پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : لوبلاگ نوشت: در مناظره جاری بر سر توافق ۲۴ نوامبر با ایران درس مهمی
آموخته شده: کشور و رژیم دو چیز متفاوت است. اما وقتی نوبت به ایران میرسد
سیاست خارجی آمریکا این تفاوت را درک نمیکند.
به گزارش سرویس بین
الملل تیک Tik.ir، کشور به یک نهاد مستقل سیاسی گفته میشود که حداقل از
لحاظ تئوری قرار است منافع مشترک مردمش را دنبال کند. رژیم، از طرف دیگر
شکلی از قدرت متشکل از مدیریت و نخبگان حاکم است.
این ادبیات
انگیزههای شدیدا سیاسی دارد. در رسانههای غربی بسیار میشنویم که
میگویند "رژیم ایران" و "رژیم اسلامی" اما زیاد نمیشنویم که بگویند "رژیم
سعودی"، به رغم اینکه ایران نظام بسیار دموکراتیکتری نسبت به پادشاهی
عربستان سعودی دارد.
در گفتمان برنامه هستهای ایران، اغلب به اشتباه، رژیم معادل همان کشور فرض میشود.
اگر
کسی مشکل را مثل میخ ببیند، برای حل آن باید به دنبال چکش باشد. از این
منظر جای تعجبی ندارد که بسیاری از اعضای کنگره آمریکا فکر میکنند با
افزایش فشار بر ایران به نتیجه خواهند رسید.
وقتی نوبت به مذاکره با
ایران میرسد، میبینیم که وضعیت مشابه شوروی فرض میشود و حسن روحانی
معتدل با میخائیل گورباچف مقایسه میشود. تمام گمانهزنیها بر این پایه
قرار دارد که روحانی چطور میتواند معاهده را به دیگر نقشآفرینان در داخل
کشور بقبولاند.
اما مردم ایران چه؟ برخی فرض میکنند آنها با هر توافقی که مشکلات اقتصادی آنها را کم کند راضی هستند.
اینها دقیق نیست.
بر
اساس نظرسنجی زاگبی، ۹۶ درصد ایرانیها (از جمله حامیان روحانی) معتقد
هستند "حفظ حق پیشرفت برنامه هستهای به بهای تحریمهای اقتصادی و انزوای
بینالمللی میارزد."
در این میان، برخی از سیاسیون قبل از انقلاب نیز از برنامه هسته ای ایران حمایت کرده اند.
به
عنوان مثال اردشیر زاهدی، سفیر شاه در آمریکا در مصاحبهای با بیبیسی
فارسی در ماه ژوئیه ۲۰۱۲ از برنامه هستهای ایران دفاع کرد: "ایران باید
میهنپرستی خود را حفظ کند. مهم نیست چه کسی در قدرت است، ایران کشور
ماست."
اکبر اعتماد، بنیانگذار سازمان انرژی اتمی ایران در دوران
شاه حتی پیشنهاد کرد که ایران از انپیتی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی
خارج شود تا بتواند برنامه غنیسازی اورانیوم را ادامه دهد. این همان
دیدگاهی است که برخی از تندروهای ایران بر آن اصرار میورزند.
ایرانیان
با دو معاهده ننگین گلستان و ترکمنچای در اوایل قرن نوزدهم هرگونه توافقی
را با آن میسنجند که آیا این توافق ترکمنچای یا گلستانی دیگر است یا نه؟
سیاستمداران
آمریكا در امور خارجی، بخصوص در كنگره، باید این را مورد توجه قرار دهند
كه بین ایران به عنوان یك رژیم و ایران به عنوان یك كشور تفاوت قایل شوند.
ممكن است بپرسند: "چه فرقی میكند؟"
همانطور كه پل دومان یكبار گفت،
"چه فرقی میكند" در برخی موقعیتها میتواند جواب باشد تا یك سئوال و
نشان میدهد كه طرف مقابل "هیچ اهمیتی به تفاوت آن نمیدهد." این میتواند
همان پاسخ بی تدبیرانه از جانب كنگره آمریكا باشد.