پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : موسسه «ویلسون» نوشت: مقابله با فعالیت هستهای ایران دارای تناقضاتی است که حتی با وجود جوّ بهتر شکل گرفته توسط رئیسجمهور «حسن روحانی» و وزیر امور خارجه «جواد ظریف» باز هم حل آنها مشکل است. ترکیب توقف فعالیت هستهای ایران و کاهش تحریمها از سوی آمریکا و متحدانش نیازمند فداکاریهایی است که هیچ یک از طرفین مایل به انجام آن نیستند.
به گزارش سرویس بین الملل سایت خبری تیک Tik.ir، خبرنگاران شاهد آن بودند که کارگران دو بار نظم نشست مطبوعاتی را برای اعلام پایان مذاکرات ژنو بین ایران و شش قدرت بزرگ را تغییر دادند. در ابتدا میزی در صحنه گذاشته شد، که گمان میرفت نشانهای از توافقی است که عدم ساخت سلاح هستهای از سوی ایران را تضمین خواهد کرد. میز برداشته شده و دو تریبون گذاشته شد. این نیز به عنوان نشانهای از عدم امضای توافق بین نماینده اروپا، «کاترین اشتون» و وزیر امور خارجه ایران، «جواد ظریف» تلقی شد. سپس در حوالی نیمهشب و با اعلام این خبر که سه روز از ماراتون مذاکرات به پایان رسیدهاند، میز دوباره به جای خود بازگشت. حال آیا این نشانه خوبی بود؟
نه، اینطور نبود. قبل از حضور دو مسئول، خبر عدم دستیابی به توافق پراکنده شده بود. سه روز طولانی از 7 تا 9 نوامبر به پایان رسیده بود. مذاکراتی که بسیاری با دقت آن را دنبال میکردند، و روحیه جدید کلام و نگرش مسالمتآمیز رئیس دولت جدید ایران، «حسن روحانی» در آن جاری بود، در رسیدن به هدفی که انتظار آن میرفت شکست خورد و نتوانست به بیش از یک دهه مناقشه بر سر فعالیت هستهای مشکوک ایران خاتمه دهد.
هم «اشتون» و هم «ظریف» ، و نیز وزیر خارجه آمریکا «جان کِری»، که با نشست مطبوعاتی خود (پای تریبون، بعد از جایگزین شدن پرچمهای اتحادیه اروپا و ایران با پرچم آمریکا) سخنان آن دو را تایید کرد، از آنچه که ظاهراً شکست به نظر میآمد، نقطه امید ساختند. آنها گفتند که دو طرف بسیار به هم نزدیکتر شدهاند و مقدمات لازم برای رسیدن به توافق مهیا شده است که «کری» زمان این توافق را «در چند هفته آینده» دانست.
بحران هستهای ایران مشکلی قدیمی و مأیوسکننده است. این بحث در سال 2002 زمانی آغاز شد که گروه مقاومت ایران فاش ساخت که ایران کار ساخت دو تأسیسات کلیدی، یکی در نطنز برای تولید اورانیوم غنیشده و دیگری در اراک برای تولید پلوتونیوم را مخفی کرده است. اورانیوم و پلوتونیوم مصارف هستهای صلحآمیز دارند اما به دو روش رایج به عنوان ماده اولیه تولید بمب نیز قابل استفاده هستند. تلاشهای دیپلماتیک برای خنثی ساختن بحران از سال 2003 آغاز شد و تاکنون نتوانسته به محدودیتی دائمی بر برنامه هستهای ایران دست یابد. از 2003 تا 2005، سه کشور اروپایی –انگلیس، فرانسه و آلمان- دیپلماسی را پیش بردند. در 2006، آمریکا، که قبلاً در حاشیه بوده، مستقیماً وارد تلاشهای مذاکراتی شد. کشورهای به اصطلاح EU3 به سه کشور دیگر پیوست و شامل انگلیس، چین، فرانسه، آلمان، روسیه و آمریکا شد. اما تلاش آنها برای توافق با ایرانی قطبی شده در زمان دولت رئیسجمهور «محمد احمدینژاد» به بنبست رسید.
تاکید بر مذاکرات آرام و شبهتجاری به جای مقابله، در از سرگیری روابط سطح بالای بین ایران و آمریکا موثر بود. در سپتامبر، در حاشیه اجلاس عمومی سازمان ملل در نیویورک، «ظریف» نشستی با «کری» داشت که اولین نشست وزرای خارجه بین دو کشور پس از انقلاب اسلامی 1979 محسوب میشد. این نشست با گفتگوی تلفنی بین «روحانی» و رئیسجمهور آمریکا «باراک اوباما» در هنگامی که «روحانی» قصد رفتن به فرودگاه و بازگشت به خانه را داشت، ادامه یافت. هر دوی این تماسها پیشرفتهای دیپلماتیک بزرگی محسوب میشدند.
