پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : صحيفه امام مجموعهاي بينظير در تاريخ انقلاب اسلامي است. تمام آثار شفاهي و مكتوب سياسي و اجتماعي و حتي شخصي و خانوادگي امام خميني(س) از اولين نامه (در سال 1312) تا آخرين نامه (در مورخه 28/2/68) در اين مجموعه گرانبها گردآوري شده است. شما ميتوانيد كليه نامههاي امام را به اشخاص، پيامهاي امام را به مردم، اجازات شرعي، تلگرافها، مصاحبهها، سخنرانيها، احكام و فرامين صادر شده از سوي آن مرد يگانه تاريخ و شخصيت بيبديل دوران معاصر را يكجا در اين صحيفه مطالعه كنيد. تنوع مطالب و مفاهيم از لحاظ تجليات هنري و فكري حقيقتاً حيرت افزاست. در يكسو پيامهاي انقلابي و طوفانزا و عبارات آتشين از او چهرهاي پر صلابت و سازش ناپذير در ذهن خواننده مجسم ميكند و از ديگر سو نامههاي سرشار از عاطفه، احساس، معنويت و عرفان، روحي آرام و لطيف را به نمايش ميگذارد. بدون ترديد ميتوان ادعا كرد اين مرد الهي و اعجوبه دوران، جامع اضداد بوده و مظهري از مظاهر انسان كامل است.
در ميان نامهها يك نامه استثنايي وجود دارد كه با همه نامههاي صحيفه متفاوت است. اين نامه شايد تنها دلنوشته امام با اين سبك و سياق باشد. زيرا در ساير نامههاي محبت آميز كه در طول زندگي براي منسوبين خود نوشته نوعاً شامل احوالپرسي و اطلاع رساني از سلامتي خود و آرزوي تجديد ديدار است، و يا در پاسخ به درخواست آنان دست به قلم برده و مطالبي را تحرير كرده است. اما اين نامه نه در پاسخ به درخواستي است و نه از راه دور جهت احوالپرسي و نه حكمي براي كسي است. بلكه تنها و تنها دلنوشتهاي است از عارفي بزرگ و سالكي وارسته و سياستمداري هوشمند و فقيهي كم نظير كه در آخرين ماههاي عمر شريفش بمنظور حق گزاري براي صميميترين همراه و شاگردش نگاشته است. بهتر است قبل از توضيح بيشتر متن نامه را بخوانيد:
بسمالله الرحمن الرحيم
جناب حجت الاسلام آقاي حاج شيخ حسن صانعي- دامت بركاته
نمي دانم از كجاي آشناييام با تو بنويسم. تو يكي از قديميترين افرادي هستي كه در كنار من بوده اي. هنوز سبزهاي بر رخسار نداشتي كه صميمي ات يافتم. سالها قبل از شروع مبارزات پانزدهم خرداد.
تو سرباز گمنام اين انقلابي، و خودت ميداني كه هيچ چيز بهتر از گمنامي نيست. تو فردي هستي كه از گذشته هاي دور خاطرات تلخ و شيرين مبارزات را با خود دارد.
زيركي و كم حرف، دانايي و محتاط.
در گرداب مبارزات هميشه دلسوخته بودهاي. كينه ات را نسبت به شاه در كمتر كسي ديده بودم. در بحرانها و فشارها هيچ گاه نسبت به من ترديد نداشتي، گرچه گاهي خسته ميشدي و افسرده.
در كوران فشار دستگاه شاه، تو كه مسئول اداره شهريه طلاب بودي، وقتي در محاصره دشمن قرار ميگرفتي براي اينكه هيچ گونه اطلاعي به دشمن ندهي كم نبود مواقعي كه قبوض رسيد پولهاي اخيار را -در پانزده سال مبارزه- چون غذايي گوارا ميخوردي. پاداشت عندالله نيز گوارايت باد.
استعدادت، لطافت روحت، صداقتت چيزي نيست كه فراموشم شود. تندخويي و عاقل. از خدا ميخواهم عقلت را به تندخويي ات پيروز كند.
