پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : گر
بحث دلواپسي و بيان صادقانه آن نسبت به عملكرد دولت در سياست خارجي باشد،
اصلاحطلبان براي خيلي از اتفاقاتي كه افتاده و بعضا نيز در شرف تكوين
هستند و در راس آنها براي انقلاب، نظام، كشور، مردم و جواناني كه در قدم
اول فقط شغل ميخواهند تا هم كرامت انساني مردم ايران حفظ شود و جامعهيي
انساني و رو به توسعه داشته باشيم و هم مملكت روي خط توليد بيفتد دلنگران
هستند.
اما صداقت و مسووليتپذيري ايجاب ميكند جريانهاي سياسي با
شناسنامه خود كه بتوان گفتهها، مواضع، اقدامات و تحركات سياسيشان را با
گذشته آنها مقايسه كرد به صحنه سياسي بيايند. همين دو ويژگي برشمرده شده
باز ايجاب ميكند كه محافظهكاران كه هنوز گيجي انتخابات قبلي از سرشان
نپريده كفن پوشي سياسي پيشه كردهاند، اگر رشادت سياسي دارند بپذيرند كه در
راهاندازي دلواپسگرايي اجتماعي كه انتظار داشتند روح تازهيي به بدنه
اجتماعيشان دميده شود و نشد حداقل از بزرگان خود عذرخواهي كنند مردم
پيشكششان! جاي شك و شبهه نيست كه نقد چه مشفقانه و چه با غرضورزي با آنچه
در همايش دلواپسگرايي رخ داد و جريانهاي پشت پرده آن درصدد توجيه آن
هستند فرق دارد، زيرا عقلانيت مورد نياز در مديريت جريانات سياسي داخلي
مربوط به تحولات خارجي ايجاب ميكند وحدت و اراده ملي، خطرپذيري و قدرت
بالاي تصميمگيري در كمك به ظهور و بروز ايران به عنوان يك قدرت منطقهيي
از سوي فعالان و جناحهاي سياسي كشور در اولويت قرار گرفته و سياست خارجي
به طور اعم و روند مذاكرات هستهيي به طور اخص در حوزه اجماع ملي، امنيت و
منافع حياتي كشور تعريف شود.
البته اين حوزه خارج از محدوده نقد و بررسي دلسوزانه قرار نخواهد گرفت ولي
هم دلواپسگرايي با برخورد انتقادي با دولت كه حق و وظيفه همه جناحهاي
سياسي كشور است فرق ميكند و هم نبايد به گونهيي عمل كرد كه برخورد
انتقادي با سياست خارجي دولت به شبهه مقاصد جناحي آلوده شود تا بتواند
اجماع ملي را براي حمايت از تصميمات اساسي نظام، دولت و كشور در اين حوزه
را بهكار گيرد.
اما مسووليتپذيري حاميان دولت محافظهكار قبلي در مقابل
مردم ايران كه مقدرات كشور را در هشت سال گذشته به نيابت از جناح
محافظهكار كشور در دست داشته و اقدامات و هزينههاي سنگين و فلجكنندهيي
عملكرد آن دولت و جناح بر گرده مملكت گذاشت، ايجاب ميكند ضمن احترام به
راي و انتخاب مردم براي تغيير شرايطي كه بر كشور حاكم يا تحميل شده است
اصول نقد منصفانه را صادقانه رعايت كنند.
آنها بايد به ياد بياورند كه
رويكرد، نتايج و دستاورد ژنو 3 در زمينه مذاكرات هستهيي با مجموعه 1+5 نه
خواستهيي ايدهآل و انتخاب واقعي ايران بلكه حاصل عملكرد دولت گذشته است.
افزايش و توليد ثروت براي كسب قدرت نيازمند رسيدن به پايه و فهم مشتركي
براي تفاهم در صحنه بينالمللي جهت شناسايي قدرت منطقهيي و مسوولانه ايران
است.
هماكنون تمام پتانسيل سياست خارجي ايران به جاي طراحي حضور در
صحنههاي مختلف، مصروف مذاكرات هستهيي شده است بدون آنكه بتوانيم از
اهرمها و نقاط قوت سياست خارجي براي پيشبرد اهدافمان در اين مذاكرات
استفاده كرده باشيم و اين يكي از دستاوردهاي همان پروژه ايران هراسي
امريكاييهاست كه اتفاقا يا با برنامه جناح محافظهكار به عنوان مخالف دولت
به آن ميدمد. زيرا فراهم شدن زمينه ذهني و عيني مصالحه و تعامل متوازن
ايران و غرب در درازمدت و با شرايطي كه در بالا ذكر شد از جهات گوناگون
زمينههاي رشد و توسعه كشور را فراهم ميكند.
