تحقیقات پژوهشگران کشور نشان میدهد که با وجود تلاش برای وضع سیاستهای
تشویق موالید، نرخ باروری در تهران همچنان رو به کاهش است و در کمترین
میزان خود به 1.08 رسیده است.
به گزارش خبرنگار پژوهشی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، بر اساس نتایج
این تحقیقات، سطح باروری در ایران طی یک دهه گذشته زیر سطح جایگزینی جمعیتی
باقی مانده و به موازات این روند، نسبت خانوادههای تکفرزند و بدون فرزند
افزایش یافته، سن ازدواج بالا رفته و جمعیت رفته رفته رو به سالخورده شدن
است.
نرخ جایگزینی جمعیت 2.1 تعیین شده است؛ یعنی اگر به ازاء هر زن در یک کشور
2.1 فرزندآوری اتفاق بیفتد، جمعیت افزایش پیدا نمیکند و کاهش نیز نخواهد
داشت. به این ترتیب کل جمعیت توان ترمیم و بازتولید خود را پیدا میکند که
از نظر جمعیتشناسان وضعیت ایدهآل باروری در هر جامعه است.
بازنگری، تدوین و اجرای موفق یک سیاست جمعیتی برای افزایش سطح باروری در
کشورهایی که باروری پایینی دارند مانند ایران، متکی به ارتقاء شناخت
سیاستگذاران از رفتارها، ترجیحات و نیات باروری زوجهای جوان است.
دکتر امیرعرفانی، دانشیار دانشگاه نیپیسینگ(Nipissing) کانادا، پژوهشی را
انجام داده است که به بررسی میزان، رفتارها، ترجیحات و نیات باروری
زوجهای جوان شهر تهران میپردازد و از آنجا که شهر تهران مجموعهای از
فرهنگها، قومیتها و طبقات مختلف جامعه است شاید تا حدودی بتواند جمعیت
زوجهای جوان کلانشهرهای کشور را نمایندگی کند.
وی نتایج پژوهشهای خود و همکارانش را- که تخمین 1.08 درصدی نرخ باروری در
شهر تهران از جمله آن است- طی نشستی در مؤسسه تحقیقاتی جمعیتی آسیا و
اقیانوسیه اعلام کرد.
به گفته عرفانی، این پژوهش اهدافی را مانند بررسی نیات باروری، نیت برای
داشتن فرزند(دیگر) در زمان مشخص آینده، دلایل نخواستن فرزند(دیگر) در آینده
و عوامل مؤثر بر شکلگیری نیات باروری دنبال کرده است.
نمونه بررسی شده توسط وی و همکارانش متشکل از دو هزار و 267 زن و مرد متأهل
ساکن مناطق 22 گانه تهران است که زنان بین 15 تا 35 سال و مردان زیر 36
سال هستند.
میانگین سن ازدواج در تهران
آمار این پژوهش نشان میدهد که زنان تهرانی به طور متوسط در 22 سالگی و مردان در 27 سالگی ازدواج کردهاند.
از میان جمعیت زنان متأهل جوان نیز 15 درصد پس از ازدواج به تحصیلات خود ادامه دادهاند و 21 درصد از آنان شاغل هستند.
نرخ باروری کنونی شهر تهران
بررسیهای این جمعیتشناس نشان میدهد که نرخ باروری در شهر تهران علیرغم
اتخاذ برخی از سیاستهای تشویق موالید همچنان رو به کاهش است.
نرخ باروری در شهر تهران در سال 1388 برابر با 1.4 بوده است که در سال 1391
به 1.08 کاهش یافته است. این در حالی است که سرشماری عمومی سال 1390 میزان
نرخ باروری را در نقاط شهری ایران 1.12 اعلام کرده بود و این نشان میدهد
نه تنها نرخ باروری در شهر تهران کاهش پیدا کرده بلکه از متوسط مناطق شهری
کشور نیز پایینتر رفته است.
وی معتقد است که روند رو به کاهش نرخ باروری در شهر تهران زنگ خطری برای سیاستگذاران کشور به شمار میآید.
