صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۴ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۱۲۷۱۴۷
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: ۱۸ : ۱۰ - ۱۰ شهريور ۱۳۹۲
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

ماراتن انتخاب شهردار در حال رسیدن به خط پایان است و تنها محسن هاشمی و محمدباقر قالیباف در غربال نامزدهای جدی شهردار باقی مانده‌اند. هشت‌سال تصدی قالیباف بر مسند شهرداری پایتخت کارنامه اوست که با تمام نقاط تیره و روشن‌اش در برابر دیدگان مردم قرار دارد. در آن سو محسن هاشمی مدیرعامل سابق مترو، مسوول‌دفتر رییس‌جمهور و بازرس ویژه او در دوره سازندگی و... قرار دارد. برای صحبت‌کردن درباره برنامه‌های محسن هاشمی راهی دفتر نشر معارف انقلاب در سعادت‌آباد می‌شوم. در طول مصاحبه بارها و بارها از تراکم‌فروشی، قانون‌گریزی، سیاست‌زدگی، عدم نظارت،بی‌برنامگی و زیرپا گذاشتن طرح تفصیلی در این سال‌ها انتقاد می‌کند. برنامه‌اش را حول محورهای قانون‌گرایی، درآمد پایدار، توسعه پایدار و خرد جمعی نوشته و به شورای شهر ارایه کرده است. محسن هاشمی بعد از مصاحبه دفتر بنفش‌رنگ «برنامه‌ای برای تهران پایدار، در تعامل با دولت تدبیر و امید» را برای مطالعه به‌دستم می‌دهد؛ برنامه‌ای که توانسته رای 14عضو اصلاح‌طلب شورای شهر را برای او جذب کند و حالا باید دید آیا او می‌تواند با این دفتر بنفش‌رنگ و جلب آرای شماری دیگر از اعضای شورا، بر سمت شهرداری پایتخت تکیه زند؟

‌رسانه‌های اصولگرا در زمینه دیدار شما با قالیباف می‌گویند رفته بودید توافق کنید. آیا چنین چیزی صحت دارد؟ این دیدار به دعوت چه کسی بود؟ چه حرف‌هایی زده شد؟
قالیباف از من دعوت کرد، البته هیچ توافقی هم نشد. به‌دنبال توافق نبودند و قالیباف گفت: «من فقط می‌خواستم به شما بگویم برای شهرداری تهران نامزد می‌شوم و شاید پس ذهنشان این بود وقتی به من به‌عنوان مشاورش حکم دادند شاید این برداشت می‌شد که باید درفعالیت هایم تجدیدنظر کنم اما هیچ وقت این را به من صراحتا نگفتند.»

‌در این سال‌ها شاهد این بودیم که مجری و پیمانکار پروژه‌های بزرگ شهری خاتم‌الانبیا یا بنیاد تعاون ناجا بود. آیا درست بود؟ اگر شما شهردار شوید پیمانکارهای پروژه‌هایتان را چگونه انتخاب می‌کنید؟
نکته اصلی در این موارد از این جا می‌آید که سیستم‌های بانکی با سرمایه قابل توجه به این ارگان‌ها متصل هستند. مثلا خاتم‌الانبیا متصل به حمایت سه بانک از حمله بانک انصار، ثامن الائمه یا... است. نیروی انتظامی متصل به بانک قوامین و چون شهرداری احتیاج به نقدینگی دارد و اینها می‌توانستند تامین نقدینگی کنند با خرید اموال و مجوز ساخت‌وساز از شهرداری و در ازای آن برای شهرداری کار کنند بنابراین رشد و وسعت بیشتری گرفته. این اصولا از تعجیل در اجرا نشات می‌گیرد. به دلیل سرعت در اجرا، پروژه احتیاج به نقدینگی پیدا می‌کنند و دنبال سرمایه می‌گردند و سرمایه‌ها در سیستم بانکی وجود دارد البته تعدادی از مدیران فعلی شهرداری ارتباطات نظامیشان حفظ شده است. بالاخره بخشی از سپاه آمده‌اند، بخشی از نیروی انتظامی عمدتا روابط نزدیکی دارند و راحت‌تر با هم کار می‌کنند. باید نگاه شود که آیا برای شهر مفید بوده است یا خیر؟ من خود در مترو در بخش‌هایی با این روش کار کردم که هم مفید داریم هم گهگاه کمی غیرمفید.

