صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۱۴۶۳۴۹
تاریخ انتشار: ۲۲ : ۰۹ - ۰۶ بهمن ۱۳۹۲
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
 
ماجرای آتش‌سوزی خیابان جمهوری تهران و مرگ دو زن در آن حادثه تا اینجای کار به بازداشت دو آتش‌نشان انجامیده است. این خبر را عصر روز سوم بهمن‌ماه یک منبع آگاه به خبرگزاری فارس اعلام کرد. بر اساس دستور بازپرس پرونده، مسوول یکی از ایستگاه‌های آتش‌نشانی مرتبط با حادثه آتش‌سوزی خیابان جمهوری و همچنین اپراتور خودرو آتش‌نشانی حامل نردبان نجات، دو آتش‌نشان بازداشت‌شده در این ماجرا هستند. حالا سه‌روز از بازداشت این دونفر می‌گذرد. در همین حال یکی از آتش‌نشانان همکار این دونفر در این‌باره با «شرق» به گفت‌وگو نشسته است. او که به دلایلی حاضر به انتشار نام خود نیست، می‌گوید در همان ایستگاهی کار می‌کند که روز حادثه برای خاموش‌کردن آتش ساختمان شماره 117 با آنجا تماس گرفته شد. مشروح این گفت‌وگو در ادامه آمده است:
 
بر اساس فیلم‌هایی که از روز حادثه آتش‌سوزی گرفته شده، مشخص است، آتش‌نشانی که در حال پاشیدن آب است، بیشتر از آنکه به سمت قسمت‌های در حال سوختن ساختمان آب بپاشد به محل ایستادن حادثه‌دیده‌ها آبپاشی می‌کند، آیا به‌لحاظ منطق کار شما این اقدام صحیح بود، چون برخی می‌گویند همین آبپاشی باعث سقوط یکی از آن افراد شده است؟
اگرچه من در همان ایستگاهی کار می‌کنم که برای کنترل این آتش‌سوزی اقدام کرد، اما چون آن روز شیفت کاری من نبود در این عملیات حضور نداشتم، اما فیلم‌های حادثه را دیده‌ام. نکته‌ای که در این‌باره باید گفته شود این است که در این حادثه چون نمای ساختمان فلزی بود و فلز بیشتر از هر ماده دیگری گرما را به خود می‌گیرد افرادی که از نمای ساختمان آویزان شده بودند تماس دست‌ها و بدنشان با فلز بود و امکان داشت که آنها به‌دلیل این گرمای شدید، مجبور به رهاکردن خود شده‌اند، تصور من این است که همکار ما با هدف کمک به خنک‌کردن این افراد، اقدام به آبپاشی به سمت آنان کرده است.

‌یعنی اگر خود شما در این عملیات حاضر بودید هم همین کار را می‌کردید؟
بله اگر من هم بودم این کار را می‌کردم چون می‌دانستم صددرصد به‌دلیل گرمای زیاد ممکن است دستش را ول کند.

‌یعنی شما هم اینکه گفته می‌شود عملکرد جانباختگان در سقوط و مرگشان موثر بوده را قبول دارید؟
داخل ساختمان هفت‌نفر بودند اما دونفر کشته شدند، پنج‌نفر دیگری که در داخل ساختمان ماندند نجات پیدا کردند، به‌نظر شما آیا جانباختگان، خودشان، مقصر نبودند؟

‌به‌هرحال آستانه تحمل و نحوه مواجهه افراد در بحران‌ها شبیه هم و به یک میزان نیست، اجازه دهید اینطور تصور کنیم که دونفر فرضی در حادثه‌ای، نه برای فرار از آتش که به‌دلایلی دیگر در چنین شرایطی،‌گیر کرده یا اصلا برای خودکشی، خود را در چنین موقعیتی قرار داده‌اند، آیا پذیرفتنی است که برای نجات آنها اینقدر با تاخیر عمل شود؟ چون اگر زودتر اقدام می‌شد، امکان نجات آنها وجود داشت.
هرچیزی را باید بسته به شرایط خودش بررسی کرد، کسی که می‌خواهد خودکشی کند، شرایطش با کسی که در موقعیت فرار از آتش قرار دارد، فرق می‌کند. در موارد خودکشی ما روانشناسانی داریم که با آنها صحبت و فرد را کنترل می‌کنند، اما در این قضیه اینطور نبود، در بحث ایمنی بحث زمان خیلی مهم است.