بر اساس این تحقیق، کاهش باروری بیشتر در سنین 25 تا 29 سال رخ داده است که
دلیل آن میتواند افزایش سن ازدواج و باقی ماندن در سن تحصیل باشد.
پردرآمدها و بالانشینها کمتر بچهدار میشوند
طبق پژوهش انجام شده، هرچه میزان درآمد خانوار بالاتر باشد، نرخ باروری در
آنها کمتر است. بر این اساس نرخ باروری برای سطح درآمد پایین 1.3 برای سطح
درآمد متوسط 1.2 و برای سطح درآمد بالا 0.7 است.
همچنین خانوارهای ساکن مناطق بالای شهر دارای پایینترین نرخ باروری 0.7 و
ساکنان مناطق میانی 1.1 و ساکنان مناطق پایینشهر نرخ باروری 1.5 داشتند.
1.1 فرزند به ازای هر خانواده جوان تهرانی
هماکنون میانگین تعداد کنونی فرزند در مردان و زنان جوان متأهل تهران 1.1
فرزند است. این در حالی است که این افراد جوان معتقدند در شرایط فعلی و
واقعی میتوانند به طور متوسط 1.6 فرزند داشته باشند و اگر شرایط به وضعیت
ایدهآل برسد تعداد مناسب فرزند 2.2 است.
به اعتقاد دکتر عرفانی این آمار پیامی برای سیاستگذاران جمعیتی دارد و آن
این است که شرایط زندگی زوجهای جوان را در سیاستگذاریهای خود لحاظ کنند.
این پژوهش همچنین به این نتیجه رسیده است که با افزایش سن ازدواج، سطح
تحصیلات، درآمد و تعداد فرزندان کنونی، میانگین تعداد ایدهآل فرزندان کاهش
مییابد.
هماکنون میانگین تعداد کنونی فرزند در مردان و
زنان جوان متأهل تهران 1.1 فرزند است. این در حالی است که این افراد جوان
معتقدند در شرایط فعلی و واقعی میتوانند به طور متوسط 1.6 فرزند داشته
باشند و اگر شرایط به وضعیت ایدهآل برسد تعداد مناسب فرزند 2.2 است.
40 درصد تهرانیها از بیفرزندی و یا کم فرزندی خود راضیاند
40 درصد از پاسخدهندگان به پرسشها صرف نظر از اینکه فرزندی داشتهاند یا
خیر اعلام کردهاند که در آینده هیچ فرزندی نمیخواهند یا راضی به
کمفرزندی شدهاند.
15 درصد نیز در شرایط تردید برای تصمیمگیری به سر میبردند و سایر
پاسخدهندگان زمانی بین سه تا شش سال آینده را برای نخستین باروری و یا
باروری بعدی اعلام کردهاند.
این 40 درصد که در آینده هیچ فرزندی نمیخواهند شامل 9 درصد کل پاسخگویان
بدون فرزند، 34 درصد کل پاسخگویان تک فرزند و 81 درصد کل پاسخگویان دارای
دو فرزند است.
این آمار نشان میدهد که تمایل برای به داشتن خانواده بدون فرزند در حال گسترش بوده و این هشداری برای سیاستگذاران است.
مهمترین دلایل برای نخواستن فرزند چیست؟
مهمترین دلایل افرادی که نمیخواهند در آینده هیچ فرزندی و یا فرزند دیگری
داشته باشند، نداشتن توانایی برای تأمین هزینههای فرزند دیگر27 درصد،
داشتن تعداد مورد نظر فرزندان(هیچ، یک یا دو عدد) 25 درصد، تداخل فرزندآوری
با علائق، تفریحات، برنامههای کاری و تحصیلی 16 درصد و نگرانی نسبت به
آینده فرزندان 15درصد است.
به صورت مفهومی «نگرش به فرزندآوری»، «تأثیر اجتماعی مانند فشارهای اجتماعی
و خانوادگی برای فرزندآوری» و «کنترل فرد بر روی منابع اقتصادی و منابع
دیگر» میتواند بر تصمیمگیری برای فرزندآوری مؤثر باشد.
