فراری جنايت شهرزيبا در ايستگاه پليس

فراري جنايت آتشين در شهرزيبا پس از 4 سال زندگي پنهاني از سوي پليس دستگير شد.

به گزارش ایران، از ساعت 3 بامداد 24 شهریور ماه سال 88 وقتي جنايتي در آلاله شرقي محله شهرزيبا رخ داد 4 سال طول كشيده تا پليس جنايي پايتخت به رازگشايي داستان شوم در طبقه چهارم يك مجتمع مسكوني بپردازد 

قتلگاه در آتش سوخته بود و وقتي آتش‌نشانان شعله‌هاي سركش را مهار كردند، با جسد مرد 40 ساله‌اي روبه‌رو شدند كه دست و پايش بسته شده و در اتاق خواب به كام مرگ سوزناكي فرو رفته بود. 

با توجه به تحقيقات ميداني وقتي مشخص شد جنايتي رخ داده است تيمي از اداره ويژه قتل پليس آگاهي تهران وارد عمل شد و با افشاي اين‌‌كه قرباني جنايت ابتدا خفه شده و آثار ضربات چاقو نيز روي بدنش است به رديابي قاتل پرداخت. 

كارآگاهان دريافتند قرباني جنايت از يك سال پيش و با متاركه از همسرش به تنهايي زندگي مي‌كرد و فروشنده خودرو بود. 

كارآگاهان با بررسي قتلگاه پي بردند عامل جنايت با قرباني آشنا بوده و هيچ آثار شكستگي روي قفل‌ها وجود نداشته است و پس از قتل دلال خودرو با آتش زدن مبلمان اتاق پذيرايي آن خانه را به آتش كشيده است.كارآگاهان اطلاع پيدا كردند كه قرباني يك پژوي 206 خاكستري رنگ داشته كه شب جنايت از پاركينگ به سرقت رفته است و همين مي‌تواند سرنخي براي رديابي قاتل فراري باشد. دستور توقيف خودرو در سيستم جامع پليس سراسر ايران ثبت شد تا اين‌كه روز دوم مهرماه سال 88 ماموران كلانتري 16 شهرك انديشه هنگام گشت‌ اين خودرو را در حالي كه مرد جواني سوار بر آن بود توقيف كردند. 

محمد 25 ساله در مقابل كارآگاهان جنايي وقتي ديد در برابر يك جنايت شوم قرار گرفته خود را بي‌گناه دانست و ادعا كرد دوستش به نام فرزاد اين قتل را انجام داده است. 

محمد در بازجويي‌ها گفت: شب حادثه به همراه يكي از دوستانم به نام فرزاد كه در توهم شيشه بود به خانه قرباني رفتيم، ساعت 2 صبح و در حالي كه روي مبل نشسته بودم، ناگهان صداي قرباني را شنيدم كه كمك مي‌خواست به پشت سرم نگاه كرده و فرزاد را ديدم كه در حال خفه كردن وي است. من نيز به كمك فرزاد رفته و دست و پاي قرباني را گرفتم. فرزاد با گلدان كنار مبل چندين ضربه به سر وي زد كه آن مرد بي‌هوش شد، سپس دست و پاي او را بسته و وي را به داخل اتاق خواب برديم سپس با برداشتن سوئيچ 206 خواستيم آنجا را ترك كنيم اما آن مرد به هوش آمد و سر و صدا راه انداخت كه فرزاد باز به سراغ وي رفت و چند ضربه ديگر به سرش زد و در پايان وي را با پارچه خفه كرد و پس از آن نيز مبلمان و فرش داخل اتاق پذيرايي را به آتش كشيد و به سرعت به داخل پاركينگ مجتمع رفته و با 206 قرباني‌مان پا به فرار گذاشتيم. 

كارآگاهان كه فرزاد 30 ساله را شناسايي كرده بودند خود را در يك قدمي قاتل ديدند اما فرزاد خانه‌شان در اسلامشهر را ترك كرده و فراري‌ شده بود. پليس در رديابي مخفيگاه فرزاد به پنهان كاري‌هاي خانواده‌اش برخورد. آن‌ها همچنان ادعا كردند هيچ‌گونه اطلاعي از بچه‌شان ندارند تا اين‌كه با گذشت چهار سال كارآگاهان جنايي با انجام اقدامات پليسي موفق به شناسايي مخفيگاه فرزاد در فلاح شده و وي را ساعت 11 شب 24 شهريورماه و دقيقاً در شب سالگرد جنايت دستگير كردند. 

فرزاد كه باور نمي‌كرد دستگير شده باشد در بازجويي‌ها اعتراف كرد كه در اين مدت اعضاي خانواده‌اش اقدام به تهيه مخفيگاهی براي وي كرده‌اند و همين كافي بود تا پدر و مادرش به خاطر مساعدت در فرار متهم به قصد خلاصي از محاكمه بازداشت شوند. 

فرزاد در اعترافاتش گفت تا شب جنايت هيچگونه ملاقاتي با قرباني نداشته و به خاطر دوستي محمد با قرباني و به پيشنهاد وي به آن خانه رفته است.

فرزاد در ادامه گفت: قاتل محمد است. من يك ميليون تومان از محمد طلب داشتم تا اين‌كه در شب حادثه محمد با من تماس گرفت و به بهانه دادن طلب يك ميليون توماني از من خواست به خانه يكي از دوستانش رفته تا پس از گرفتن طلب محمد من نيز به پول خود برسم.

فرزاد افزود: من هيچگونه انگيزه‌اي براي قتل نداشتم و جنايت توسط محمد صورت گرفت و در اين مدت نيز تنها به خاطر ترس از زندان و بازجويي مخفي شده بودم. 

بنابراين گزارش، قرار است به‌زودي محمد از زندان احضار شود تا با تحقيقات پليسي قاتل اصلي اين جنايت شناسايي شده و به رازگشايي دست بزنند.