‌بر اساس اعلام شاهدان حادثه ماشین‌های آتش‌نشانی خیلی سریع و به‌موقع خود را رساندند، اما بازنشدن نرد‌بان مشکل ایجاد کرد، آیا چنین اتفاقی تقصیر را متوجه آتش‌نشانی نمی‌کند؟
ایستگاه ما نزدیک‌ترین ایستگاه به حادثه بود و همکاران ما هم در سریع‌ترین شرایط ممکن خود را به محل حادثه رسانده‌اند، هرکسی که پیگیر این ماجراست می‌تواند برای درک سرعت عمل آتش‌نشانی برای رسیدن به محل حادثه این موضوع را بررسی کند که ماشین‌های ما واقعا سریع‌تر از چیزی که امکان داشت خود را به محل حادثه رساندند، اما اینکه ماشین یا وسایل دچار نقص‌فنی بشوند دیگر تقصیر آتش‌نشان‌ها نیست.

‌آیا نباید این وسایل قبل از عملیات مورد بررسی قرار می‌گرفت که متوجه نقص فنی آنها می‌شدند؟
این ماشین همان صبح چک شده و سالم بوده اما در مسیر راه خراب شده است. این نرد‌بان هم مانند همه دیگر وسایل آتش‌نشانی هرروز در ایستگاه تست می‌شود، هرروز ساعت هفت صبح بدون استثنا، بازوهای نرد‌بان چک می‌شود، ماشین‌های ما طوری است که در صورت بروز کوچک‌ترین نقص‌فنی‌ای از رده خارج می‌شوند.

در مسیر چه اتفاقی ممکن است رخ داده باشد که چنین ابزار حساس و مهمی را از کار انداخته است؟
من واقعا نمی‌دانم. اما خیابان‌ها و محله‌های ما استاندارد نیست، مثلا چاله‌چوله‌های آسفالت یا مواردی مانند این ممکن است دخیل باشد. اما نکته دیگری که تاکنون کمتر به آن توجه شده است ناامنی و خطرناک‌بودن بسیاری از ساختمان‌های شهر به‌خصوص در بافت‌های قدیمی است، به‌عنوان مثال بازار تهران از نظر فشردگی، برق‌کشی و... اصلا استاندارد نیست، تاکنون هم تذکرات بسیاری در این‌باره داده شده است اما تاثیری ندارد. می‌توانم بگویم بافت قدیمی تهران از نظر ایمنی پایین‌ترین سطح را دارد، اما آتش‌نشانی که مسوول برق‌کشی یا غیراستانداردبودن ساختمان‌ها نیست. با این‌همه در سازمان آتش‌نشانی بخشی را داریم به نام واحد پیشگیری و بازدید که مسوول سرکشی است و همیشه محلات مختلف شهر را به‌لحاظ مسایل ایمنی چک می‌کند و موارد لازم را به شهرداری اعلام می‌کند تا پیگیری شود.

‌آیا در مورد این ساختمان تاکنون تذکراتی داده شده بود؟
بله در مورد همین ساختمان من می‌دانم که سه‌بار به‌دلیل ناامنی نامه زده شد، واحد پیشگیری و بازدید اماکن سه‌بار نامه زده و مشکل فنی و ایمنی را گوشزد کرده است، یعنی به شهرداری گفته می‌شود و شهرداری هم موظف است به صاحب ساختمان تذکر دهد.

دو آتش‌نشانی که بازداشت شده‌اند را از نزدیک می‌شناسید؟
بله؛ همکاران من هستند، یک‌نفر که رییس ایستگاه بود و دیگری مسوول نرد‌بان بود، رییس ایستگاه سابقه بسیار خوبی دارد و تا جایی که من می‌دانم تاکنون به‌دلیل عملکردش بیشترین امتیاز امسال را به دست آورده بود و قرار بود امسال به‌عنوان رییس ایستگاه نمونه شهر تهران انتخاب شود. مسوول نردبان هم دوره تخصصی نردبان را در خود سازمان آموزش دیده است.

‌این دونفر چه سن و سالی دارند؟
رییس ایستگاه حدود 50 سال دارد و آتش‌نشان دیگر حدودا 35ساله است.

در سازمان آتش‌نشانی کسانی مثل این دو، حقوق دریافتی‌شان برای مسوولیتی که دارند چه مبلغی است؟
درباره حقوق رییس ایستگاه اطلاع دقیقی ندارم، اما مثلا مسوول نردبان حدود 1/5میلیون‌تومان حقوق می‌گیرد.

شما به‌عنوان آتش‌نشان در طول روز یا هفته چه دوره‌های تمرینی یا آموزشی را می‌بینید؟
در آتش‌نشانی تهران هرروز، همکاران کلاس دارند؛ هم کلاس تمرینی و هم کلاس تئوریک، هرروز این کلاس‌ها برگزار و درباره همه جزییات حوادث احتمالی بحث می‌شود، عملیات حالت مانور و شبیه‌سازی دارد و برای هماهنگی بیشتر آتش‌نشان‌هاست، هم آمادگی افراد بررسی و چک می‌شود و هم ابزارآلات که ما اصطلاحا به آن «اسنوکر» می‌گوییم.