انتظار میرفت که پیشرفت بعدی در زمینه پرونده هستهای باشد. آمریکا این اقدام را به عنوان گامی محکم و قابل اعتماد در اطمینان از صلحآمیز و بشردوستانه بودن فعالیت هستهای ایران تعریف کرد. در نشست ژنو در ماه اکتبر، دو طرف بر چهارچوبی غیررسمی برای مذاکرات توافق کردند. قرار بود نشست بعدی در ماه نوامبر در ژنو از این مرحله فراتر رود.
این مطالب نشان میدهد که در 7 نوامبر، هنگام آغاز نشست ژنو چشمانداز به چه شکل بوده است. این نشست در سطح بالای وزارتهای خارجه بوده و خود وزرای خارجه حضور نداشتند، اگرچه «ظریف» خود نقش مذاکرهکننده هستهای ایران را داشت. نشست با جلسه عمومی آغاز شد که در آن هفت کشور در مقر سازمان ملل در ژنو گرد آمدند. سپس نشست برای نهار و نشستهای خصوصیتر تعطیل شد. خیلی زود این شایعه پراکنده، و سپس تایید شد که «کِری» در 8 نوامبر وارد خواهد شد. البته این فقط به یک معنا بود –که علیرغم احتیاط آمریکا، توافق قریبالوقوع بود، زیرا به گفته یکی از مقامات «کِری» در پر کردن شکافها مهارت داشت. سپس این خبر اعلام شد که فرانسه، انگلیس و آلمان نیز وزرای خارجه خود را خواهند فرستاد و در 8 نوامبر اعلام شد که وزرای خارجه چین و روسیه نیز حضور خواهند یافت، هرچند که چین نماینده وزیر خارجه خود را فرستاده بود. به نظر میرسید که ترکیب اعضا برای رویدادی تاریخی آماده شده، یعنی توافقی که میتوانست آغازی برای پایان بحران هستهای ایران بوده و نیاز به اقدام نظامی را که آمریکا و اسرائیل اعلام کرده بودند در صورت لزوم برای ممانعت از رسیدن ایران به بمب از آن بهره خواهند گرفت را برطرف میکرد.
این روند خوشبینانه به زودی به تیرگی گرایید. اولین کسی که از راه رسید وزیر امور خارجه فرانسه، «لوران فابیوس» بود که به سمت خبرنگاران جمع شده پشت نردههای فلزی بیرون هتل «اینترکانتیننتال» رفت، که اغلب نمایندگان نیز آنجا حضور داشتند تا اخطار دهد که توافقی صورت نگرفته است. در حقیقت، «فابیوس» به زبان فرانسه گفت، «هیچ توافقی صورت نگرفته است» . در همان روز طی یک مصاحبه رادیویی، «فابیوس» گفت که فرانسه نگران آن است که در زمینه اراک، راکتور آبسنگینی که ایران گفته تا سال 2014 فعال میشود، بحث کافی صورت نگرفته است. همچنین وی اعلام کرد که مشکلاتی در زمینه ذخایر اورانیوم 20 درصد یا با غنای متوسط و بزرگترین سؤال که ادامه فعالیت غنی سازی در صورت هرگونه توافق نهایی است، وجود دارد. همچنین آنها رازپوشی جزئیات نشست را که هفت کشور طی مذاکرات بدان پایبند بودهاند، شکستند. یک دیپلمات غربی «فابیوس» را به خودنمایی متهم کرده و گفت، «آمریکا، اتحادیه اروپا، و ایران ماهها در مورد این پیشنهاد همکاری کردهاند و اقدام «فابیوس» صرفاً تلاشی برای وارد ساختن دیرهنگام خود به مذاکرات بوده است».
در 9 نوامبر، مذاکرات از سالن ملل به هتل اینترکانتیننتال منتقل شد که در اتاقی در طبقه اول، نشست به صورت سهجانبه با پیوستن «ظریف» ، «اشتون» (که به عنوان نماینده سیاست خارجه اتحادیه اروپا شش گروه را رهبری میکرد)، و نمایندهای از هر شش کشور، و با نشستهایی بین اعضای EU3+3 و نشستهای دوجانبه مختلف برگزار شدند. این مذاکرات تا قبل از نیمه شب به خوبی پیش رفته و ایران و شش قدرت سعی کردند که متن توافقی را آماده کنند. شش کشور، با فرانسه به عنوان حلقه اتصال آنها، در نهایت در بعد از ظهر 9 نوامبر به متنی رسیدند. ایران این متن را رد کرد، و به گفته یک دیپلمات، چندین پیشنهاد عمده از سوی خود ارائه داد و بدین ترتیب نشست به پایان رسید.