‌کارشناسان و معماران می‌گویند دیگر شهر را شهرسازها نمی‌سازند بلکه دلال‌ها و بساز و بفروش‌ها می‌سازند چرا چنین اتفاقی افتاده است؟
چون بخش خصوصی به سمت مسایل رانتی سوق داده شده است. راه را برای بخش خصوصی باز کردند تا بتواند باغی را بخرد، زد و بند کند، بخشکاند، از شهرداری مجوز بگیرد، درجایی که قانونا 30‌درصد سطح اشغال دارد. صددرصد را اشغال کند، به جای شش‌طبقه، 12‌طبقه بسازد و برای شهر ایجاد مشکل کند و درآمد کسب کند. وقتی فضا برای فعالیت‌های رانتی، درآمدهای کلان و صدمه به شهر باز می‌شود و به جهت دید انتخاباتی و... نیاز مالی باز کردند طبیعی است سرمایه‌گذار سریعا مسیری را که برایش بازگذاشتند انتخاب می‌کند. دیگر به هیچ عنوان سرمایه‌اش را در بافت فرسوده هزینه نمی‌کند. برای فعالیت‌های بلندمدت با شهرداری مشارکت نمی‌کند، چراکه فضا برایش در جاهای دیگر مهیا شده است. از تراکم مازاد استفاده می‌کند و سود کلان می‌برد. مسیر اینگونه درآمدها را طوری باز گذاشتند که سرمایه‌گذارها برای رسیدن به آن مسابقه می‌گذارند. همین خود باعث شهرفروشی و عدم‌سرمایه‌گذاری مردم در اولویت‌های شهر می‌شود. اصولا در شهر باید مسیرهای رانتی را کنترل کنیم تا مسیرهای سرمایه‌گذاری به نفع شهر باز شود. می‌گویند این پروژه باید به انتخابات برسد، در نتیجه احتیاج به پول و سرمایه دارند، بنابراین زمین پارکینگ شهر را تغییر کاربری داده و تبدیل به برج می‌کنند، تا اعتبار را تامین کنند. به‌عنوان مثال زمین میوه و تره‌بار فرمانیه را می‌فروشند.

‌چرا چنین اتفاقی افتاده؟ آیا عدم‌نظارت بر عملکرد شهرداری باعث این اتفاق شده است؟
نقش شورای شهر در این زمینه بسیار مهم است اگر شورای شهر جدی باشد نمی‌گذارد، چنین اتفاقی بیفتد. چون نظارت وظیفه شورای شهر است اینکه مراقب باشد شهر با خرد جمعی، آرامش در تصمیم‌گیری و اجرا اداره شود در غیراین‌صورت نتیجه‌اش همین سیما و منظری است که در شهر دیده می‌شود. چون فرصتی برای طراحی شهر نمی‌دهیم. در فضای رانتی دلال‌ها با سرعت و هدف کسب سود در خدشه‌دارکردن چهره شهر با هم رقابت می‌کنند. مساله بعدی مساله قانون‌گریزی است. اینجا نقش شورای شهر خیلی مهم است باید تذکر دهد.

یعنی شورای سوم در خلال این سال‌ها نتوانسته به وظیفه‌اش به‌طور کامل عمل کند؟
بله شورای سوم متاسفانه به سه چیز توجه جدی نکرده است؛ حقوق شهروندی، شفافیت شهرداری و عمدتا در نظارت مشکل جدی داشته‌اند. در حقوق شهروندی شعار زیاد داده‌اند اما وقتی 250 روز از سال هوا ناپاک است یعنی کیفیت زندگی ندارید پس حقوق شهروندی رعایت نشده است. در بحث درآمدها واقعا مشخص نیست چه میزان آن با قانون‌گریزی تامین شده است. بگویند درآمدهای شهرداری چند‌درصدش با شهرفروشی و قانون‌گریزی بوده است؟ رقم آن را بیان کنند. چند متر تراکم مازاد فروخته شده است؟ کسی نمی‌داند. پس این چه شفافیتی است؟ به نظر من شهردار نباید سیاسی باشد. نیتی جز شهرداری پشت ذهن او نباشد و اگر هدف دیگری دارد باید عنوان کند و از شهرداری برود و در مدیریت شهر نماند و از شهر برای رسیدن به هدف دیگری استفاده نکند. باید درآمد پایدار را به‌صورت جدی در نظر بگیرد که در اینجا نظارت شورای شهر اهمیت می‌یابد به راحتی هم می‌توان نظارت کرد، به محض اینکه هر درآمدی وارد حساب شهرداری می‌شود بررسی کنند از کجا آمده است. آیا این درآمد صدمه به شهر زده است یا خیر و اینچنین نیست که شورای شهر بگوید ابزار ندارد چراکه حساب شهرداری مشخص است، پولی که به آن واریز می‌شود مشخص است و اینکه با چه قراردادی به حساب واریز می‌شود، کافی است که نظارت کند.

