پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : ایسنا نوشت:
منابع لبنانی داستان مرگ "ماجد الماجد" را بی شباهت به مرگ بن لادن نمیدانند. چگونگی کشته شدن بن لادن و پرتاب جسد وی در آبهای آزاد روایتی است که فقط آمریکاییها آن را نقل کردهاند. همین امر از آن روزها باعث شده تا در قصه پایان دادن به زندگی مرموز بن لادن تشکیکهایی صورت گیرد. اولین تشکیک این است که آیا میتوان به روایت آمریکاییها اعتماد کرد؟ اما قصه مرگ ماجد الماجد یا به تعبیر دقیقتر مرگ مرموز این تروریست سعودی تبار کلید واژههای دیگری دارد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) از لبنان، ماجد الماجد در طول 10 سال اخیر بین پاکستان و افغانستان، عراق و سوریه و لبنان و شاید کشورهای دیگر در تردد بوده است.
او سرشاخه بسیاری از ارتباطات گروههای جهادی سلفی و اخیرا تکفیریهای سوری و لبنانی بوده و راههای ارتباط با رهبران القاعده از افغانستان تا لبنان را به خوبی میدانسته است. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان امنیتی او ستون اصلی تامین منابع مالی و تسلیحاتی گروههای جهادی سلفی در سوریه، عراق و لبنان بوده است. همینها کافی است تا روشن شود که او صید گرانبهایی برای همه تشکیلات امنیتیای بوده است که در طول پنج سال اخیر به دنبال او بودهاند. وقتی تشکیلات اطلاعاتی ارتش لبنان موفق به صید این ماهی گرانبها شد، بی شک همه افسران عالی رتبه لبنانی که در این موفقیت دخیل بودند به خود میبالیدند.
رشته اصلی کشف حضور او در بیروت به سازمان اطلاعات ارتش آمریکا باز میگردد. براساس اعلام منابع امنیتی لبنان این تشکیلات آمریکایی بوده است که خروج ماجد الماجد از عرسال در شرق لبنان به سوی بیروت را به اداره امنیت استراتژیک ارتش لبنان اطلاع داده بود. اطلاعات موجود نشان میداد با توجه به بیماری کلیویاش، ماجد الماجد پیشتر حداقل یکبار دیگر (و شاید هم بیشتر) در بیروت برای مداوای خویش در یکی از بیمارستانهای لبنان بسر برده بوده است اما این بار سفر بدون بازگشتش را از عرسال به سوی بیروت آغاز کرد.
گفته میشود که اطلاعات ارتش لبنان به هویت وی در بیمارستان المقاصد پی میبرد اما برای اجتناب از هرگونه درگیری احتمالی در اطراف و یا داخل بیمارستان، از هر اقدامی در بیمارستان المقاصد خودداری میکنند چراکه به گمان ارتش لبنان احتمالا نیروهای مسلحی از گروه "عبدالله عزام" از رهبر نظامی خود حفاظت میکردند. آنها منتظر ترخیص ماجد الماجد از بیمارستان میشوند و هنگامی که با یک آمبولانس در راه بازگشت به عرسال بوده در منطقه جمهور در بین راه بیروت - اشتوره در یک ایستگاه پست بازرسی ارتش او و یک همراهش را بازداشت میکنند.
