صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۱۲۸۹۰۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۷ - ۲۳ شهريور ۱۳۹۲
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

شبکه ایران - بخش نخست مصاحبه دکتر صادق زیباکلام با شبکه ایران طی روزهای اخیر منتشر شد. طمتن کامل قسمت دوم این مصاحبه به شرح زیر است:

آقای دکتر صدا و سیما شما را ممنوع الورود کرده است؟
حقیقتش را بخواهید هم باید بله بگویم و هم باید بگویم نمی دانم! ولی آنچه اتفاق افتاده را من برای شما تعریف می کنم و شما در آخر مصاحبه بگویید ممنوع الورود بوده ام یا خیر!

البته این تصمیم مثل بسیاری دیگر از تصمیمات مملکت قطعی نیست. مثلا ممکن است همین امشب از صدا و سیما تماس بگیرند و من را دعوت کنند تا به صدا و سیما بروم. برای همین هیچ استبعادی در این زمینه نیست.

اما اتفاقی که افتاد این بود که شبکه دوم صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به مناسبت 14 اسفند سالگرد فوت مرحوم مصدق و روز ملی شدن صنعت نفت، در یک برنامه زنده تلویزیونی پیرامون نفت از بنده به همراه تعداد دیگری از اساتید دعوت کرد.
در آن برنامه برای اولین بار در صدا و سیمای جمهوری اسلامی گفته شد رضا شاه به این مملکت خدمت کرده است. اولا لغت رضا شاه را به کار بردم. نگفتم رضای دزد، رضای پالانی، رضا میرپنج ملعون و غیره... و دوم اینکه گفتم رضا شاه به این مملکت خدمت کرده است. از  آن تاریخ به بعد من دیگر به تلویزیون دعوت نشدم. البته رادیو می رفتم و دو برنامه تلویزیونی نیز برای شبکه های برون مرزی دعوت شدم.

تا اینکه شنبه 26 مرداد، دو روز مانده به 28 مرداد با من تماس گرفتند. آقایی خودش را معرفی کرد و گفت من تهیه کننده ویژه برنامه مخصوص کودتای 28 مرداد هستم. البته این برنامه مخصوص ایرانیان خارج از کشور است و مهمان برنامه شما و دکتر محمود کاشانی پسر مرحوم آیت الله کاشانی هستند.

من هم اعلام کردم کردم که شرکت می کنم. به تهیه کننده برنامه گفتم اشکالی ندارد تاریخ برنامه را در فیسبوک بگذارم؟ ایشان هم گفتند مانعی ندارد. من هم همان موقع خبرش را در فیسبوکم گذاشتم.

روز دوشنبه ساعت 4 بعدازظهر همان آقا تماس گرفت و گفت: شما را به سازمان راه نمی دهند. بنابراین برنامه کنسل است.
تماس سومی که با من گرفته شده جالب بود. حدود 2 تا 3 ساعت بعد موبایلم زنگ خورد. صدایی از پشت گوشی آمد که من از پشت گوشی هم از آن می ترسیدم! آن صدا گفت: من از صدا و سیما هستم. چه کسی گفته شما ممنوع الورود هستید؟ اصلا به ما مربوط نیست. ما شما را ممنوع الورود نکردیم! ایشان خیلی اصرار کرد به او بگویم چه کسی با من صحبت کرده و گفته شما ممنوع الورود هستید. پیش خودم گفتم من خیلی کارها کردم ولی تا حالا آدم فروشی نکردم، به من چه مربوط است، گفتم شما مسئول حراست هستید خودتان باید بروید آن بنده خدا را پیدا کنید.

فکر می کنند سخنان شما خطرناک است؟

من مردم را به فکر کردن و تامل وادار می کنم. در صدا و سیما یک سری کلیشه ها وجود دارد. در مورد هر مسئله ای یک کلیشه وجود دارد. درباره 15 خرداد، انقلاب اسلامی، سوریه، موضوع هسته ای، مصدق و ... به همین خاطر می خواهند کارشناسان در چارچوب همان کلیشه سخن بگویند.

بنابراین اگر مطالبی بگویید که برخلاف کلیشه ها باشد مشکل ایجاد می کند. من نه می گویم زمین بر روی شاخ گاو قرار دارد و نه نعوذ با لله کفر می گویم. مشکل اساسی که وجود دارد این است که مردم را به تامل و اندیشیدن دعوت می کنم. من هیچ وقت تسلیم جو نمی شوم. مثلا اگر گفته شود گفتمان اعتدال باعث پیروزی دکتر روحانی شد، می گویم نه! مسائل دیگری باعث پیروزی شد!

شما دوست داشتید محسن هاشمی شهردار شود یا قالیباف؟
من دوست داشتم آقای محسن هاشمی شهردار شوند. برای اینکه معتقد بودم این اتفاق پیروزی سومی برای آقای هاشمی رفسنجانی و جریان اصلاحات به شمار می آمد. پیروزی اول انتخاب آقای روحانی بود. پیروزی دوم انتخاب آقای مسجدجامعی به عنوان ریاست شورای شهر بود و شهردار شدن آقای محسن هاشمی سلسله پیروزی ها را تکمیل می کرد.
منتها در عین حال که خیلی دوست داشتم محسن هاشمی شهردار تهران شود،  فکر می کنم خیلی هم بد نشد که آقای قالیباف شهردار تهران باقی ماند. چون معتقد هستم اگر آقای غلام حسین کرباسچی را استثنا کنید آقای قالیباف موفق ترین مدیر اجرایی در 35 سال بعد از انقلاب در شهرداری تهران هستند. بنابراین خیلی نگران نیستم که آقای محسن هاشمی شهردار نشده است.

