«پل
گاسکویین» ستاره مشهور فوتبال انگلستان به دلیل اعتیاد به الکل در شرایط
بسیار بدی قرار گرفته است تا جایی که بیم مرگ او میرود. این بازیکن سابق
تیمهای باشگاهی انگلیس که بازی خود را از تیم نیوکاسل در سال 1985 آغاز
کرد و در شرایط فعلی تنها 46 سال دارد آنچنان در دام اعتیاد به الکل قرار
گرفته که روزنامه سان از احتمال خطر مرگ برای او در هفتههای آینده خبر
داده است. پس از کنارگذاشتن فوتبال او دچار مشکلات فکری و روحی فراوانی شد
که بارها مورد توجه رسانهها قرار گرفت.
گاسکویین چندین بار نیز تلاش
ناموفقی برای ترک اعتیاد به الکل داشت. آخرین بار در روزهای گذشته پل در
حالی که به شکل بسیار ناراحتکنندهای در برابر یک هتل افتاده بود و از
عابران تقاضای الکل داشت دیده شده، عکاسان هم بیکار ننشستند و تصاویر
درماندگی او به سرعت در رسانههای انگلیسی بازتاب فراوانی داشت.
گاسکویین
که اخیرا در آریزونا به مدت دو ماه تحت درمان قرار گرفته بود، بعد از پایان
این دوره به خبرنگاران گفته بود:«هرگز بعد از دوران توانبخشی به مشروبات
الکلی روی نخواهم آورد و به آنها دست هم نمیزنم. یادم میآید وقتی روی تخت
بستری بودم دکترها مدام میگفتند وضعیت وخیم است. اگر بهبود یابد نباید
دوباره به سمت این جور کارها برود. و یادم هست که التماس میکردم نگذارید
که من بمیرم و خیلی ترسیده بودم.»
اما برای علاقهمندان فوتبال صورت ککمکی
و تپل، هیکل متوسط، چشمان آبی و اخلاق بدش هیچوقت از یادها نمیرود.
کافی
بود در جامجهانی 1990 پا به توپ شود تا منتظر یک پاس فوقالعاده از او
باشیم یا در فرصتی دیگر توپ را بدزدد و به دروازه حریف نزدیک شود. بازیاش
مقابل کامرون و روبهروی کهنهکار سالخوردهای چون «روژه میلا»ی سیاه همه
را شیفته او کرد. بعدها که از اینور و آنور درز کرد در انگلستان گازا
صدایش میکنند و از طبقه فرودست جامعه میآید، عشق فوتبالدوستان به او
دوچندان شد: «گازا، گازا» با خودتان چند بار تلفظ کنید.
مثل پیتزا، مثل
کازابلانکا. آدم خوشش میآید که تکرار کند، گازا. یکبار اگر بخواهید
بگویید «بوخوالد» مدافع آلمان متوجه میشوید این لقب از کاکا و روبینیو و
بکام هم خوشآهنگتر است. از همه بهتر او میتوانست مشروب بخورد و کافهها
را به هم بریزد. مربی تیمی شود و مستقیم به قعر جدول سقوط کند یا دور از
چشم مربیها سیگار دود کند. جالب است بدانید که آلکس فرگوسن مربی اخلاقگرای
منچستر برای وین رونی مهاجمی که گاسکویین را الگوی خود میدانست کلاسهای
آدابدانی و معاشرت ترتیب داده بود تا سر به راهش کند، که کرد.