از همین جا سوالاتی به میان آماده است که میتواند داستان مرگ او را روشن کند:
1- آیا به هنگام ترخیص از بیمارستان المقاصد، وضعیت ماجد الماجد بهبود پیدا کرده بود یا وی به دلیل ناامیدی از بهبودی، بیمارستان را ترک کرده بود؟ اسناد پزشکی وی در این باره چه می گویند؟ چرا تاکنون مسئولان بیمارستان المقاصد در این خصوص اظهار نظری نکردهاند؟
2- آیا بجز اطلاعات ارتش لبنان و آمریکا طرفهای دیگری از هویت ماجد الماجد در بیمارستان المقاصد مطلع شده بودند؟
3- هزینههای سنگین معالجه او که در بهترین بخش بیمارستان المقاصد بستری شده بود را چه کسی و یا چه طرفی پرداخت کرده بود؟ آیا همراه او هزینههای معالجه را پرداخت کرده بود؟ در حالی که انجام امور پزشکی در این بیمارستان بالا میباشد چرا ماجد الماجد و یا طرف هماهنگ کننده وی این بیمارستان را برای وی انتخاب کرده است؟ آیا شرایط ویژهای در این بیمارستان وجود داشته که برای معالجه ماجد الماجد انتخاب شده است؟
4- در صورت بحرانی بودن حال وی و امکان مرگ او در نتیجه سفر طولانی به عرسال، چرا با همان آمبولانس در جایی در بیروت استقرار نیافته و مستقیما به سوی منطقه بقاع حرکت میکند؟ فرضیه نداشتن ارتباطات تشکیلاتی برای فردی در حد و اندازه ماجد الماجد در بیروت به هیچ وجه قابل پذیرش نیست.
5- از زمان دستگیری وی تا ورود به بیمارستان نظامی ارتش لبنان در خیابان سبق الخیل در منطقه بدارو چه کسانی او را همراهی میکردهاند؟ آیا در حین انتقال به بیمارستان نظامی در وضعیت بحرانی بوده است یا آن که وی شرایط طبیعی و نرمالی داشته است؟
6- براساس اعلام ارتش لبنان حفاظت چند لایه و شدیدی در پیرامون و داخل بیمارستان نظامی برای وی اتخاذ شده بود که هیچ پرندهای بدون اجازه نمیتوانست پرواز کند! در حالی که هر کوچه و برزنی و هر مغازهای در بیروت اکنون به دوربینهای مدار بسته مجهز میباشند به طور قطع مداخل و خروجیهای بیمارستان و راهروهای آن و از جمله اتاق مراقبتهای ویژه ماجد الماجد با دوربینهای مدار بسته کنترل میشدهاند. برهمین اساس آیا نمیتوان در دوره اقامت وی در بیمارستان و اتاق مراقبتهای ویژه ماجد الماجد به شکل دقیق فهمید که چه کسانی به اتاق وی تردد داشتهاند؟
7- اکنون به درستی میتوان تشخیص داد که اگر ماجد الماجد پیش از بیمارستان المقاصد به بیمارستان دیگری در بیروت برای معالجه تردد داشته است، آن چه بیمارستانی بوده است؟ با صحت چنین فرضیهای در آن بیمارستان وی با چه هویتی و با همراهی چه کسانی وارد و خارج شده است؟ چه کسانی هزینههای او را پرداخت کردهاند؟ پرونده پزشکیاش در این بیمارستان از وضعیت وی چگونه حکایت میکند؟ چه کسانی هماهنگی ورود ماجد الماجد به این بیمارستان را انجام دادهاند؟
8- اکنون این امکان وجود دارد تا پرونده پزشکی وی در بیمارستان المقاصد با بیمارستان نظامی ارتش لبنان مقایسه و کنترل شود تا روشن شود که وی در زمان ترک بیمارستان المقاصد آیا در وضعیت بحرانی بوده است یا شرایط نسبی بهتری داشته است؟ آیا تناقض احتمالی در پروندههای پزشکی نمیتواند گویای سوالات بسیار در سرعت مرگ ماج الماجد باشد؟
9- چرا درحالی که پس از دستگیری ماجد الماجد هویت وی به سرعت کشف و اعلام شد اما تاکنون از اعلام کشف هویت فرد همراه وی خودداری شده است؟
