مطلبی که هفته پیش خطاب به شما نوشتم{
اینجا}
اظهار نظرهایی را به دنبال داشت که بررسی روش جنابعالی را در ایراد اتهام
به مخالفان سیاسی را لازم ساخت تا نسبت روش شما با ارزشها و احکام اسلامی
آشکار شود شاید برای شما و دسته ای از جوانان با انگیزه درست دفاع از
انقلاب اسلامی مفید باشد. شکافتن ابعاد روش تان محتاج جستجوی همه مقالات
تان نیست زیرا نوع برخورد در نوشته های جنابتان معمولا یکسان است. یک نمونه
در سطور بعد بررسی میشود.
در سرمقاله ی مورخه ۱۵ دی ماه ۸۹ در پی ملاقات فراکسیون اقلیت مجلس با آقای خاتمی نوشته اید:
« خیانت خاتمی و ایفای نقش ستون پنجم برای آمریکا، اسرائیل و انگلیس فقط
یک احتمال در برداشت تصویری یا تصوری در اندازه حدس و گمان نیست، بلکه
اسناد فراوان و غیر قابل انکاری از وطن فروشی و خیانت وی حکایت می کند» سپس
با اشاره به وجود اسناد فراوان در امر فوق به یک سند غیر قابل انکار به
زعم خودتان اشاره کرده و آورده اید: «یکی از این اسناد که خاتمی با
دستپاچگی و به گونه ای ناشیانه آن را تکذیب کرده است – و این خود نشان
آگاهی وی از خیانتی است که که مرتکب شده – ماجرای دو بار ملاقات پنهانی وی
با جورج سورس صهیونیست معروف و مشهور به پدر کودتاهای مخملی است. خاتمی در
این ملاقات ها دستورالعمل و فرمول به زعم خود استحاله ی داخلی و انجام
کودتای مخملی با کلید واژه و اسم رمز تقلب در انتخابات را دریافت می کند»
شما در نوشتار فوق از دو واقعه خبر داده اید:
۱) آقای خاتمی با سورس دو بار پنهانی ملاقات داشته است،
۲) در این ملاقات سورس روش کودتای مخملی را تا جزئیاتی مثل رمز عملیات را به او آموخته است.
بعد بر فرض صحت این دو خبر سه قضاوت کرده اید:
۱) خاتمی ستون پنجم آمریکا و اسراییل و انگلیس در ایران است
۲) خائن است
۳) وطن فروش است.
اولاً
دو خبر مذکور را آقای خاتمی تکذیب کرده است و شما هیچ مدرکی برای این
ادعای خود ارائه نکردید. از سه حال خارج نیست: اول، دو خبر دروغ باشد و
برای ملکوک کردن مخالف سیاسی جعل شده باشد. در این صورت تکلیف شما و نسبت
کارتان و شخصیتتان با ارزش ها و احکام اسلام روشن است و نیازی به شرح نیست.
دوم، خبر موثق نداشته اید بلکه بر روش متعصبانه که خبر منفی را در باره
مخالفانشان راحت می پذیرند عمل کرده اید. حسب اصول اسلامی، انسان حق ندارد
به ظنّ و گمان در امور مهم مانند آبروی مسلمان ترتیب اثر دهد. تبعیت از
ظنّ به صراحت در آیات متعدد الهی موجب گمراهی دانسته شده است. خداوند می
فرماید «إن الظن، لایغنی من الحق شیئا» (ظنّ به هیچ وجه شما را بی نیاز از
دنبال نمودن و پیدا کردن حق و حقیقت نمی کند).
در علم اصول فقه باب
مفصلی وجود دارد مبنی بر باب حجیّت و عدم حجیّت ظنّ. آیا می شود از این
ظنیات آن نسبت های زشت را نتیجه گرفت که در قاموس قرآن و ایران بدتر از آن
نمیتوان به یک سیاستمدار مسلمان نسبت داد؟
سوم، حالت سوم این است
که شما اخبار ملاقاتی را که خودتان میگویید پنهانی انجام شده، از سرویس
اطلاعاتی گرفته باشید. چون ما به روش مذموم گفته شده این حدس را جواز جاسوس
خواندن برادر دینی خود آقای شریعتمداری نمیدانیم، به ناچار باید فرض کنیم
منابع امنیتی کشور این اخبار را در اختیار شما گذاشته اند. در این فرض آنها
به عنوان ضابط دادگستری بیداد کرده اند و مجرم اند و شما شریک جرم آنان که
اطلاعاتی را که امین در نگهداشت آن بوده اند خیانت در امانت کرده و برای
مقاصد سیاسی خرج کرده اند. ما فکر می کنیم علی القاعده چنین نیست. چون شما
برای دو خبر مذکور راهی برای اثبات ارائه نکرده اید از نظر اسلامی محکوم
هستید صرف نظر از آن که آقای خاتمی ملاقات با سورس کرده باشد یا نه،
جنابعالی مفتری شناخته می شوید. قصد من مطلقا نه تنزیه آقای خاتمی است نه
متهم کردن ایشان. مهم این است که روش شما با تمامی آموزه های اسلام
ناسازگار است و تبعات خطرناکی برای وحدت ملی و اخلاق و انصاف در جامعه
دارد.
