هدف بعدی داعش

 سید حسن نصر الله به مناسبت سالگرد پیروزی جنگ تموز یا 33 روزه در سال 2006، به چشم انداز تهدیدات ناشی از گسترش تروریسم داعشی پرداخت.
 

هادی محمدی در روزنامه جوان ادامه می دهد: نصرالله ماهیت شناسی از داعش را به موازات نحوه شکل گیری رژیم صهیونیستی در دهه های اولیه قرن گذشته و اعلام تأسیس آن در 1947 میلادی شبیه سازی کرد و هر دو پدیده را دو روی یک سکه و یک تهدید با اهداف استعماری واحد و به منظور تضمین منافع نفتی و غارتگرانه امریکا و غرب و امنیت رژیم صهیونیستی دانست.

کمتر کسی است که امروز در مورد تهدیدات داعش، یا ماهیت مشکوک آن که با قرائن جدید ارتباطش با موساد و سیا روشن تر می شود، تردید داشته باشد ولی این احساس مشترک تهدید، نمی تواند در یک زمان واحد برای همه مناطق جغرافیایی واقعیت داشته باشد.

این قطعیت دارد که داعش در سوریه، عراق و لبنان به تهدید عینی تبدیل شده ولی هنوز برای اینکه در کشور های مبدأ که این لژیونر های داعش به خاورمیانه آمده اند، نمی توان گمانه زنی محکمی داشت.

برخی شواهد و قرائن موجود نشان می دهد که دو منطقه از احتمال بیشتری برای نقش آفرینی داعش بر خور دارند و می توانند هدف های بعدی داعش برای گسترش جغرافیایی باشند.

بیان این نکته بسیار ضروری است که داعش برای اینکه با مشکلی که یک مقام امریکایی برای گسترش جغرافیایی داعش مطرح کرد، رو به رو نشود، نیازمند حرکت به سوی مناطق پول ساز است. اردن، عربستان و لیبی که هدف های احتمالی بعدی را تشکیل می دهند از این ویژگی بر خور دارند.

اگر چه یک تجمع قابل ملاحظه از مدتی قبل در دو شهر معان و مفرق در اردن گزارش شده و سلفی های این کشور که با دستگاه استخبارات اردن هماهنگ بوده اند، نتوانسته اند جلوی جذب نیرو های جدید را به داعش بگیرند، شرایط برای خیز جدید به سوی مناطق شمالی عربستان در طریف، عرعر، الجوف، تبوک تا سواحل در یای سرخ بسیار مهیاست.

این مسئله آنچنان جدی است که فرمانده گارد پادشاهی عربستان که پسر پادشاه می باشد (متعب بن عبد الله) شخصاً طی هفته گذشته از این مناطق و میزان آمادگی آنها باز دید به عمل آورده و نسبت به هر گونه تحرک داعش هشدار داده است.

منطقه جنوبی لیبی که می تواند به حوزه های بسیار آماده در آفریقای مرکزی نیز متصل شود، هدف بعدی لژیونر های داعشی است که همانند عربستان از ویژگی ژئوپلتیکی و پول سازی و تکیه بر گنج های نفتی بر خور دار است.

اگرچه در عربستان همانند لیبی، آشفتگی امنیتی حاکم نیست ولی در عربستان، وجود جریان وسیع وهابی- تکفیری آنچنان کمکی به داعش خواهد کرد که اوضاع آشفته لیبی تا این حد به داعش کمک نخواهد کرد. نکته جالب در نقش فعال قطر و ترکیه برای مساعدت های میدانی به داعش است که در سطوح عالی به انگلیسی ها خواهند رسید.

سعودی ها مانند امریکایی ها، تمایل ندارند که داعش به حوزه های منافع و امنیت مطلوب غرب و همپیمانان آنها در خاور میانه و شمال آفریقا نزدیک شوند و لذا سران سعودی از طریق جریان های موازی و مرتبط با داعش مانند النصره، جبهه الاسلامیه در سوریه و مجموعه های نفوذی که از قفقاز، پاکستان یا غرب به داخل داعش هدایت شده اند، تلاش می کنند که این ویروس تروریستی به داخل عربستان وارد نشود.

حال باید دید داستان قطعنامه جدید شورای امنیت برای مهار و بر خورد با داعش و النصره، چگونه در این بازی بزرگ وارد شده و نقش بازی می کنند.