من كاملًا به تو اطمينان دارم. لذا وكيل من ميباشي در تمامي زمينههاي شرعي. اين چند سطر را نوشتم تا كمي از بسيار حقي كه به گردن من و انقلاب داري را ادا كرده باشم.
خداوند يار و نگهدارت باد.
مرا از دعاي خير فراموش مكن.
و السلام عليكم و رحمةالله و بركاته.
روحالله الموسوي الخميني
67/12/2
منبع: (صحيفه امام، ج21، ص 272)
اكنون چند نكته:
1-در مورد اين جمله امام "كم نبود مواقعي كه قبوض رسيد پولهاي اخيار را چون غذايي گوارا ميخوردي"گفتني است اختناق و سختگيري در دوران سياه ستمشاهي به حدي بود كه كمترين ارتباط با امام خميني حتي به صورت پرداخت سهم امام(ع) موجب دستگيري، شكنجه و زندان ميشد. آيتالله صانعي چندين بار در مواجهه با ماموران ساواك و بازجوها هنگامي كه راههاي معمولي را براي محو اسناد بسته ميديد با بلعيدن قبض رسيد وجوهات، مانع از آن ميشد كه نام كساني كه وجوهات خود را به مرجعشان، امام خميني، داده بودند لو برود.
2- متأسفانه برخي افراد و رسانهها شاخصه دشمن شناسي امام را بقدري پررنگ ميكنند كه گويي امام هيچ هنري جز مبارزه با معاندان و كوبيدن دشمنان و برخورد با مخالفان نداشته است. اين برداشتي كاملاً غلط و خلاف واقع است. زيرا امام از روحيهاي لطيف، آرام و مسالمت جو برخوردار بود، و اگر چند صباحي به دليل توطئهها و خباثت دشمنان و لشكر كشي آنان و تحميل جنگ، مجبور به عكس العمل تند شد اقتضاي شرايط ويژه بود نه انعكاس روح لطيف و رحماني و انسان دوستانه آن حكيم الهي.
افسوس كه برخي رسانهها سعي ميكنند از امام چهرهاي خشن به نسل نوپاي امروز معرفي كنند و امام را آن گونه كه خود ميپسندند در ذهن جامعه ترسيم نمايند تا به موقع به نفع اهداف خود بهرهبرداري كنند. من از جواناني كه اين يادداشت را ميخوانند ميپرسم آيا تاكنون ميدانستيد چنين نامهاي در صحيفه امام هست؟ اگر نميدانستيد چرا؟چرا رسانه ملي روي اين بخش از آثار امام سرمايهگذاري تبليغي و برنامه ريزي نميكند تا تأثير آن را در تلطيف عواطف و تزكيه نفوس و گسترش فضاي شوق و محبت در جامعه مشاهده نمايد. از چه ميترسند؟ از چه نگرانند؟ دليل آن چيست؟ نميدانم.
3- آيا نسل جوان ما مخاطب اين نامه، آيتالله شيخ حسن صانعي را ميشناسد. او كه يكي از دوستان صميمي امام و شايد صميميترين دوست امام است اين روزها با سكوتي عميق و معنادار نگران ميراث امام و آرمانهاي ملت فداكار ايران است.اي كاش روزي فرا ميرسيد مردم ايران در ايام سالگرد ارتحال امام به جاي مشاهده دهها كارشناس روحاني و غير روحاني در شبكههاي مختلف سيما، كه اكثرشان حتي يك لحظه هم امام را از نزديك نديده اند، چهرههايي مانند مخاطب نامه فوق را ميديدند.اي كاش صدا و سيما توفيق مييافت و شرايطي را فراهم ميكرد تا نزديكترين ياران و حواريّون امام و كساني كه امام آنها را به مجاهدان صدر اسلام تشبيه كرده در تلويزيون حاضر ميشدند و به صورت زنده و مستقيم و بدون واسطه خاطرات خود را از امام بازگو ميكردند.
اينك پس از اين توضيح كوتاه يك بار ديگر نامه امام را بخوانيد.
محمدعلي خسروي
پايگاه اطلاعرساني و خبري جماران