‌اگر بخواهید از مشکلات آتش‌نشانان در تهران به مورد مشخصی اشاره کنید، به چه موردی اشاره می‌کنید؟
به نظر من یکی از اصلی‌ترین مشکلات آتش‌نشانی به‌ویژه در تهران، مشکل «فرهنگ ایمنی» جامعه است، اگر فرهنگ ایمنی جامعه بالا برود، عملیات آتش‌نشانی خیلی راحت‌تر انجام می‌شود، هم برای حادثه‌دیده‌ها و هم برای ما، مثلا در مورد حادثه‌ای مشابه آتش‌سوزی خیابان جمهوری شهروندان باید بدانند که به‌جای خارج‌شدن از پنجره و آویزان‌شدن بهتر است پای پنجره بروند تا امکان نفس‌کشیدن بهتر داشته باشند.

‌خودتان هم می‌گویید که به شهروندان آموزش کافی داده نشده است و مشکل فرهنگ ایمنی در جامعه بالاست، آیا می‌توان شهروندی که نهادهای مسوول آموزش‌های لازم را به او نداده‌اند در چنین حادثه‌ای مقصر دانست؟
به‌نظر من مثلا در این حادثه نمی‌توان گفت که مقصر یک‌نفر است، در حقیقت یک مجموعه مقصر است، شهرداری، آموزش‌وپرورش، صداوسیما، خود فرد حادثه‌دیده و آتش‌نشانی، باید آموزش‌های لازم داده می‌شد. خود شهروندان هم باید علاقه‌ای به گرفتن این آموزش‌ها داشته باشند؛ چیزی که اساسا در بین شهروندان ما جدی گرفته نمی‌شود. مردم ما برای بالارفتن آگاهی ایمنی‌شان هیچ تمایلی ندارند، مثلا حتی همین حادثه که بازتاب بسیاری هم داشت خیلی مردم را مشتاق نکرده که یاد بگیرند که در مواردی اینچنینی چگونه جان خود را نجات دهند. در صورتی که ممکن است مشابه چنین چیزی برای هرکسی به‌وقوع بپیوندد.

‌شما عوامل مختلفی را در حادثه‌ای مثل آتش‌سوزی خیابان جمهوری دخیل دانسته‌اید، اگر بخواهید از بالا به پایین مقصرهای اصلی را بگویید بر چه اساسی ترتیب آن را اعلام می‌کنید؟
نمی‌توانم نظر بدهم چه‌کسی اول است و چه‌کسی در رده‌های بعدی قرار می‌گیرد، اما واقعا بدون دخالت‌دادن شغل خودم- به‌عنوان یک آتش‌نشان- می‌گویم کمترین درصد تقصیر را به آتش‌نشانی می‌دهم.

دستگیری این دو آتش‌نشان چه بازتابی میان همکارانتان داشته است؟
به‌نظر من واقعا دستگیری این دونفر، اقدام عجولانه‌ای بوده، در شرایطی که هنوز نتیجه کارشناسی اعلام نشده است این دو همکار ما را دستگیر کرده‌اند، فضا به شکل نامناسبی رقم خورده و جو بدی علیه آتش‌نشانی درست شده است، در حالی که ما آتش‌نشان‌ها، تاکنون کشته‌های بسیاری داده‌ایم، این آتش‌نشان‌ها همان آدم‌ها هستند. بچه‌های ما مصدوم زیاد می‌دهند، دست‌شکسته، پای‌شکسته، اکثر بچه‌ها به‌لحاظ زانو مشکل دارند، لباس‌ها سنگین، کوله‌ها سنگین، شیلنگ آب سنگین و... اما در چنین موردی به‌دلیل یک اشتباه فنی دونفر آتش‌نشان بازداشت شده‌اند.

‌اما به‌هرحال افکارعمومی واکنش بسیار زیادی به این موضوع نشان داده است و مسوولان هم احتمالا برای اینکه نشان دهند در حال رسیدگی به موضوع هستند این کار را کرده‌اند، به نظرتان اگر مثل همه‌جای دنیا مسوولان و روسای آتش‌نشانی با اعلام عذرخواهی از کار خود استعفا می‌دادند بهتر نبود؟
نه، ما به‌عنوان آتش‌نشان دوست نداشتیم مسوولان سازمان این کار را بکنند، چون استعفا و عذرخواهی یعنی پذیرفتن مقصربودن آتش‌نشانی در حالی که ما مقصر نیستیم، مسوولان هم باید اجازه می‌دادند کارشناس حادثه کارش را انجام می‌داد، به پایان می‌رساند و نظرش را اعلام می‌کرد بعد اگر مقصربودن آتش‌نشانی محرز می‌شد چنین کاری می‌کردند.