دریاسالار
بازنشسته «کوین کازگریف» فرمانده سابق پایگاه فرماندهی مرکزی نیروی دریایی
آمریکا و ناوگان پنجم و نیروهای دریایی در وبسایت اندیشکده آمریکایی
«استیمسون» نوشت: شناورهای جنگی آمریکا و ایران به مدت سه دهه است که در
دو حوضه آبی راهبردی مذکور با هم رویارویی دارند، هر لحظه احتمال برخورد و
بالا گرفتن تنشها در این منطقه وجود داشته است و این ترس را به وجود
میآورد که شاید این رویارویی به جنگی باز تشدید شود. هر چند در این آبها
هیچ تخاصم دریایی طولانی ای رخ نداده اما شرایط پرخشونتی وجود داشته که با
جنگ فاصله چندانی نداشته است.
به گزارش سرویس بین الملل سایت خبری
تیک Tik.ir، در اواخر دهه هشتاد «جنگ نفت کشها» میان عراق و ایران باعث شد
آمریکا حضور نیروهایی دریایی خود را در منطقه تقویت کند و با هدایت
کشتیهای کویتی در تنگه هرمز از آنها در مقابل حمله ایران حفاظت نماید.
در
سال 1987 آمریکا سکوی نفتی ایران را تخریب کرد و یک ناو نیروی دریایی این
کشور به دلیل برخورد با مین صدمه دید. یک کشتی نیروی دریایی ایران غرق شد و
کشتی دیگر این کشور متحمل صدمات شدید از سوی نیروی دریایی آمریکا گشت.
اخیراً و در سال 2008 ایران در مانور تهاجمی به دلیل انتقال ناوهای جنگی
نیروی دریایی آمریکا به آبهای بینالمللی نزدیک به تنگه هرمز، که شاهرگ
حیاتی انتقال نفت خلیج فارس به حساب میآید، شرکت کرد.
یکی از
راههایی که میتواند به نفع هر دو کشور آمریکا و ایران باشد احیای موافقت
نامهای درباره موضوع بهبود ارتباطات میان کشتیهای دو کشور است.
در
ادامه یک سری اتفاقات بین شوروی و ناوهای جنگی آمریکا در دریا در دهه شصت
میلادی دو کشور در سال 1972 به پیمانی دست پیدا کردند - که به موافقت نامه
حوادث دریایی مشهور شد- که به موجب آن ارتباطات میان کشتیها باید به شکل
شفاف و منطبق با قوانین و نشانههای دریایی بینالمللی صورت میگرفت تا از
برخورد و دیگر سوء تفاهمات جلوگیری شود.
به گزارش سرویس بین الملل
سایت خبری تیک Tik.ir، با آشنایی که از این پیمان بسیار موفق وجود داشت
دریاسالار «ویلیام فالون» - که در آن زمان فرمانده قرارگاه مرکزی آمریکا در
خاورمیانه بود- در سال 2007 احتمالات استفاده از رویکردی مشابه در قبال
ایران را بررسی کردند.
این ایده توسط آژانسهای مربوطه دولت آمریکا
تایید شد (و به اعتقاد ما) ایرانیها به شکل غیررسمی آن را پذیرفتند. لیکن
با تمام این شرایط میتوان این پیمان را به عنوان حرکتی برای منافع مشترک
در کاهش تنشها دوباره احیا کرد.
عوامل متعدد دیگری هم وجود دارند
که میتوانند به این توافق دریایی میان آمریکا و ایران، که به عنوان گامی
ابتدایی برای عادی سازی روابط است، تحرک بیشتر ببخشند. رد و بدل نشانههای
دیپلماتیک میان دفتر «روحانی» ، رئیس جمهور ایران و کاخ سفید بسیار
محتاطانه ولی روی هم رفته مثبت بوده است چرا که دو طرف ظاهراً به دنبال
کاهش تنشها هستند. و با وجود اختلاف میان آمریکا و ایران در زمینه سوریه
کشتیهای دو کشور همچنان در خلیج فارس و دریای عرب در مجاورت یکدیگر به
عملکرد خود ادامه میدهند.
توانایی «روحانی» در باز تعریف جایگاه
ایران در جامعه بینالمللی میتواند موجب کاهش فشارهای اقتصادی شود.
«اوباما» میتواند پیشرفت روابط با ایران را به عنوان عاملی برای دور شدن
از اخبار بد بدون توقف از پایتختهای کشورهای منطقه، مثل چالش پیش روی
روابط آمریکا با مصر و جنگ داخلی در سوریه، در نظر بگیرد.
آرایش
دوباره امتیازات نظامی آمریکا به سوی منطقه آسیا-اقیانوسیه، انقلاب گاز شیل
در آمریکای شمالی، و کاهش حضور آمریکا در افغانستان همگی به کاهش احتمالی
حضور آمریکا در خاور میانه و جنوب آسیا اشاره دارند، که البته این کاهش در
زمینه نیروهای دریایی کمتر است.
به گزارش سرویس بین الملل سایت خبری
تیک Tik.ir، دلیل این امر چه مسایل ژئوپولیتیکی باشد و چه فشار بر بودجه
دفاعی و یا هر دو مورد، آغاز پیکربندی دوباره نیروهای دریایی و هوایی در
خلیج فارس به خودی خود میتواند برخی از نگرانی های ایران از نیات آمریکا
را آرام تر کند و فضای بهتری برای ارتباطات معتدل نظامی بین دو کشور ایجاد
نماید.
در بخش انرژی هر دو کشور عربستان سعودی و امارات متحده عربی
در زمینه خطوط لوله سرمایه گذاری کردهاند تا از وابستگی خود به تنگه هرمز
برای صادرات نفت به اروپا و دیگر بازارهای اصلی بکاهند. این اتفاق هم
میتواند مثبت باشد. این موضوع از قدرت نفوذ راهبردی که به باور ایران در
اختیار این کشور است و آن را بر کشورهای همسایه و اقتصاد جهانی اعمال
میکند خواهد کاست که این امر خود بخشی از منطق تعهد امنیتی آمریکا به
منطقه است.
هیچ کدام از این عوامل به تنهایی نمیتواند دورنمای
توافق برای بهبود روابط کشتیهای دو کشور آمریکا و ایران را تعیین کند ولی
موارد گفته شده در کنار هم نوید محیط در حال تغییر و دریچهای نو برای
استفاده از کاهش تنش در منطقه را میدهند.
در حالی که تیم جدید
ایران در حال آماده شدن برای بازگشت به میز مذاکره درباره آمال هستهای این
کشور است هر اقدام اعتماد ساز که بتواند از فضایی بهبود یافته برای این
مذاکرات حیاتی پشتیبانی کند مورد استقبال قرار خواهد گرفت.