صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۱۵۷۴۳۱
تاریخ انتشار: ۵۰ : ۱۲ - ۳۱ فروردين ۱۳۹۳
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
اعتماد - هفت سال قبل وقتي مرتضي سربندي به طرز مرموزي به قتل رسيد «محمدحسين شاملو»، بازپرس جنايي پايتخت بود. او در همان ساعت‌هاي اوليه در محل وقوع حادثه حاضر شد و به تحقيق در اين باره پرداخت و چند ساعت بعد دستور بازداشت ريحانه را به اتهام قتل مرحوم سربندي صادر كرد. حالا هفت سال بعد از وقوع اين جنايت در شرايطي كه حكم قصاص ريحانه تاييد شده و او در يك قدمي چوبه‌دار است، شاملو در گفت‌وگوي اختصاصي با «اعتماد» جزييات بيشتري از اين پرونده را بازگو كرد.

با وجود اينكه هفت سال از اين ماجرا مي‌گذرد اما طرفين پرونده مي‌گويند ابهاماتي در اين باره وجود دارد. شما به عنوان بازپرس رسيدگي‌كننده به پرونده درباره ابهامات مطرح شده چه نظري داريد؟
به نظر من اين پرونده هيچ ابهامي ندارد. بعد از وقوع اين حادثه من 15 ساعت در صحنه بودم و متهم را با توجه به ادله‌يي كه وجود داشت بازداشت كردم. از زير تخت متهم آلت قتاله را كشف كرديم و لباس‌هاي خوني متهم را كه هنگام ارتكاب جرم به تن داشت هم كشف شد. از طرفي اقارير خود متهم هم از جمله دلايل محكم در پرونده است. حالا اگر اولياي دم خودشان اعتقاد ندارند كه ريحانه قاتل است اين موضوع از نظر شرعي محل اشكال است چرا كه آنها هم بايد به اين يقين رسيده باشند. البته باز هم در اين باره بايد دستگاه قضايي اظهارنظر كند اما من در نتيجه تحقيقاتي كه انجام دادم ترديدي ندارم.

چرا اين پرونده جنجالي و دچار چنين حواشي شد؟ آيا جايگاه ويژه مقتول در اين موضوع تاثيري دارد؟
نه اين پرونده هم مثل بقيه پرونده‌ها بود. حرف‌هايي كه درباره جايگاه ويژه مقتول زده مي‌شود تاثيري در اين باره ندارد. اصلا ايشان هنگام وقوع حادثه از شغل قبلي‌شان منفك شده بودند. به نظرم اين شايعه كار افراد ضد نظام و انقلاب است كه از هر موضوعي براي جوسازي عليه نظام استفاده مي‌كنند اما اين جوسازي‌ها نمي‌تواند تاثيري در كار قضات داشته باشد. قضات فقط به دلايل و مدارك توجه مي‌كنند نه به جايگاه افراد.

اگر بار ديگر به سال 86 برگرديد و در جايگاه بازپرس جنايي تهران قرار بگيريد چه اقدامي را انجام مي‌دهيد كه آن زمان انجام نداديد؟
هيچ نقصي در پرونده نيست و هيچ كاري وجود ندارد كه من توانسته باشم انجام دهم اما كوتاهي كرده باشم. من هر كاري كه مي‌توانستم براي كشف حقيقت انجام دادم. شيوه كاري من اين بود كه بعد از وقوع قتل به صحنه جنايت مي‌رفتم و تا به نتيجه نمي‌رسيدم صحنه را ترك نمي‌كردم. روزي كه اين قتل به من گزارش شد حدود ساعت شش عصر بود به آنجا رفتم و تا حدود ساعت هفت صبح فردايش در آنجا بودم. در اين مدت آنقدر با جاهاي مختلف صحبت كردم كه چهار مرتبه شارژ تلفنم تمام شد. مدام در صحبت بودم و تلاش مي‌كردم زمان طلايي از دست نرود. در اين مدت نه خوابيدم و نه حتي يك ليوان آب خوردم.

