صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۱۱۷۹۸۶
تاریخ انتشار: ۲۰ : ۲۰ - ۰۳ تير ۱۳۹۲
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
رئیس جمهور در مراسمی به اکبر عبدی و داریوش ارجمند از پیشکسوتان عرصه هنر و نمایش و به پاس قدردانی از سال‌ها تلاش و خدمات آنان، نشان درجه یک فرهنگ و هنر اعطا کرد؛ رخدادی که پیش از این در همین دولت و همچنین دولت‌های پیشین درباره هنرمندان روی داده و جزو تکالیف دولت‌ها و نه لطفشان به جامعه هنر بوده است، ولی این تقدیر با حواشی همراه بود که نقدهایی را به یکی از بهترین کمدین‌های تاریخ سینمای ایران وارد می‌سازد.

به گزارش «تابناک»، محمود احمدی نژاد ظهر روز شنبه یکم تیر ماه در مراسم تجلیل از فرهیختگان و هنرمندان در تالار وحدت به اکبر عبدی و داریوش ارجمند، نشان درجه یک فرهنگ و هنر اعطا کرد؛ نشانی که پیش از این از سوی رئیس دولت دهم به اسفندیار رحیم مشایی نیز اهدا‌ شده بود و در چند سال اخیر، بر سینه بسیاری نصب شده، ولی هنوز به بسیاری از بزرگان فرهنگ و هنر این مملکت که دهه هشتم و نهم عمرشان را پشت سر می‌‌گذارند، تعلق نگرفته است.

با این حال نمی‌توان جایگاه این دو هنرمند و به ویژه اکبر عبدی را در سینمای ایران نادیده گرفت، چرا که این بازیگران‌ سوابق چشمگیری در سینما و تلویزیون ایران ‌دارند که شایسته تقدیر است و این تقدیر نه لطف، که تکلیف دولت‌هاست و در واقع نشان‌های اینچنینی امانت‌های در اختیار دولت‌هاست که به شکل محدود به اهالی فرهنگ این مملکت اهدا‌ کرده‌اند. در واقع در‌ دولت‌های اخیر، به نوعی به سرآمدان هنر ایران در این حوزه ظلم نیز شده و بسیاری از مفاخر ادب و هنر کشورمان، بدون آنکه چنین نمادی بر سینه‌شان نقش ببندد، در فقر سر بر بالین خاک نهاده‌اند.

با این حال اکبر عبدی پس از دریافت نشان خود از دستان رییس جمهور، به گونه‌ای رفتار کرد که انگار لطف بزرگی در حقش از سوی دولت ‌شده است. عبدی با فیگوری خاص و در حالی که نقش پیرمردی عصاکش را بازی می‌کرد، پشت تریبون قرار گرفت و ضمن حمله به دولت‌های پیشین گفت ‌در دولت‌های قبلی ممنوع‌الفعالیت شده اما در این دولت به شدت مورد توجه قرار گرفته و ضمن تشکر از احمدی نژاد افزود: دکتر احمدی نژاد تنها رییس جمهوری بود که حال من را هنگامی که بستری بودم، پرسید و مشاورش اسفندیار رحیم مشایی هم برای عیادتم به منزل ما آمد؛ اما در برخی دوره‌ها چندین ماه از کار کردن محروم بودیم.



در این میان البته عبدی برای تجلیل از کارکرد این دولت در حوزه فرهنگ، تنها به همین جملات بسنده نکرده و سکه‌هایی را (صدسکه) که به عنوان هدیه معمول نشان‌های درجه یک به وی نیز اهدا‌ شده، نشان دهنده اهمیت مسئولان دولت دهم به فرهنگ و هنر خواند و در پایان نیز بخشی از نقشش در فیلم اخراجی‌ها را برای رئیس‌جمهور بازاجرا کرد که البته به هر ترتیب، نمی‌توان درباره تشخیص این بازیگر پیرامون موقعیتی که در آن بوده و واکنشی که انجام داده، قضاوت کرد، ولی درباره گفتارها نقد جدی وارد است.