رفتار شما چه نسبتی با آموزه های اسلامی و سیره ی پیامبر مکرم اسلام(ص) در حکومت داری دارد؟
پیامبر
گرامی اسلام در قضیه «لیلة العقبة» که برخی از اصحاب قصد ترور پیامبر را
داشتند، پس از آنکه توسط جبرئیل از این امر با خبر شدند، اسامی آن افراد را
مسئله ی سرّی قلمداد نمودند.
حذیفه که در این ماجرا پیامبر را
همراهی مینمود، تا آخر عمر به نام صاحب سرّ پیامبر در بین اصحاب شناخته می
شد. ایشان با مخفی نمودن و تغافل، سعی در جذب کسانی که علم به توطئه ی آنها
داشتند، نمودند و شما که خود را منتسب به اصول ارائه شده در اسلام می
دانید، با مبنا قرار دادن یک ملاقات که قدرت اثبات وقوع آن را ندارید، سعی
می نمایید محتوای ملاقات را با استناد به مسائل ثابت نشده، کشف و کسی را که
مردم در طول ۸ سال با شخصیت و منش او آگاه شده اند با نسبت های کثیف از
گردونه ی نظام حذف نمایید. من به آقای خاتمی هیچگاه رای نداده ام و پشیمان
هم نیستم ولی پیرو قرانی هستم که میفرماید: و لا یجرمنکم شنئان قوم علی ان
لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی، دشمنی با گروهی شما را به بی دادگری و ستم
نکشاند دادگری کنید که به تقوا نزدیکتر است.
برادرانه به یادتان می
آورم که در دهه ی اول انقلاب، سید مهدی هاشمی معدوم، دقیقاً به همین روش
سعی در تخریب و حذف جناح موسوم به راست می نمود. او شخصیتی تحلیل گر و به
زعم خود انقلابی دو آتشه بود و جای مهر بر پیشانی داشت، اما عدم مراعات
اصول اسلامی در روش، کارش را از ترور شخصیت مخالفینش به ترور شخص آیت الله
شمس آبادی و برخی دیگر از مومنان کشاند. آن هم برای رشد و پیروزی و تعالی
انقلاب!!
نتیجه جریان سازی شما در چهار سال اخیر، به اقلیت کشاندن
اصول گرایان بود. عده ای را با نام اصحاب فتنه، دیگرانی را با نام ساکتان
فتنه. عدالت یک کمال است و روزنامه ی کیهان که متعلق به بیت المال است،
باید عادلانه اداره شود. اهانت، تهمت و افترا، هتک حرمت و بی آبرو کردن و
تحقیر مومنین، از گناهان کبیره است. عمل شما عادلانه نیست.
هم سکوت در قبال فتنه بد است و کاسبی از فتنه و قدت طلبی و حذف رقیب به واسطه ای آن.
عمل
شما، یعنی پاشیدن بذر کینه بین لایه های جامعه و تلاش برای حذف یک طیف از
قدرت سیاسی با روشی غیر اسلامی، فتنه است. اگرچه چون به سوء نیت شما
اطمینان ندارم، شما را فتنه گر نمی نامم.
همین امر نسبت به برخی از
کسانی که در سال ۸۸ عملشان به آشوب دامن زد نیز صادق است. یعنی عملشان به
فتنه کمک کرد ولی چون بد نیت نبوده اند نمیتوان فتنه گرشان خواند. و این
کنه حرف آن دسته از زجر دیدگان انقلاب است که مخالف روش شمایند که برخی از
خاطیان سال ۸۸ را قاصر یا مقصر می دانند ولی فتنه گر نمیشمارند.
معارف
اسلامی در جدا کردن عمل مومنین از خودشان و زیر سوال بردن عمل حتی الامکان
و نه شخص ایشان دلالت دارد چرا که تا سوء نیت احراز نشود نمی توان شخص را
فاسد دانست. این نکته را هم در پایان اضافه کنم که مشی رهبری در همه این
موارد کاملا عکس روش شما بوده است که اگر لازم شد به آن نیز می پردازم
انشاءالله.
آدمهایی رو که خودشون به خواب زدن نمی شه بیدار کرد!!!!!!!!!!!
سایت انتخاب بی طرفی خودتو نشون بده و نظرمو تایید کن.
