پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : شرق: زنی که متهم است با همدستی همسایه، شوهر خود را به قتل رسانده با کشف چند تار مو دستگیر شد و به جرمش اعتراف کرد.
ماموران پلیس، چندی قبل در جریان کشف جنازهای در بزرگراه تهران- ساوه قرار گرفتند. آنها وقتی به محل اعلامشده رفتند جنازه مرد میانسالی را دیدند که هیچ اثری از جراحت روی پیکرش وجود نداشت و معلوم نبود وی به چه دلیل جان باخته است.
از سویی هیچ مدرک شناساییای نیز همراه این مرد نبود. جنازه به پزشکیقانونی منتقل شد و کارآگاهان با بررسی پرونده افراد مفقود شده، فهمیدند مرد ناشناس شباهت زیادی به جوان 28سالهای به نام کاوه دارد که همسرش چند روز قبل ناپدیدشدن او را به پلیس گزارش داده بود. همسر کاوه بعد از رفتن به پزشکی قانونی و رویت جنازه تاکید کرد متوفی شوهرش است.
او ادعا کرد همسرش روز حادثه بدون هیچ توضیحی خانه را ترک کرد و پس از آن دیگر خبری از وی نشد. این زن گفت: «وقتی از تاخیر شوهرم در بازگشت به خانه نگران شدم بارها با تلفن همراهش تماس گرفت اما موبایل او خاموش بود.
از دوستان و اقوام نیز پرسوجو کردم ولی هیچکس از کاوه خبر نداشت و به ناچار موضوع را به پلیس اطلاع دادم.»این زن که زهره نام دارد در مرحله بعدی تحقیقات درباره نحوه مفقودشدن شوهرش ادعای دیگری را مطرح کرد و همین تناقضگویی باعث شد کارآگاهان به وی ظنین شوند. این شک زمانی قوت گرفت که شواهدی مبنی بر وجود اختلافات میان این زوج به دست آمد.
با وجود این زهره همچنان ادعا میکرد از همه چیز بیاطلاع است و نقشی در مرگ شوهرش ندارد.
متخصصان پزشکی قانونی هنگامی که مشغول معاینه جنازه بودند، زیر ناخنهای متوفی چند تار مو پیدا کردند و با بررسیهای تکمیلی معلوم شد این موها متعلق به زهره است، به این ترتیب مشخص شد کاوه در حین کشمکش با همسرش جان خود را از دست داده است. زهره وقتی با این مدرک مواجه شد به جرمش اعتراف کرد و گفت: «شوهرم مرد بیاخلاق و فاسدی بود، بهگونهای که دیگر نمیتوانستم رفتارهای وی را تحمل کنم. ما بارها سر این موضوع با هم درگیر شده بودیم و همیشه اختلاف داشتیم تا اینکه من داستان زندگیام را برای پسر همسایه که مجید نام دارد تعریف کردم.
ما هرازگاهی با هم صحبت میکردیم و مجید میگفت هرکاری که از دستش بربیاید برایم انجام میدهد.»متهم ادامه داد: «شب حادثه به خانه پدر من رفته بودیم و در مسیر بازگشت به خانه باز هم بهدلیل رفتارهای خلاف اخلاق کاوه با هم درگیر شدیم، من همان شب مجید را خبر کردم و به او گفتم میخواهم شوهرم را بکشم، او هم قبول کرد به من کمک کند.»کارآگاهان بعد از شنیدن این حرفها مجید را بازداشت کردند.
این پسر نیز جرمش را گردن گرفت و گفت: «شب حادثه ابتدا به کاوه آمپولی تزریق کردم که او بیحال شد. نیمساعت بعد کیسه نایلونی را دور سرش پیچیدم و آنقدر نگه داشتم تا جانش را از دست داد بعد جنازه را در خودروام گذاشتم و به منطقهای دورافتاده بردم و در آنجا رها کردم.»