پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مجله مهر: تا 108 سال قبل تهران پایتختی بود که خیابانهایش آسفالت نداشت. ساختمانهای آجریاش یک در میان با معماری نیمه فرنگی قاجاری جایگزین شده بود و کوچههایش با عبور درشکه و گاری، غبارآلود و کثیف میشد. تا 108سال قبل، تهران پایتختی بود که بلدیه نداشت اما قانونی که 12 خردادماه 1286در مجلس به تصویب رسید، تهران را صاحب اولین شهرداری کشور کرد.
اولین شهرداری تهران در روزهای پر تنش مشروطه تأسیس شد تا «اداره احتسابیه» و «محتسب»هایش جایشان را به «بلدیه» و «بلدیهچی»ها بدهند. تا آن زمان، محتسبها وظیفه رسیدگی به تخلفات شهر را به عهده داشتند و عدهای از آنها که در شعبه نظافت اداره احتسابیه کار میکردند، شهر را آب پاشی کرده و با صد رأس الاغ و قاطر زبالهها را جمع میکردند.
بلدیه اگرچه در زبان دهخدا، مؤسسهای تعریف شده که «به کار نظافت و خوبی آب و نان و چراغ و سوخت و خواربار و صحت نظر دارد» اما در قانونی که 12 خردادماه 1326 به تصویب مجلس رسید، موسسهای بود که هدف اصلیاش کمک به دولت و مراقبت از شهر معرفی میشد. در این قانون، هدف از راه اندازی بلدیه «حفظ منافع شهرها و ایفای حوائج اهالی شهرنشین» یا «مساعدت به دولت در ساختن بازارها و نمایشگاههای تجاری و کلیه مراقبت، رواج حرفت و تجارت شهر و دایر نمودن محل تشخیص اسعار و معاملات عمومی» در نظر گرفته شده بود.
مردها انتخاب کنند
در سلسله مراتب بلدیه تهران قدیم، بعد از شهردار کلانتر قرار داشت که معاون اول شهردار به حساب میآمد و در واقع رئیس انجمن بلدیه بود. انجمنی که اعضای آن با انتخاب مردم سر کار میآمدند و لقب بلدیهچی میگرفتند. در اولین قانون تشكیل انجمن بلدیه، آمده بود که اعضای انجمن بلدیه باید منتخب مردم باشند. به عبارت درستتر، منتخب مردها. چرا که در این قانون زنان حق رای نداشتند.
پیروزی مشروطیت و درگیریهایی که با دولت داشت، شکلگیری اولین بلدیه را سه سال به تعویق انداخت تا در نهایت در سال 1289 بلدیه تهران در بازار تهران، رو به روی سبزه میدان و در محلی که به آن خیامخانه یا چادرخانه میگفتند، شروع به کار کرد. متولی این بلدیه «دكتر خلیلخان اعلم الدوله» (ثقفی) بود و معاونش یکی از چشم پزشکان سرشناس تهران به نام «علیرضاخان بهرامی» معروف به مهذبالسلطنه بود که دستی هم در روانشناسی و فلسفه داشت.
آبپاشی خیابانها با مشک
رفتگران بلدیه تهران، خیابانها را با مشک آبپاشی میکردند تا گرد و غبار خیابانها مردم را آزار ندهد. مدتی بعد، در زمان «عضدالملك» چند خیابان سنگفرش شد تا هم چهره امروزیتری به شهر داده شود و هم نظافت شهر بهتر حفظ شود. در آن زمان بلدیه تنها از وسایل باركشی مثل اسب، قاطر، شتر و گاری كه وارد تهران میشدند عوارض میگرفت و مواجب رفتگران از همین راه تامین میشد. بعد از آن اگر چیزی باقی میماند، صرف امور عمرانی و روشنایی و رسیدگی به سر و صورت شهر میشد.
خیابانی به اسم شهردار
در زمان رضاشاه، نظام بلدیه تغییر و تحولاتی پیدا کرد که آن را به شکل امروزیاش نزدیکتر میکرد. سرلشکر کریم آقا بوذرجمهری که شدیدا مورد اعتماد رضاشاه بود، بعد از پشت سر گذاشتن مشاغل نظامی به عنوان شهردار انتخاب شد. بوذرجمهری عوارض جدیدی را وضع کرد و در عوض، مالیات خودروها و کالسکهها لغو کرد، اداره خیریه و مریضخانه بلدیه و دارالمجانین و آتشنشانی را تأسیس کرد و شروع به خیابانسازی، ساختمانسازی و مدرنیزه کردن تهران کرد.
حالا ساختمانهای پست، بلدیه، مخابرات، شهربانی و خیلی از ساختمانهای قدیمی تهران امروز یادگارهای کریم آقا بوذرجمهری هستند. او میدان توپخانه را با تاثیر از میدان سنپترزبورگ ساخت، خیابان ولیعصر را تا تجریش ادامه داد و دستور داد در کناره آن چنار بکارند. بوذرجمهری بعد از 10سال از شهرداری استعفا داد و به پاس خدماتی که انجام داده بود، نامش را روی یکی از خیابانهای مهم تهران گذاشتند؛ خیابانی که امروز به نام 15خرداد میشناسیم.
تا در اواسط دهه 40 که غلامرضا نیك پی از اصفهان به تهران آمد و شهرداری تهران را به دست گرفت، تقریبا هیچ شهرداری نتوانست به اندازه کریم آقا بوذرجمهری تاثیر گذار باشد. نیک پی اما با ساخت برج آزادی و استادیوم و دریاچه آزادی و دهکده المپیک، بعد از مدتها دوباره شهرداری را رونق داد.