پس علت اینکه شورا نتوانست نظارت کند چه بوده است؟
حتما نخواسته‌اند نظارت جدی کنند. مساله بعد، توسعه پایدار است که به آن بی‌توجهی شده است. توسعه پایدار یعنی توسعه انسان و محیط‌زیست محور. هر پروژه‌ای باید مطالعات فنی، اجتماعی، اقتصادی و محیط‌زیستی داشته باشد. به‌خصوص پروژه‌های بزرگ باید در رسانه‌ها مطرح شوند و نظر مردم در این زمینه خواسته شود. شهر تهران کار اورژانسی ندارد و لازم است قانون‌گرایی، درآمد پایدار، توسعه پایدار و خرد جمعی بر آن حاکم شود.


‌برخی اصولگرایان شورای چهارم و منتقدان شما عنوان می‌کنند که محسن هاشمی تجربه ‌کار اجرایی در سطح کلان را ندارد و سابقه اجرایی‌اش محدود به شرکت بهره‌برداری مترو است. به این دلیل به درد شهرداری تهران نمی‌خورد، پاسختان به این انتقادها چیست؟
من در طول سال‌های 65 تا 71 به‌عنوان معاون هماهنگی گروه موشکی فعالیت می‌کردم، سپس فعالیتم را به‌عنوان عضو هیات‌مدیره صنایع دفاع ادامه دادم تا سال 71 در این سمت بودم. از سال71 تا پایان دوره ریاست جمهوری آیت‌الله هاشمی بازرس ویژه ریاست جمهوری بودم و در سطح هیات دولت و با وزرا همکاری می‌کردم. دوسال آخر دوره ریاست‌جمهوری آیت‌الله هاشمی به دلیل رفتن مرعشی رییس دولت وقت به‌عنوان نماینده مردم کرمان به مجلس من به‌عنوان رییس دفتررییس‌جمهور منصوب شدم. وقتی ریاست جمهوری آیت‌الله هاشمی تمام شد و همه ما به مجمع تشخیص کوچ کردیم رییس دفتر مجمع تشخیص مصلحت نظام شدم و این پست را نزدیک 10سال بر عهده داشتم. هنگامی که به مجمع آمدیم آقای خاتمی رییس‌جمهور شده بود. وی آقای نوری را به سمت وزیر کشور منصوب کرد. آقای نوری خیلی به من لطف داشت و دارد و من را به سمت مدیرعاملی مترو و ریاست هیات‌مدیره مترو منصوب کرد و در تمام این سال‌ها در سطح اجرایی کلان کشور فعالیت کرده‌ام.

‌شواهد نشان می‌دهد شهردار آینده تهران شهری بدهکار تحویل می‌گیرد چه در بخش فاینانس‌های یکی، دوساله و چه در بخش‌های دیگر، آیا ارزیابی‌ای از میزان این بدهی‌ها دارید؟ برای حل این مشکل و تامین درآمدهای پایدار چه برنامه‌هایی دارید؟
من نگرانی ندارم. البته درست است بدهکاری وجود دارد و ارقام متعددی از این بدهی گفته می‌شود؛ چه بدهکاری به پیمانکاران، چه سیستم بانکی و چه بدهی فاینانس اما شهر تهران و شهرداری تهران آنقدر قوی است که دچار مشکلی در این زمینه نمی‌شود. این امکان وجود دارد که با کمک شورا و دولت با استفاده از درآمدهای پایدار و روش‌هایی که برای کسب درآمد پایدار در برنامه‌ریزی‌ها در نظر گرفتیم، بتوانیم از این معضل عبور کنیم.


منبع: شرق

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
۱۶:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۰
کاش منافع مردم در نظر گرفته شود
علي
|
۱۲:۳۹ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۰
مردم؛مسئولين. محسن هاشمي چيز ديگري است.فرقش با ديگران مثل ظرف بلور و ظرف گلي است. مديريتش بسيار توانمند و بسيار پخته است. اشرافيت كامل دارد. مسئوليتهاي بزرگي تر داشته كه به خوبي از پسش برآمده در كارنامه كاريش كسي نتوانسته يك ذره ايراد وشبهه بگيرد. درمتروي تهران13سال مديرعامل بوده؛نتونستند يك تومن ايرادو مشكل مالي دربيارند. ميلياردها تومن پول رفته اومده؛ حالا قضاوت كنيد. ماباچشم خودمان ميديديم. چگونه با جان ودل در تونلهاي آب گرفته مترو كار ميكرد. اينجانب در مديرم نه مسئول يك كارمند معمولي ام. باور كنيد محسن هاشمي چيز ديگري است.
پله تپه خوزنين
|
۱۰:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۰
ايشان(هاشمي )اگر از اين اعتماد بوجود آمده خوب صيانت كند مديري توانمند است.