی در این دوران، زندگی میکردند و
علوم و فنون سایر ملتها پیشرفت نموده و کتابهای زیادی به زبان عربی ترجمه
و در دسترس قرار گرفته بود، با کمی سن وارد بحثهای علمی شدند و با سرمایه
خدایی امامت که از سرچشمه ولایت مطلقه و الهام ربانی مایه گرفته بود،
احکام اسلامی را مانند پدران و اجداد بزرگوارش گسترش دادند و به تعلیم و
ارشاد پرداخت و به مسائل بسیاری همواره پاسخ میدادند.
29
ذیالقعده مصادف است با شهادت امام محمد تقی (ع) ملقب به امام جواد (ع)،
حضرت در دهم ماه رجب سال 195 هجری قمری در مدینه منوره چشم به جهان گشودند.
پدر بزرگوارش حضرت رضا(ع) و مادر ارجمندش بانویی مصری تبار به نام سبیکه
بود. ریحانه و خیزران از دیگر نامهای مادر امام جواد(ع) است. حضرت رضا(ع)
در مورد منزلت فرزندش امام جواد(ع) و مادر مکرمه آن حضرت، به یارانش
فرمودند: من دارای پسری شدهام که همچون موسی شکافنده دریاهای علم است و
مانند عیسی مادری پاک دارد.
حضرت جواد(ع) در داشتن تمام صفات زیبای اخلاقی و انسانی سرآمد خوبان روزگار
بود. پارسایی، علم و دانش و بخشندگیاش موجب شده بود با القاب جواد، تقی،
مرتضی و منتجب شناخته شود. اما در این میان لقب "ابن الرضا" به خاطر شکوه و
جلال امام رضا (ع) در میان مردم شهرت بیشتری داشت.
امام جواد در سال 203 هجری قمری پس از شهادت پدرش امام رضا(ع) در سن 7
سالگی به امامت رسیدند و 17 سال رهبری شیعیان را به عهده داشتند. دوران 17
ساله امامت او با حکومت مأمون و معتصم، خلفای عباسی، همزمان بود. هنگامی که
امام رضا(ع) به دعوت مأمون از مدینه به توس رفت امام جواد (ع) که کودک
بود، مانند دیگر افراد خانواده حضرت رضا(ع) در مدینه ماند و در سال 202
هجری قمری برای دیدار پدر به مرو رفت و سپس به مدینه بازگشت.
پس از شهادت امام رضا(ع) مأمون به بغداد رفت. او که از کمالات علمی و معنوی
امام جواد(ع) آگاه بود ایشان را از مدینه به بغداد دعوت کرد. اما
دولتمردان حکومت عباسی و اطرافیان مأمون از این اقدام ناخشنود بودند، به
ویژه آنکه مأمون تصمیم داشت دختر خود، ام الفضل را به همسری امام جواد (ع)
در آورد. مأمون برای آنکه آنها را از مقام علمی و فضل آن حضرت آگاه کند، در
بغداد مجلس بحثی میان او و دانشمندان بزرگ آن روزگار ترتیب داد. در این
مجلس، امام به پرسشهای علما پاسخ گفت و میزان دانش و هوش وی بر آنان آشکار
شد. پس از آن مأمون دختر خود را به همسری امام درآورد.
حضرت جواد(ع) بر این باور بود که آیات الهی باید در جامعه فراگیر شوند و
تمام مسلمانان در گفتار و رفتار و استدلال روزمره خود از قرآن و معارف
بلند آن بهره گیرند، به همین جهت سعی میکرد در گفتوگوها و معاشرت و
برخورد با مردم از آیات قرآن استفاده کند.
امام جواد(ع) به عنوان پاسدار حریم وحی از تفسیرهای نابجا و غیر عقلانی
آیات قرآن جلوگیری کرده و علما و دانشمندان را به سوی فهم صحیح آیات
راهنمایی میکرد.
یکی از خطراتی که همیشه بزرگان و رهبران یک مذهب یا کشور را تهدید میکند،
وجود اطرافیان ناصالح است که به خاطر اغراض انحرافی، مادی یا اعتقادی
پیرامون بزرگان را گرفته، بین آنان و مردم فاصله ایجاد و راههای ارتباطی
آنان را با مردم قطع میکنند. اگر بزرگان مواظب اینگونه افراد نباشند، چه
بسا زیانهای جبرانناپذیری به بار خواهد آمد.
