صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۱۱۷۶۶۸
تاریخ انتشار: ۴۰ : ۱۴ - ۰۱ تير ۱۳۹۲
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : روز سه شنبه نخستین بخش از مصاحبه تفصیلی فارس با جواد شمقدری رئیس سازمان سینمایی بر روی خروجی قرار گرفت. مصاحبه‌ای که بیش از سه ساعت به طول انجامید و شمقدری در دو بخش کلی خانه سینما و تصمیمات مهم دوران مدیریتش جوابگوی سوالات ما بود.


*من خیلی تلاش کردم مسیری که طی می‌کنم و تصمیماتی که می‌گیرم با دیدگاه‌ها و نظرات رهبری تطبیق داشته باشد.و حتی در سال 89 محضر ایشان رسیدیم و تمام دیدگاه‌های خود را عرضه کردیم که ایشان فرمودند من مطالب شما را دوبار خواندم. در این جلسه هم نزدیک به 20 دقیقه صحبت شد و بعد از آن رهبری نزدیک به 70 دقیقه برای ما صحبت کردند اما نمی‌دانم چرا این صحبت‌ها محرمانه تلقی شد. البته خود ما هم تمایل نداشتیم همه بخش‌های آن عنوان شود. اما فکر می‌کردیم بخش‌هایی از آن می‌تواند منتشر شود. بخصوص الان که زمانی گذشته است مثلا ایشان در ابتدای صحبت‌هایشان فرمودند که امروز تیمی در معاونت سینمایی حضور دارد که امید داریم بعد از سی سال بتواند بین سینما و انقلاب اسلامی پیوندی ایجاد کند. در واقع به طور غیر مستقیم ایشان این مورد را بیان کردند که در تمام سی‌سال گذشته از تیم‌های مدیریتی که آمدند این انتظار را نداشتند،این موضوع نکته خیلی کلیدی برای همه ما بود.

* رسانه‌ها به جای تخئطه سازندگان فیلم‌های تحریمی، مدیریت را تخطئه کردند

*ما فکر می‌کردیم می‌توانیم در یک فرایندی نوع فیلمسازی که در کنار نقد اجتماعی سیاه‌نمایی می‌کند و بعضا در جاهایی چهارچوب‌های فکری و اعتقادی ما را زیر سوال می‌برد، با یک هماهنگی بدون اینکه به عنوان ژنرال به دشمن معرفی‌اش کنیم تا روی آنها سرمایه‌گذاری کنند خودمان با یک حرکت نرم و با افکار عمومی آنها را تخطئه کنیم و از حضور در سینما دور کنیم. اما متاسفانه در آن مقطع رسانه‌ها به جای اینکه این فیلم‌ها را تخطئه کنند، مدیریت را تخطئه کردند و اتفاقا آنها این امکان را پیدا کردند که در این چالشی که بین جریان مدیریت و بخشی از جریان رسانه‌ای حزب‌الله ایجاد شد، بیشتر دیده شوند. *رفتار غیر قانونی حوزه هنری آن قدر تخریبی بود که حتی مدافعان اولیه آن بعدها به اقدامات حوزه معترض شدند و خواستند که به این قائله خیمه شب بازی دفاع از ارزشها پایان دهد . علت آن هم همین نکته بود که اقدام حوزه باعث شد این فیلم ها بیشتر دیده شوند.

* فیلم‌های تحریمی حوزه هنری را به شیوه خودمان تنبیه کردیم 

*اصلا اینگونه نبود چرا که ما اکثر این فیلم‌ها را مجوز اکران محدود دادیم. اکران از یک طرف تهیه‌کننده و سازنده اثر را از خوان ممیزی عبور داده است. اما واقعیت این است که با اکران محدود فیلم دچار یک چالش بزرگ می‌شد که دیگر نمی‌توانست سرمایه خودش را برگرداند و قطعا تهیه کننده در سرمایه‌گذاری بعدی، دچار مشکل و مجبور می‌شد برای فیلم بعدی خودش را با ارزش‌ها و سازوکارهای سازمان سینمایی تطبیق دهد.

*به نظر ما روشی است که کمترین هزینه را برای نظام دارد و از طرفی تجربه نشان داد بله موفقیت آمیز است در ضمن یادتان باشد ما تقریبا نزدیک 95 درصد فیلم‌های این تیپی را هیچگونه حمایتی نکردیم و این خودش بزرگترین تنبیه است.