يكي از ابهامات پرونده نقش شخصي به نام «ش» است. چرا هيچ‌وقت به طور دقيق درباره اين شخص تحقيق نشد؟
حرف ريحانه درباره «ش» مستند نبود. فردي هم كه به عنوان «ش» در دادگاه حاضر شد هم، مطلع بود نه متهم. ما براي اينكه « ش» واقعي را شناسايي كنيم همه تلاش‌مان را كرديم. حتي از ثبت احوال همه افرادي كه به اين نام و در همان محدوده سني كه ريحانه گفته بود را شناسايي كرديم و در نهايت به اين فرد رسيديم. ما همه مراودات مالي 20 سال گذشته او را بررسي كرديم. جزء به جزء زندگي او را بررسي كرديم اما دلايلي وجود نداشت كه او در اين قتل دست داشته باشد. در كل متهم دليل محكمي براي حضور «ش» در اين ماجرا نداشت.

 ريحانه ممكن است به اين اعتقاد رسيده كه در آخرين لحظه كسي به كمكش خواهد آمد. ما همه تلاش‌هايمان را انجام داديم. متاسفانه ريحانه داستان‌هايي تعريف مي‌كرد كه به نظر توهم و خيال بود. با اين حال او در صحت عقلي همه‌چيز را توضيح داد و گفت خودش مرتكب قتل شده است. بعد از انجام تحقيقات من هم از اولياي دم خواستم كه ريحانه را ببخشند البته آنها هم حق دارند.

گفته مي‌شود در محل جنايت دو ليوان آبميوه كشف شد كه داخل يكي از آنها داروي بيهوشي بود. تحقيقات شما در اين باره به كجا رسيد؟
در آبميوه داروي خاصي نبود. ما از پزشكي قانوني استعلام كرديم. دارويي مسهل بود كه ممكن است آبميوه به لحاظ تغييرات شيميايي تركيباتش تغيير كرده باشد. يا عوامل ديگر اما چيزي كه استخراج شد اين بود كه داروي مسموم‌كننده يا بي‌حس‌كننده يا توهم زا در كار نبود. از طرفي مقدار كمي در حدود 2 دهم از اين آبميوه نوشيده شده بود كه آن هم نمي‌توانست تاثير چنداني داشته باشد.

ريحانه در اظهاراتش مدعي شده بود مقتول در طول مسير جلوي يك داروخانه توقف كرد و وسيله‌يي خريد. آيا در اين خصوص تحقيقي شد ؟
بررسي‌ها در اين باره نشان داد عمه مقتول زن سالخورده و بيماري بود و مقتول در راه براي او وسيله‌يي خريده بود. و حرف‌هايي كه در اين باره مطرح مي‌شود به هيچ‌وجه صحت ندارد.

به عنوان بازپرس رسيدگي‌كننده به اين پرونده به نظر شما انگيزه اصلي ريحانه از به قتل رساندن مرحوم سربندي چه مي‌تواند باشد؟ ريحانه آن زمان دختري 19 ساله بود. او از كشتن مرحوم سربندي چه نفعي مي‌برد؟
من در قرار مجرميت هم در بيان انگيزه اين قتل نوشتم نامعلوم. چرا كه نه انگيزه‌هاي مالي در بين بود و نه انتقامجويي و نه ناشي از بيماري رواني بود. خود ريحانه هم با وجود تلاش‌هاي ما همكاري نكرد تا واقعيت مشخص شود و ما نتوانستيم به جز همين اطلاعات به شواهد ديگري دست پيدا كنيم.

درباره ادعاي متهم درخصوص نيت سوء مقتول نسبت به او چه پاسخي داريد؟
متهم ضربه را در حالي به مقتول زد كه او روي سجاده ايستاده بود. از طرفي در محل وقوع حادثه هم باز بود و متهم تلفن همراه در اختيار داشت. او مي‌توانست فرار كند يا اينكه با استفاده از تلفنش كمك بخواهد. از سوي ديگر حرف‌هايي درباره نحوه قتل بيان شده كه هيچ كدام از آنها به جز چيزي كه در پرونده ثبت شده صحت ندارد. حتي گفته شده به مقتول گلوله نيز شليك شده كه اين موضوع را تاييد نمي‌كنم. من با همكارانم با دقت زيادي جسد مقتول را در صحنه تن‌پيمايي كرديم. از موي سر تا ناخن پا. حتي يك مرتبه ديگر جسد در پزشكي قانوني با دقت معاينه شد. علت مرگ همان چيزي بود كه در پرونده منعكس شد. همه مستندات در پرونده موجود است