در زمان امام جواد(ع) نیز این گونه افراد با سوءاستفاده از کمی سن
امام، به خیال خود فکر میکردند میتوانند بر امور امام(ع) مسلط شوند و
هر طور که خواستند، عمل کنند. امام این خطر را احساس و بیهیچ اغماضی آنان
را طرد کرد. ابوالعمر، جعفر بن واقد و هاشم بن ابیهاشم در شمار این
افراد جای داشتند. امام درباره آنان فرمودند: خداوند آنان را لعنت کند زیرا
به اسم ما از مردم اخاذی میکنند و ما را وسیله دنیای خود قرار
دادهاند.
حضرت جواد(ع) مانند جدهاش فاطمه زهرا(س) زندگی کوتاه و عمری سراسر رنج
داشت در مورد شهادت امام جواد(ع) از برخی روایات برمیآید که آن حضرت به
دست همسرش، ام الفضل دختر مامون و به اشاره معتصم مسموم شد.
علامه شیخ محمد حسین مظفر در خصوص شهادت امام جواد (ع) چنین آورده است:
پس از آنکه معتصم نتوانست فضل و کرامات امام جواد (ع) را از بین ببرد و
موقعیت او را نزد مردم پائین آورد، کینه حضرت را به دل گرفت. حضرت را مدتی
زندانی کرد و آنگاه که تصمیم به قتل امام گرفت او را از زندان درآورد و به
همسر او ام الفضل زهری داد و از او خواست آن را به امام بخوراند و او چنین
کرد.
امام(ع) در حالی که بیش از 25 بهار از عمر مبارکش نگذشته بود به دست معتصم
عباسی و همدستی ام الفضل مسموم شد و به شهادت رسید. مزار مطهر ایشان در
کاظمین کنار جدش موسی بن جعفر(ع) است.
این نوگل باغ ولایت و عصمت گرچه کوتاه عمر بود، ولی رنگ و بویش مشام جانها
را بهرهمند ساخت. آثار فکری و روایاتی که از آن حضرت نقل شده و مسائلی را
که آن امام پاسخ گفته و کلماتی که از آن حضرت بر جای مانده، تا ابد
زینتبخش صفحات تاریخ اسلام است. دوران عمر آن امام بزرگوار 25 سال بود و
جوانترین امام بود، آرامگاه ایشان در شهر کاظمین در شمال بغداد و در کنار
جدش امام موسی کاظم(ع) است و یکی از مهمترین زیارتگاههای شیعیان در عراق
به شمار میرود.
احادیثی گهربار از امام جواد(ع)
امام(ع) در احادیثی فرمودند: مؤمن در هر حال نیازمند به سه خصلت است: توفیق
از طرف خداوند متعال، واعظی از درون خود، قبول و پذیرش نصیحت کسی که او را
نصیحت نماید.
- هرکس موقعیّت شناس نباشد جریانات، او را میرباید و هلاک خواهد شد.
- عزّت و شخصیّت مؤمن در بی نیازی و طمع نداشتن به مال و زندگی دیگران است.
- هر که به خواستگاری دختر شما آید و به تقوا، تدیّن و امانتداری او مطمئن
میباشید با او موافقت کنید وگرنه شما سبب فتنه و فساد بزرگی در روی زمین
خواهید شد.
- هرکس رکوع نمازش را به طور کامل و صحیح انجام دهد، وحشت قبر بر او وارد نخواهد شد.
- سه خصلت جلب محبّت میکند: انصاف در معاشرت با مردم، همدردی در مشکلات آنها، همراه و همدم شدن با معنویات.
- اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن، اگر به تو خیانت کردند خیانت مکن، اگر
تکذیبت کردند خشمگین مشو، اگر مدحت کنند شاد مشو و اگر نکوهشت کنند، بی
تابی مکن.
منابع:
بحارالانوار: ج 72، ص 65، ح 3، مستدرک الوسائل: ج 8، ص 329، ح 9576
اعلام الدّین: ص 309، س 5، بحارالا نوار: ج 75، ص 364، ضمن ح 5
بحارالانوار: ج 72، ص 109، ح 12، مستدرک الوسائل: ج 7، ص 230، ح 8114
تهذیبالاحکام : ج 7، ص 396، ح 9
کافی: ج 3، ص 321، ح 7
کشف الغمّه: ج 2، ص 349، س 13