اینو خودش میدونه ؟
اینو میدونه که چقدر طرفدار داره بین ایرانیا ؟
اگر میدونست میومد و کاندید ریاست جمهوری میشد
فقط یه توصیه به برادر حسین داردم ؛ این آخر عمری بزار کمی دست و زبونت استرحت کنه . اگر بهشون استراحت بدی همین دست و زبون اون دنیا شفاعتت رو میکنن
باور کن
عمل شما، یعنی پاشیدن بذر کینه بین لایه های جامعه و تلاش برای حذف یک طیف از قدرت سیاسی با روشی غیر اسلامی، فتنه است. اگرچه چون به سوء نیت شما اطمینان ندارم، شما را فتنه گر نمی نامم
از ایشان هم تشکر می کنیم
از انتخاب محترم تقاضا میکنم نسخه ای از این مقاله را به روزنامه کیهان و خبرگزاری فارس ارسال کنند
4 سال داریم میگیم آقای شریعتمداری این راهش نیست
به امام کاظم گفتم یکی از دوستان شما عالمانه شرب خمر می کند و گناهان کبیره انجام می دهد،ما از او بیزاری بجوییم؟ حضرت فرمود از عملش بیزاری بجویید نه از خودش،خودش را دوست بدارید و هملش را دشمن بدارید،عرض کردیم: اجازه داریم به او فاسق و فاجر بگوییم ؟ فرمود : نه فاسق و فاجر و کافر کسی است که منکر ما اهل بیت باشد و با ما دشمنی کند،خدا ابا دارد از این که دوست ما اهل بیت را فاسق بنامد ولو عمل کند به اعمال (زشت).شما به او بگویید کسی که عملس رشت و فسق است . کسی که مومن است ولی عملش خبیث است. و روح و بدن اوطیب است.»
ببینید کسی حق ندارد به محب اهل بیت فاسق بگوید. ولی این اقای شریعت مداری به راحتی و با دلائل غیر محکم . مانند نقل قول از این آن یا به استناد تحلیل هایش ،کسی را وطن فروش یا خائن می نامد و اصرار هم بر این مبنایش دارد. یکی نیست بگوید تو از کجا آمده اس ؟ چقدر سواد داری؟ کدام یک از مراجع گفتار این چنینی تو را قبول دارند؟ کی می خواهی این روش جذب حد اقلی و دفع حد اکثری ات را تمام کنی؟
1-اگر کشف آقای شریعتمداری در باره ی آقای خاتمی درست است ،سیستم اطلاعاتی وامنیتی و نهادهای نظارتی ما چرا به وظایف خود عمل نمی کنند ؟
2-در ظول 8سال که آقای خاتمی در راس قوه ی اجرایی کشور قرار داشتند، بهترین فرصت برای انجام نیات مورد ادعای شریعتمداری را در اختیار داشتند؛ اگر آقای خاتمی در این فرصت اقداماتی در این فرصت علیه نظام انجام داده اند،تمجید مقام معظم رهبری در پایان دوره ریاست جمهوری ایشان (خاتمی)چه معنایی دارد؟
3-خیل عظیم طرفداران آقای خاتمی که اغلب از طبقه تحصیلکرده وآگاه جامعه بوده، و بعضا از مقامات ومدیران ارشد و اساطین انقلاب محسوب می شوند، چگونه از کشف آقای شریعتمداری بی خبر ند؟
از رو برو انتخاب چاپ کن
درود بر هاشمی، خاتمی و روحانی!
آقای شریعتمداری باید نوبل تهمت بگیرند.
بسیار زیبا و مستدل بود ای کاش تقاضای یک مناظره با جناب حسین سورس در تلویزیون می دادید وصد البته اولا مورد موافقت ایشان و مهمتر اینکه مورد موافقت عمو عزت (ضرغامی) قرار می گرفت تا همه مردم به خوبی با این جناب آشنا می شدند تا دیگر به این راحتی دیگران را مورد تهمت و افترا قرار ندهد و خود را امامزاده و پاکترین مخلوق خدا جلوه ندهد
آیا شما قبول ندارید که بعضی ها اصحاب قتنه بودن و بعضی ها ساکتین فتنه؟!!!!!!!
فتنه ای که مقام معظم رهبری بارها از آن سخن گفت و تاکید زیادی برخواص ساکت داشت!!!!!!!
نويسنده اين مطلب يک روحاني واقعي است که منکر را به خوبي نهي کرده است.
آقایان هر چه می خواهند به هموطنان بر چسب می زنند
وطن فروش - جاسوس - ن.کر غرب و ...
همین شد که سرمایه های اقتصادی و علمی کشور که رمی بالای چند صد میلیارد است از کشور خارج شد
آیا اراائه این افکار و پافشاری بر انها خیانت به کشور نیست؟
چرا آقایان نباید جوابگوی این همه ضرر به کشور نیستند؟