درس واضح این نشست آن است که جدای از جنجالآفرینیهای فرانسه، مسئله اساسی مقابله قدیمی بر سر برنامه هستهای ایران همچنان پابرجاست. این مقابله شامل تضادهایی است که حتی با وجود جوّ بهتری که «روحانی» و «ظریف» ایجاد کردهاند، حل آنها مشکل است. ترکیب توقف برنامه هستهای از سوی ایران و برداشتن تحریمها از سوی آمریکا و متحدانش نیازمند فداکاریهایی است که هیچ یک از طرفین هنوز مایل به انجام آن نیستند. برداشتن اولین گام به اندازه حل تمام بحران دشوار است.
ایران در قبال توقف تولید اورانیوم 20 درصد که به گفته خود برای راکتور تحقیقاتی تهران بکار میرود که ایزوتوپهای بکار رفته در تشخیص طبّی را تولید میکند، به دنبال حذف تحریمهای مهم است. اما دولت «اوباما» ، تحت فشار کنگره آمریکا که قصد افزایش تحریمها را دارد، فضای کمی برای کاهش ابزارهای تنبیهی در گام اول دارد. دولت آمریکا به این ایده رسیده که میلیاردها دلار از پول ایران را که در حسابهای خارجی بلوکه شدهاند را آزاد کند. واضح نیز که ایران به این پیشنهاد رضایت دهد.
در عین حال، هدف اصلی ایران در مذاکرات آن است که حق غنیسازی این کشور به رسمیت شناخته شود. اگرچه ایران حق داشتن برنامه هستهای صلحآمیز تحت معاهده منع تکثیر را دارد، اما حق غنیسازی ذکر نشده است. ایران میخواهد حداقل بخشی از تأسیسات غنیسازی صنعتی را که ایجاد کرده نگه دارد. نکته مهمی که باید در هر توافقی ذکر شود تعداد و نوع سانتریفیوژهایی است که میتوانند به غنیسازی ادامه دهند. و البته چگونگی و زمان توقف کار در اراک و امکان بازرسی ناخوانده نیز نکات بحثبرانگیز دیگری است که باید در توافق نهایی لحاظ شود.
اگر فرانسه کاری کرده باشد، آن است که این مقولات را پیش کشیده و نگرانیهای اسرائیل را مطرح کرده که آمریکا آماده است در اولین مرحله از توافق امتیازات زیادی را به ایران بدهد. رویکرد آمریکا برای برداشتن اولین گام، که حدود شش ماه زمان برده، برای توقف گسترش برنامه هستهای ایران، حتی در صورت ادامه آن طراحی شده است. این «توقف» با شش ماه تلاش در زمینه توافقی جامع و نهایی ادامه مییابد که بتواند به طور کامل تمام مقولات را پوشش داده و آینده برنامه هستهای ایران را معین کند. اما ایران در اولین گام به کاهش تحریمها نیاز دارد. اسرائیل و فرانسه حس میکنند که اگر در اولین گام فشارهای وارد بر ایران را کاهش دهند، مرحله دوم و نهایی موثر نخواهند بود. نخستوزیر اسرائیل «بنیامین نتانیاهو» اعتراض کرده که ایران در حال رسیدن به «توافق قرن» است.
قطعاً این نگرانیها در عدم پیشرفت و به بنبست رسیدن مذاکرات ژنو2 نقش داشتهاند. «کری» در نشست مطبوعاتی پایانی در ساعات اولیه 10 نوامبر گفت: «من تردیدی ندارم که الآن به توافق نزدیکتر شدهایم. دیپلماسی نیازمند زمان است؛ به ویژه بین کشورهایی که به مدت طولانی–و در مورد ایران، از 1979- با هم اختلاف داشتهاند» . مشکل آن است که همچنان که ایران به فعالیت هستهای خود ادامه میدهد و تندروها در آمریکا و ایران با دیپلماسی مخالفت میکنند، زمان از دست میرود. شاید به همین دلیل است که مذاکرات به نحوی برنامهریزی شد که فوراً، در 20 نوامبر در ژنو و در سطح ارشد وزارت خارجه ادامه پیدا کند..