10- چه کسانی در طول حضور وی در بیمارستان المقاصد از وی دیدن کردهاند؟ اگر او پیشتر در بیمارستانی دیگر حضور داشته چه کسانی در طول بستری بودنش، از او بازدید کردهاند؟
11- فرض اولیه حاکی از آن است که همراه با آمبولانس حامل ماجد الماجد ماشین یا ماشینهای دیگری نیز برای حفاظت از وی او را همراهی میکردهاند و در این صورت فرد همراه احتمالا با تلفن همراه و یا بی سیم با آنها در ارتباط بوده است. در چنین حالتی این تماسها با کجا و چه کسانی برقرار شده است؟
12- آیا تماسهای تلفنی با همراه و یا شخص ماجد الماجد در بیمارستان المقاصد کنترل شده است تا طرفهای مرتبط با بستری شدن وی در بیمارستان مشخص شوند؟
13- تشکیلات امنیتی آمریکا پس از اعلام حضور ماجد الماجد در یکی از بیمارستانهای بیروت تا کجا در جریان روند دستگیری وی قرار داشتهاند؟ شواهد اولیه نشان میدهد که عملیات استراق سمع آمریکا نقش مهمی در کشف مکان ماجد الماجد در عرسال در شرق لبنان داشته است. آیا پس از کشف محل بستری شدن وی در بیمارستان المقاصد، آمریکاییها همچنان عملیات استراق سمع و کنترل تحرکات ماجد الماجد و همراهانش را در این مکان و سپس بعد از خروج وی از بیمارستان تا زمان دستگیری را داشتهاند؟ آیا امریکاییها با استفاده از ماهوارههای جاسوسی تصاویر خروج وی از بیمارستان و سپس انتقال وی به بیمارستان نظامی ارتش لبنان را در اختیار دارند؟ آیا آمریکا حاضر است این اطلاعات را در اختیار لبنان به منظور کشف ابهامات مرگ وی قرار دهد؟ یا آن که همچون پرونده ترور رفیق حریری حاضر نیست هیچگونه اطلاعاتی در اختیار تشکیلات قضایی لبنان قرار دهد؟
14- چرا خبر مرگ ماجد الماجد به سرعت رسانهای شد؟ آیا استمرار عملیات تعقیب و مراقبت حکم نمیکرد تا این خبر حداقل برای چند روز کتمان میشد تا تحرکات احتمالی نیروهای وابسته به گروه عبدالله عزام و ارتباطات ماجد الماجد بیشتر کشف میشد؟
15- چه طرفهایی به شکل رسمی خواستار تحویل گرفتن ماجد الماجد پیش از مرگش شدهاند؟ پیش از رسانهای شدن دستگیری وی چه دولتهایی از بازداشت وی مطلع شده بودند؟
16- آیا بجز تشکیلات امنیتی ارتش، دیگر دستگاههای امنیتی لبنان نیز در جریان موضوع بودهاند؟ آیا آنها به شکلی از اشکال در جریان بستری شدن ماجد الماجد در بیمارستان المقاصد و عملیات دستگیری تا استقرار وی در بیمارستان نظامی ارتش بودهاند؟
اکنون اخبار متفاوت و متناقضی درخصوص تحقیقات اولیه از ماجد الماجد به گوش میرسد. برخی میگویند که اطلاعات ارتش لبنان توانسته اطلاعاتی در تحقیقات اولیه از وی به دست آورد و برخی دیگر معتقدند که هیچگونه اطلاعاتی از وی کشف نشده زیرا وی از لحظه ورود به بیمارستان نظامی در وضعیت بحرانی و بیهوشی به سر می برده است. تحلیل این دو احتمال به دلیل نبودن دلایل ملموس و اطلاعات دقیق از آخرین روزهای زندگی ماجد الماجد و به شکل دقیق تر پنج روز آخر دشوار است اما پاسخ به سوالات فوق بسیاری از امور پیچیده دستگیری و سپس مرگ وی را روشن میکند، آنگاه میتوان به سادگی قضاوت کرد که او به مرگ طبیعی و در نتیجه نارسایی کلیوی مرده است یا آن که عوامل دیگری در سرعت مرگ وی دخالت داشتهاند؟