رای غیر تشکیلاتی دو تن از اعضای شورای شهر را چگونه ارزیابی می کنید؟
من معتقد هستم کار درستی نکردند. در حقیقت به مردمی که به آنها رای دادند بی احترامی کردند. این دو  با بلیط اصلاح طلبان و اصولگرایان وارد شورای شهر تهران شدند و امروز حاضر نیستند به تعهد خود پایبند باشند.

آقای صدرالدین شریعتی بالاخره از دانشگاه علامه طباطبایی کنار گذاشته شد. شما هم بیانیه ای دادید درباره این واکنش ها به این تغییر.
ببینید من از صدرالدین شریعتی ناراحت نیستم. امروز که چند روزی از برکناری او می گذرد اصلا از او دلخور نیستم. بخاطر اینکه افکار وعقاید این آدم این جوری  است. فقط امیدوارم به خاطر منافع سیاسی و باندبازی دانشجویان را اخراج نکرده باشد، اساتید را اخراج نکرده باشد، بسیاری را ممنوع تدریس نکرده باشد و بسیاری از دانشجویان دختر را به دانشگاه راه نداده باشد. امیدورام برای سیاسی کاری این کارها را نکرده باشد تا خودش را شخصیت مورد پسند اصول گرایان جا بزند. امیدوارم این کارها را از روی اعتقاد انجام داده باشد که در اینصورت من به اواحترام می گذارم. می دانید چه چیزی باعث عصبانیت من می شود؟ من حرصم گرفت دو تن از بزرگان به آقای روحانی و وزارت علوم حمله کردند و اظهار کردند تندروی می کنید! شما قرار بود اعتدال داشته باشید! گفتند اعتدال این نیست که شما انسان های ارزشی را کنار بگذارید و از مفسدین استفاده کنید!

من از این متاسف می شوم که در این هشت سال که آقای شریعتی بر مسند قدرت بود یک بار وزارت علوم، شورای عالی انقلاب فرهنگی به عملکرد آقای شریعتی اعتراض نکردند. صدها نفر از دانشجویان ما را نگذاشتند به دانشگاه بروند یا در سال های اول و دوم تحصیل از ادامه تحصیلشان ممانعت به عمل آوردند. افرادی که جزو بهترین اساتید ما بودند صرفا به این خاطر که انتقاد کرده بودند، آقای شریعتی بازنشسته یا ممنوع التدریس شان کرد و آن بزرگان اعتراض نکردند و نگفتند چرا!

آقای صدرالدین شریعتی با روزنامه کیهان مصاحبه کرده و اتهامات اخلاقی به اساتید دانشگاه وارد کرده است. نظر شما چیست؟
ببینید اگر این اتفاقات افتاده باشد افراد را بازنشسته اش نمی کنند محاکمه شان می کنند. مثل این می ماند شما یک نفر را از اداره خود اخراج کنید بعد، من به شما بگویم چرا این کاررا کردید و شما در جواب من بگویید دزد بوده است! شما حق ندارید او را بیرون بیاندازید بلکه باید او را تحویل کلانتری دهید.

از طرف دیگر چطور می شود کسانی که فقط منتقد اصولگرایان بودند فساد اخلاقی داشتند؟ این خیلی جالب است تصادفا کسانی اخراج شده اند که منتقد اصولگرایان بودند.

همه ناراحتی من برای پدر و مادر این بچه هایی است که از دانشگاه علامه اخراج شده اند، شما که نگران زیر پا رفتن شعار عدالت هستید دلتان برای والدین این دانشجویان نمی سوزد؟

 اگر نوه همین بزرگان دانشگاه قبول می شد و به خاطر استعلام وزارت اطلاعات نمی توانست به دانشگاه راه پیدا کند خوشحال می شدند یا ناراحت؟ نوه یتان 18 سالش است، دانشگاه قبول شده است ولی گزینش راهش نمی دهد. چگونه در طول هشت سال گذشته یک بار اعتراض نکردید؟

رهبر انقلاب در دیدار با خبرگان رهبری بحث نرمش قهرمانانه و انعطاف را مطرح کردند. دیدگاه شما در این باره چیست؟
خب مقام معظم رهبری بهتر از هر کسی می داند که کشور با مشکلات زیادی روبروست.

این سخن رهبری نشانه اعتماد رهبری به آقای روحانی است که مجوز نرمش قهرمانانه و انعطاف برای حفظ منافع ملی را برایشان صادر کرده اند. شخصا معتقدم آنقدری که مقام معظم رهبری به آقای روحانی اعتماد دارند، ثلث این اعتماد را نه به احمدی نژاد و نه به خاتمی داشتند.

من فکر می کنم آقای روحانی تا اینجا توانسته اند احترام و اعتماد مقام معظم رهبری را نسبت به خودشان به دست بیاورند. انتقال پرونده هسته ای از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه قطعا با اطلاع، آگاهی  و موافقت مقام معظم رهبری بوده است. این انتقال نشان داد اعتماد رهبر انقلاب به دکتر روحانی چقدر عمیق است.
  
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱۵
غیر قابل انتشار: ۰
رسول
|
۱۹:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۳
منطق در اصول گرایان جایش را به تعصب داده برای همین از هر حقیقتی فرار میکنند و حاضر به شنیدن نیستند