سیاستهای تشویقی افزایش موالید بر 51 درصد تهرانیها بیتأثیر است
پژوهشگران این تحقیق برای بررسی تأثیر سیاستهای تشویقی بر نیت زوجهای
جوان، سیاستهای «سبد تغذیه رایگان ماهانه به مادر باردار یا دارای فرزند
خردسال»، «حقوق ماهانه به زنان غیر شاغل دارای فرزند خردسال»، «پوشش بیمه
اجباری درمان رایگان مادر و کودک»، «افزایش مدت مرخصی استعلاجی زایمان و
مرخصی بدون حقوق»، « پاداش ماهانه اولاد» و «در نظر گرفتن خانهداری
بهعنوان شغل و بیمه بازنشستگی زنان خانه دار» را نیز به پرسش گذاشتهاند.
برای آنانی که در داشتن فرزند در آینده مردد بودهاند «خانهداری به عنوان
شغل و بیمه بازنشستگی برای آن»، «سبد تغذیه رایگان ماهانه به مادر باردار
یا دارای فرزند خردسال» و «پاداش ماهانه اولاد» میتواند تأثیر بیشتری بر
تغییر تصمیم آنها در فرزندآوری داشته باشد.
برای کسانی که به طور قطعی فرزند دیگری نمیخواستند «خانهداری به عنوان
شغل و بیمه بازنشستگی برای آن» و «حقوق ماهانه به زنان غیرشاغل دارای فزند
خردسال» چنین تأثیری دارد.
در این میان 51 درصد از کسانی که به هیچ عنوان قصد بچه دار شدن نداشتند و
29 درصد از کسانی که در این تصمیم مردد بودهاند اعلام کردهاند که هیچ یک
از این سیاستهای تشویقی در تغییر تصمیم آنها مؤثر نخواهد بود.
برای هر دو گروه «افزایش مدت مرخصی استعلاجی زایمان و مرخصی بدون حقوق» از
کمترین میزان اهمیت و تأثیر برخوردار بوده است درحالیکه این سیاست به
تازگی از سوی دولت تصویب و ابلاغ شده است.
51 درصد از کسانی که به هیچ عنوان قصد بچه دار شدن
نداشتند و 29 درصد از کسانی که در این تصمیم مردد بودهاند اعلام کردهاند
که هیچ یک از این سیاستهای تشویقی در تغییر تصمیم آنها مؤثر نخواهد بود.
همچنین در هر دو گروه، «افزایش مدت مرخصی استعلاجی زایمان و مرخصی بدون
حقوق» از کمترین میزان اهمیت و تأثیر برخوردار بوده است.
نگرش منفی به فرزندآوری از کجا ناشی میشود؟
نتایج تحقیقات نشان داده است، نگرشهای منفی به فرزندآوری میتواند تا
اندازهای متأثر از شرایط کنونی زندگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی افراد
باشد.
با این حال پژوهشگر بر نقش رسانههای ملی و بینالمللی در اشاعه الگوها و
هنجارهای مرتبط با زندگی فردی و تشکیل خانواده مبتنی بر ارزشهای
فردگرایانه (Individualistic) تأکید میکند.
همچنین، رشد روز افزون این نگرش که با آمدن فرزند (دیگر) شرایط اقتصادی،
روابط زناشویی، نگرش اطرافیان، و احساس امنیت و رضایت از زندگی فرد بد و
بدتر می شود به طور مستقیم بر نیت فرد به داشتن فرزند(دیگر) تاثیر منفی می
گذارد.
سیاستهای تشویقی اقتصادی به تنهایی نمیتواند اثری داشته باشد
در عین حال پژوهشگر این تحقیق معتقد است که تا سیاستهای تشویقی اجرا نشود، اثرگذاری آن مشخص نخواهد بود.
همچنین اگر سیاستی در کشور دیگری اثرگذار بوده است نمیتوان تا بومی شدن آن در کشور، آن را به عنوان یک سیاست موفق قلمداد کرد.
در نهایت سیاستهای تشویقی اقتصادی به تنهایی نمیتواند اثری داشته باشد و
تنها زمانی اثرگذار خواهد بود که با سیاستهای تشویق فرهنگی، اجتماعی و
سیاسی همراه باشد.