 

*در مورد فیلم آقای حاتمی‌کیا باید بگویم فیلمنامه‌ای که به ما ارائه شد با فیلمی که ساخته شد کاملا متفاوت بود و همین تفاوت باعث شد تا این لحظه نتواند مجوز نمایش عمومی بگیرد. این فیلم ابعاد مختلفی پیدا کرد و به جاهای مختلف گزارش شد و نهایتا برای اینکه هم تهیه‌کننده و هم کارگردان از این شرایطی که دارند خلاص شوند و بتوانند فیلم دیگری بسازند( بخصوص آقای حاتمی‌کیا) توسط سازمان سینمایی خریداری شد و در نهایت دیدیم آقای حاتمی‌کیا فیلم «چ» را ساخت که اثر بسیار قابل تاملی است و حتی می‌توان گفت حاتمی‌کیا به دوران گذشته‌ای که شما رسانه‌ای‌ها دوستش دارید برگشته است. و شاید بتوان گفت همان حاتمی‌کیا «مهاجر» و «آژانش شیشه‌ای» شده است، اگرچه از دید خودش و من دارد مسیر خودش را طی می‌کند و من معتقدم همچنان مسیر خودش را دارد می‌رود و نباید انگ‌های بیهوده بزنیم که فلان هنرمند از مسیر منحرف شد و حالا دوباره به خط اصلی برگشته است.

*بنابراین فیلم‌هایی که مورد نقد جریان حزب‌الله واقع شد همگی متعلق به بخش خصوصی بود و در مرحله تولید این فیلم‌ها هیچ حمایتی نکرده بودیم.

*فیلم‌هایی خوبی که مورد اجماع همه ما است در اکران موفق نمی‌شود اما فیلم‌هایی که اتفاقا هم ما و هم رسانه‌ها به آن نقد داریم در اکران موفق می‌شود.

 

* اگر از فیلم های تحریمی حمایت می‌کردیم به بخش نوعی نگاه نمی‌رفتند

 فیلم‌های تحریمی در بخش نوعی نگاه به نمایش در آمدند. همین که در این بخش نمایش داده شدند خودش یک امتیازی از این فیلم‌ها گرفته شد و اگر در بخش مسابقه می‌رفت معنی‌اش این بود که مدیریت کلان کشور نسبت به این کار نظر مثبت دارد اما اگر در بخش مسابقه نباشد یعنی مورد تائید نگاه مدیریتی نیست. بنابراین ما بخش نوعی نگاه را ایجاد کردیم و این فیلم‌ها را در بخش نوعی نگاه گنجاندیم تا به آنها بی احترامی هم نکرده باشیم و نگوئیم فیلم‌های مساله‌دار، بلکه صرفا خواستیم نوع نگاه سازندگان آنها دیده شود.

*من به شورای پروانه نمایش گفتم براساس حداقل ها مجوز نمایش بدهد. «گشت ارشاد» و «زندگی خصوصی» پس از اصلاحاتی با آن نگاه مجوز گرفتند و به اکران عمومی آمدند.

*من معتقدم «گشت ارشاد» فیلم بدی نیست. البته فیلمی نیست که من کاملا بپسندم. اتفاقا این فیلم نشان داد که گشت ارشاد باید باشد و افراد سودجوئی هستند که ممکن است دختران را فریب بدهند و بعد گشت ارشادی را هم نشان داد که در واقع گشت ارشاد نیستند. البته اگر اسم این فیلم عوض می‌شد شاید اینقدر حساسیت نداشت و مثلا اگر می‌شد «سه نخاله» شاید فیلم مشکلاتش کمتر بود.

*البته ما بحران فهم فیلم سینمایی داریم. آدم منفی فیلم می‌گوید هیات تا قمه و قیمه نداشته باشد، هیات نیست. این را شخصیت منفی فیلم می‌گوید اما همین را می‌گویند تز سازمان سینمایی یا فیلمساز است که واقعا ظلم است.

 

* سه سال است که می‌گویند سینمای ایران مرده است

*متاسفانه یک فضایی پر از نقد و سوء ظن ایجاد شده است اما واقعیت این نیست و اتفاقا خط و مشی من این است هر نقدی را می‌شنوم و در جای خود استفاده می‌کنم اما گاهی به اسم، نقد و تخریب است.

*سه سال است که می‌گویند سینمای ایران مرده است. اگر این سینما مرده است پس چرا هنوز در آن اثر تولید می‌شود، فیلم اکران می‌شود، جشنواره برگزار می‌شود، در دنیا جایزه می‌گیریم و تنها برخی از واژگان از دهانشان بیرون می‌ریزد تا یک مدیریت و جریانی را تخریب کنند و حرف‌های شان مبنای دقیقی ندارد.