اين امر مستلزم تحقق
مولفههاي داخلي اعم از مديريتي، سياسي و شاخصهاي تاثيرگذار اجتماعي از
قبيل فعاليتهاي سازمانهاي مدني ناظر يا شركتكننده در تحولات كشور است كه
بايد اين جهتگيري نگاه جديد به جايگاه بينالمللي ايران را به سمت اجراي
سياستهايي براي ايجاد وفاق و همدلي سوق دهيم. اين اقدام از طرفي خود
عامل مهمي براي كسب امتياز بيشتر در مذاكرات بعدي از غرب است و هم آرامش و
ثبات داخلي و احساس اطمينان و اعتماد به شرايط متحول سياسي اجتماعي كه از
مهمترين عناصر تصميمگيري براي ريسك سرمايهگذاري اعم از داخلي يا جذب
سرمايه خارجي است كه فقط در پرتو اين وفاق و همدلي سياسي- اجتماعي قابل
حصول است.
اين امر نيازمند اتخاذ سياست جديدي توسط دولت و حكومت يعني كمك
دو قوه ديگر به قوه مجريه است كه قبلا از آن در مقاله هايي با عناوين
راهبرد نگاه به درون يا شاهكليد ياد كردهام.
منبع: اعتماد
من كه دم خروس رو باور ميكنم شما مختاريد؟؟؟؟!!!!
بازي دو سر باخت دلواپسان
پس از همايش دلواپسي در محل لانه جاسوسي سابق آمريكا و نيز راهپيمايي شان بعد از نماز جمعه هفته گذشته اينطور به نظر مي رسد كه مغز هاي متفكر اين جريان چندان هم مغز متفكر نيستند و اين دو عرض اندام نشان داد كه به عواقب كارشان آگاه نيستند و در واقع با اين همايشها :
1 - علاوه بر نشان دادن حداكثر وزن اجتماعي خويش( حضور حداكثر4يا5 هزار نفري) و به رخ كشيدن مجدد جايگاه تضعيف شده خود عملا چيزي عايدشان نشد و سنگ بزرگ را كه علامت نزدن است ، دوستان زدند و ديدند كه به جايي جز سر خودشان بر نخورد .
2- نتيجه دوم اين همايشها نشان از هوشياري و دقت دولت مردان داشت كه نه تنها مقابله و برخورد نكردند ( عليرغم بي مجوز بودن تجمعات ) بلكه جواب آنچاني هم ندادند و پاسخگويي را به قلم بدستان و افكار عمومي سپردند كه اتفاقا موجي از انتقادات و تحليلهاي مردمي و اهالي فرهنگ و سياست را به دنبال داشت و حتي فراتر از اين به نظر مي رسد كه دولت آقاي روحاني از اين حركتها در چانه زنيهاي مذاكرات هم بهره برداري خوبي از دوستان كرده باشد و اين فشار پايين آقايان را در چانه زنيهاي بالا لحاظ كرده و نتيجه مثبتي از آن برداشت نمايد .
اين حركتها مرا ياد ديالوگي از فيلم زيبا و بياد ماندني موج مرده برادر ارجمندم آقا ابراهيم حاتمي كيا انداخت آنجا كه مركز نشينان امنيتي سردار راشد را به جرم مشت زدن بر غولي آهني آمريكائيها در خليج هميشه فارس مواخذه مي كنند و سردار راشد در پاسخ مي گويد :" نكند مذاكرات شروع شده و ما خبر نداريم ... اصلا چرا از آدمهايي مثل من در مذاكرات استفاده نمي كنيد ؟ مشت زدن بر اين غول آهني باما و پز آن در مذاكرات با شما !!! "
هر چند كه قياس دوستان پايداري با سردارا ني چون راشد در موج مرده قياس درستي نيست لكن الان واقعا مذاكرات شروع شده و اين دوستان هم نه مشت بلكه بشگوني از غول سلطه و استكبار مي گيرند و حتم دارم كه دولت هوشمند آقاي روحاني در مذاكرات از اين بشگون بهره برداري خوبي خواهد كرد و اين هم براي دوستان پايداري دولت از دست داده كه با ظاهر استكبار ستيزي دنبال منافع شخصي اند ، باخت اندر باخت است .
امير ميانجي
21/02/93
شما میدانید دوستان؟؟!!