اکبر عبدی به عنوان یکی از تواناترین بازیگر کمدی ایران که تنوع پرسوناژهایی که بر عهده داشته از حدود تصور فراتر می‌رود، حقیقتاً در ‌دوران بازیگری‌اش هیچ گاه محتاج نبوده و خوشبختانه یکی از بهترین دستمزدها را داشته و این موضوع نیز دقیقاً به تلاش و توانمندی‌های فوق العاده خودش باز‌می‌گردد؛ اما با این حال، همواره بخشی از گفتارش به پول برمی‌گشته و همین ‌باعث شده در محافل سینمایی نیز بر همین موضوع تأکید شود که قطعاً در شأن چنین بازیگری نیست.

حقیقتاً نیز نمی‌توان باور کرد که عبدی متوجه انگیزه مشایی از دیدار با او در دوران بیماری‌اش نشده باشد و یا اینکه درنیافته باشد ‌چرا به او توجهات مالی شده و مثلاً این توجهات خاص به رضا کیانیان یا پرویز پرستویی نشده است؟

آیا محبوبیت آنها کمتر است و ارزش چنین سرمایه گذاری را نداشته‌اند یا آنها لزوماً هر جا سکه بدهند، روی سن حاضر نمی‌شوند؟ آیا در میان بازیگران مشهور، تنها عبدی است که نیاز مالی دارد و دیگر بازیگران شاخص نیازمند چنین نشان، سکه‌های همراه نشان و سایر مزایایش نیستند یا از اینها بدشان می‌آیند یا موقعیت شناسی بهتری دارند؟!

هنوز فراموش نکرده‌ایم که عبدی حین دریافت جایزه جشنواره فجر از بخش نقدی‌اش سخن گفت و سیمرغ را به نوعی بی‌ارزش خواند و پس از آن نیز در برنامه پارک ملت دوباره مباحث مالی را پیش کشید و حملات سختی را متوجه مسعود ده‌نمکی و محمدرضا شریفی نیا کرد که تاریخی‌ترین جمله‌اش این بود: «اگر بیشتر پول می‌خواستم، شریفی نیا خودش را با چاقو می‌زد» (نقل به مضمون) و البته بارها از این دست حملات در یک دوره زمانی متوجه ده‌نمکی و شریفی‌نیا کرد تا جایی که ده‌نمکی نیز نیم خیزی برای کوبیدنش برداشت، ولی سرانجام چند ماه بعد اکبر عبدی نقش روحانی را در رسوایی بازی کرد!

گفتارِ نظامی «هنر بهتر از گوهر نابکار / که گیرد تو را مرد داننده خوار» که جزو مشق‌های مشهور خطاطی است، بی‌شک با واژگان فارسی به نگارش درآمده؛ اما در تعریف اصالت هنر، رویکردی جهانی دارد.

تولستوی می‌گوید: «هنر خوب است؛ اگر احساسات خوب را ترویج کند، احساسات هنگامی خوب است که شعور ِ ممیز ِ نیک و بد به خوبی آنها حکم دهد و این شعور در میان مردم یک دوره مشترک است، هنر جهانی یک محک درونی دارد که پا برجا و بی‌خطاست و آن هم وجدان پاک نام دارد». آیا اکبر عبدی دوست دارد وقتی به نقش آفرینی‌اش در آینده خیره شدیم، یاد گفتارهایش درباره اهمیت سکه‌های طلا بیفتیم؟
 
اکبر عبدی را با همه نقدهایی که نسبت به این رفتارهایش وارد است، دوست داریم؛ اما اگر اندکی مراعات شأن خود و جامعه هنری را ـ آن هم در این روزها که دیگر، روغنِ چراغِ عمرِ این دولت رو به پایان است ـ بکند، چیزی از دست نخواهد داد و برای دریافت این نشان‌ها نیز هیچ ‌گاه دیر نمی‌شود که سکه زرین بازار چون چنین ایامی افت می‌کند، ولی ارزش سکه زرین محبوبیتِ صاحب هنر، همواره رو به فزونی می‌نهد، به ویژه که در دسترس هر خواهانی نباشد.

دانلود