*مهم این است که در این دوره چهارساله اتفاقات بسیار بزرگ و خوبی در سینمای ایران افتاده است که ورود جریان بزرگی از فیلمسازان جوان به بدنه سینمای ایران، افزایش حجم تولیدات سینمایی از 60 فیلم به بالای 100 فیلم، عدم ارسال فیلم‌هایی که سیاه‌نمایی می‌کنند به جشنواره های جهانی از طریق مدیریت سینمایی(که ساخته شدن فیلم‌هایی زیر زمینی و رفتن آنها به جشنواره‌ها از اختیار ما خارج است)، به همراه تشکیل سازمان سینمایی و شورای عالی سینما از جمله کارهای مثبتی بوده که در همین دوره مدیریتی اتفاق افتاده است.

 

*مهمترین کاری‌که خیلی دوست داشتم این بود که جریان فیلمسازی که خودش را در راستای گفتمان انقلاب اسلامی تنظیم می‌کند را تقویت کنم که موفق به این کار نشدم. البته جریان را پراکنده حمایت کردیم و کار هم کرد اما یک جریان مقتدر و قوی نشد.

*مورد بعدی این بود که فکر می‌کردم برای قوام دادن به سازوکارهای جدید فرصت دارم ولی متاسفانه این فرصت برای من پیش نیامد. پیش بینی من سه سال بود و یک سال آخر را هم به استحکام این جریان اختصاص داده بودم ولی متاسفانه این سه سال به سه سال و نیم منجر شد و 6 ماه آخر هم درگیر مسایل بودجه‌ای شد.


* در سینمای ایران آفت خودزنی داریم

*البته من از قبل می‌دانستم یک چنین شرایطی پیش خواهد آمد و متاسفانه این موضوع هست. البته از خود بچه های سینما این ضربات وارد شد و یک آفتی در بین بچه‌های سینمای ایران هست که بیش از هر چیز خودمان، خودمان را می‌زنیم و خودزنی در سینمای ایران خیلی رایج شده است و دوست و رفیق هم نمی‌شناسد و چون من از قبل شناخت داشتم تا حدی توانستم این خود‌زنی‌ها و یا آسیب‌هایش را به حداقل برسانم.

 

* «مشایی» دخالتی در تصمیمات سینمایی ندارد

*مشایی اگر در یک مورد سفارشی در خصوص یک نفر انجام داده و یا در مورد خانه سینما ورود کرده که اصلا اسمش دخالت نیست و خیلی طبیعی است. سینمای ایران اینقدر عرصه‌های مختلف دارد و حجم فعالیت‌ها گسترده است که اگر آقای مشایی در دو مورد ورود کرد نباید بگوئیم برای سینما خط و مشی تعیین می‌کنند و جریان سینمای کشور یک جریان بسیار بزرگی است و حتی با توجه به جایگاهی که ایشان دارند حتی می‌توانستند خیلی بیشتر ورود کنند و یا خود آقای احمدی‌نژاد با توجه به جایگاهشان خیلی بیشتر از این‌ها می توانستند ورود پیدا کنند.

*مشایی بیشترین کمک را در بخش‌های سخت‌افزاری و بودجه داشتند. مثلا سال گذشته به لحاظ بودجه به شدت در تنگنای مالی بودیم و حتی هشدار دادیم جشنواره فجر نخواهیم داشت و آقای مشایی ورود پیدا کرد و کمک کرد و 15 میلیارد تومان بودجه دادند تا هم بتوانیم فیلم‌های جشنواره را آماده کنیم و هم جشنواره را برگزار کنیم. اتفاقا اگر ایشان ورودی هم کردند در یک چنین مواردی بود و این فضایی که در رسانه‌ها ساخته شد خیلی فضای خوبی نبود و غیر منصفانه است.

 *در حوزه سینما غیر مورد خانه سینما که مورد حادی بود دیگر در هیچ زمینه‌ای ورود نکردند و تردیدی ندارم میزانی که رئیس جمهور و مشاور ایشان در سینما ورود کردند از همه دوره‌ها کمتر بود. در مورد عدم هماهنگی با وزیر هم اصلا مورد درستی نیست.

* اگر به چهار سال قبل برگردیم مسیر ریل‌گذاری‌ام متفاوت می‌شد

*قطعاً در مواردی متفاوت خواهد بود چون تجربه ها بهترین راهنما می‌تواند باشد اما اگر منظورتان تجدید نظر در حرکت کلی و سیاست‌های کلان باشد قطعاٌ پاسخم منفی است. چون سینمای ایران را از اتاق گلخانه‌ای به دامنه کوهستان بردم اگر چه بعضی تند بادها و بعضی آفات به نظر می‌رسد حیات آن را به خطر انداخت اما معتقدم الان دیگر می‌توان با اطمینان گفت این سینما به زیستن در فضای باز و در معرض تند بادها و خطرات دیگر یاد گرفته است چطور عمل کند و این مقدمه‌ای  است که به تکلیف و رسالت تاریخی خود برگردد و همان طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند کلید پیشرفت کشور شود. 

منیع: فارس