پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
دانشگاه تربیت مدرس یکبار دیگر درباره آقای محمود احمدی نژاد
رئیسجمهور سابق، خبرساز شد. مخالفت با سخنرانی وی در دانشگاه، سپس مجوز
مشروط برای سخنرانی و در نهایت خودداری وی از سخنرانی، در مجموع رویداد
جالبی برای فضای کنونی کشور ما که تحت حاکمیت جریان اعتدال قرار دارد
محسوب نمیشود.
تعریف اعتدال در بخش آزادی بیان، ایجاب میکند همه
برای اظهارنظر خود در چارچوب قانون آزاد باشند و هیچکس حق تعرض به آنها را
نداشته باشد. عنوان "تعرض" شامل ممانعت، مخالفت، اخلال و هر نوع بیحرمتی
میشود. بنابر این، در فضای اعتدال، هیچکس حق ندارد مانع اظهارنظر دیگری
شود یا با آن مخالفت کند یا در سخنرانی کسی اخلال نماید و یا به شخص
سخنران و اظهارنظر کننده بیحرمتی نماید.
قابل قبول نیست که شعار
اعتدال بدهیم و در عین حال مرتکب همان اعمالی بشویم که افراطیون مرتکب
میشدند. معتدل بودن، به همان اندازه که به معنای طرفدار هرج و مرج بودن و
بیقانونی کردن و مخالف شرع و اخلاق حرف زدن و عمل کردن نیست، به معنای
بستن دهان این و آن و جلوگیری از اظهارنظر و سخنرانی افراد و محدود کردن
آنها نیز نیست. اولی افراط است و دومی تفریط که هر دو نادرست و خارج از
چارچوب هستند. اعتدال، میان این دو قرار دارد و اقتضای آن، میانه روی است.
تردیدی وجود ندارد که در دولتهای نهم و دهم، از اعتدال خبری نبود.
اینکه مقصر خود دولت بود یا دیگران، موضوع دیگری است. حداقل اینست که رئیس
این دو دولت و مسئولان و کارگزاران آنها هرگز برای مقابله با افراطیون
هیچ تلاشی نکردند و راه را برای آنها باز گذاشتند. در این واقعیت نیز
تردیدی وجود ندارد که دولت، مسئولیت سنگینی در زمینه ترویج آزادیهای
مشروع، اخلاق و حفاظت از کرامت انسانی دارد. این مسئولیت اگر قرار باشد
عملی شود، مسئولان دولت جدید که خط مشی اعتدال را برگزیدهاند باید به
آزادی بیان پای بندی نشان دهند، از مرز شعار عبور کنند و در عمل به اثبات
برسانند که دارای مشی اعتدالی هستند.
مردم در انتخابات 24 خرداد 92
با رأی دادن به دکتر روحانی، دوکار کردند؛ یکی "آری" گفتن به اعتدال و
دیگری "نه"گفتن به افراط و تفریط. در میان نامزدهای این انتخابات، افرادی
با گرایش افراط و تفریط و حتی با خط مشی منطبق بر روشهای دولت نهم و دهم
حضور داشتند ولی مردم به هیچیک از آنها تمایل چندانی نشان ندادند و به
نماینده مشی اعتدالی رأی دادند. نکته مهم اینست که مجموع آراء نامزدهای
دیگر با سلایق و خط مشیهای گوناگون، کمتر از آرائی بود که مردم به نامزد
خط اعتدال دادند. این واقعیت را هر دو طرف باید در نظر داشته باشند و به
الزامات آن پایبندی نشان دهند. اصحاب افراط و تفریط باید توجه داشته
باشند که مردم روش آنها را قبول ندارند و آنها باید در تفکر خود تجدیدنظر
کنند و به راه اعتدال بروند. اعتدالیون نیز باید توجه داشته باشند که مردم
آنها را فقط به شرط وفادار ماندن به اعتدال خواهند پذیرفت و در صورتی که
از خط اعتدال عدول کنند از چشم مردم خواهند افتاد. مردم با کسی عقد اخوت
نبستهاند و افراد و گروهها و جمعیتها و دولتها را به شرط پایبندی به
شعارها و وعدههایشان میپذیرند.
براساس این واقعیت و در این چارچوب،
اکنون نباید کسی به خود حق بدهد سخنرانی مخالف خود را ممنوع کند یا برای
آن مشکلی ایجاد نماید حتی اگر آن شخص احمدی نژاد باشد که در دولت او آزادی
بیان و قلم به پائینترین حد خود رسیده بود. دولت اعتدال نه تنها نباید
مانع آزادیهای مشروع و قا نونی بیان و قلم شود بلکه باید مروج آزادی بیان
و قلم باشد و با هر فرد یا جریانی که در مقابل این آزادی بایستد برخورد
قاطع قانونی کند.
این تذکر را به این جهت لازم دانستیم که تجربه
دورههای گذشته را به یاد آوریم و بر این واقعیت تلخ تأکید کنیم که شرایط
نامطلوب سالهای اخیر، محصول بیتدبیریهای دورههای قبل از آن است. آن
روز که به بهانه مقابله با مخالفان نظام مانع سخنرانی هر کس که خواهان
اصلاح امور بود میشدند نمیبایست به مانع تراشان اجازه اخلال داده میشد.
آن روز که به بهانه اصلاحات، هر چه از قلمها تراوش میکرد و هرچه بر
زبانها جاری میشد نثار بهترین شخصیتهای انقلابی و دلسوزترین خادمان
کشور و نظام میکردند میبایست به چنان جریان سرکوبگری که خود را زیر نقاب
زیبای اصلاحات پنهان کرده بود اجازه یکه تازی داده نمیشد. آن مسامحهها و
شاید رضایتمندیها از اقدامات انحرافی طبعاً نتیجهای غیر از افراط دوران
8 ساله گذشته به بار نمیآورد. بنابر این، اکنون برای آنکه شرایط نامطلوب
گذشته تکرار نشود، مسئولان جدید باید اشتباهات گذشته را به وسیلهای برای
درس گرفتن تبدیل کنند و با مراقبت شدید و پ?گیریهای مداوم، فرهنگ اعتدال
را در تمام زمینهها نهادینه نمایند و اجازه بازگشت جامعه به شرایط افراط
و تفریط را ندهند.
نظام جمهوری اسلامی به دلیل تکیهای که بر احکام
نورانی اسلام دارد، نیازی به سختگیری و محدود ساختن آزادیهای مشروع
ندارد. این نظام، اهل منطق است و بهترین منطق را در پاسخ به مخالفان ارائه
میدهد. کسانی که در داخل چنین نظام منطقی و پرمحتوائی با هم رقابت
میکنند، بیش از دیگران باید همدیگر را تحمل کنند. از مسیر همین تحمل است
که میتوان نظام اسلامی را تقویت کرد و راه را بر آفات گوناگون بست. حفاظت
از خط مشی اعتدال نیز باز گذاشتن مسیر آزادی بیان و قلم در چارچوب قانون و
خودداری از اعمال سلیقههای فردی و گروهی و جناحی است. بنابر این، همه
باید تلاش کنند فرهنگ اعتدال را نهادینه کنند تا از این طریق، جامعه از
آفت افراط و تفریط مصون بماند.