صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۱۴۲۲۷۵
تاریخ انتشار: ۳۸ : ۱۰ - ۰۳ دی ۱۳۹۲
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
 
سه‌پسر جوان که از شهروندان زورگیری می‌کردند در بازداشتگاه پلیس آگاهی به‌سر می‌برند و تحقیقات از آنها ادامه دارد. سردسته این باند که جوانی به نام خسرو است در گفت‌و‌گویی کوتاه درباره چرایی و چگونگی سرقت‌ها توضیح داده است.

 چرا بازداشت شده‌ای؟
با دونفر از بچه‌محل‌هایم مسافرانی را که کنار خیابان منتظر تاکسی بودند، سوار و بعد از آنها زورگیری می‌کردیم.

 خودرو چه بود و از کجا آورده بودید؟
پراید بود و مال پدرم است. پدرم خبر نداشت با خودرواش خلاف می‌کنم.

 سابقه‌دار هستی؟
دو سابقه زندان دارم اما همدستانم تا حالا دستگیر نشده بودند.

اتهاماتت چه بود؟
18روز به‌خاطر دعوا و هفت‌ماه هم به‌خاطر سرقت بازداشت بودم.

 می‌گویند تو سردسته باند هستی.
نه. ما اصلا باند نداشتیم. شاید چون سابقه‌دار هستم این را می‌گویند.

 چطور شد که تصمیم گرفتی با بچه‌محل‌هایت دست به دزدی بزنی؟
یکی از بچه‌ها گفت برویم سرقت من هم که قبلا کارهای مشابهی کرده بودم قبول کردم.

چند زورگیری انجام دادید؟
پنج یا شش مورد.

 اگر دستگیر نمی‌شدید تا کی می‌خواستید سرقت کنید؟
نمی‌دانم.

اولین سرقت چطور بود؟
اوایل آبان امسال حدود ساعت10:30 شب، سوار پراید پدرم بودیم. تولد یکی از دوستانمان بود و داشتیم به خانه‌اش می‌رفتیم که متوجه شدیم ماشین بنزین ندارد. هیچ‌کدام هم پول نداشتیم برای همین تصمیم گرفتیم از مسافرهایی که سوار می‌کنیم کمی بیشتر پول بگیریم. سه پسر جوان را که منتظر ماشین بودند به‌عنوان مسافر سوار کردیم. حدود 200متر که رفتیم از آنها خواستیم کرایه را حساب کنند و مبلغ بیشتری بدهند، اما آنها قبول نکردند. به همین دلیل تصمیم گرفتیم به‌زور پول بگیریم.

 یعنی از چاقو استفاده کردید؟
دفعه اول چاقو نداشتیم و با فندک تهدیدشان کردیم اما آنها فکر کردند چاقو است و خیلی ترسیدند یکی‌شان در را باز کرد و بیرون پرید. من هم ترسیدم و ترمز کردم و دونفر دیگر هم پیاده شدند. موقعی که نفر اول از ماشین بیرون پرید، تازه راه افتاده بودم و سرعتم کم بود اما فکر کنم دستش شکست.

 دفعات بعد چطور زورگیری می‌کردید؟
من راننده بودم. یکی از بچه‌ها به اسم فرهاد در صندلی جلو و یکی دیگر به اسم حسن در صندلی عقب می‌نشست. وقتی کسی را سوار می‌کردیم و مسافتی می‌رفتیم، حسن تهدید می‌کرد و پول و وسایلش را می‌گرفت.

 مسافران را معمولا کجا سوار می‌کردید؟
بیشتر در غرب تهران، بلوار پاک‌نژاد، شهران، سردارجنگل، ایرانپارس و یکی، دونفر را هم در ونک.

چه چیزهایی را سرقت می‌کردید؟
گوشی موبایل، ساعت و هر چیز گرانقیمتی که همراه مسافران بود اما بیشتر دنبال پول بودیم گاهی هم هیچ‌چیز گیرمان نمی‌آمد.

 در این زورگیری‌ها چه مبلغی به‌دست آوردید؟
دقیق نمی‌دانم. چندمیلیون‌تومان.

 بعد با مالباخته چه می‌کردید؟
کنار خیابان پیاده‌اش می‌کردیم و باسرعت دور می‌شدیم.

 چطور دستگیر شدی؟
ماشینی که با آن زورگیری می‌کردیم مال پدرم بود و از روی پلاک ماشین او من را پیدا و بعد هم فرهاد و حسن را دستگیر کردند.
منبع: روزنامه شرق