پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : تهران امروز نوشت:
يك كارشناس مسائل خانواده به تهران امروز گفت: آخرين آمارهاي اعلام شده نشان ميدهد 82 درصد از زوجهايي كه براي طلاق به دادگاه مراجعه ميكنند خواستار طلاق توافقي هستند و متاسفانه ظرف 15 دقيقه مجوز جاري شدن صيغه طلاق را از دادگاه ميگيرند
طلاقهاي توافقي زير پوست شهرها ريشه ميدوانند و هيچ مرجعي در اين باره پاسخگو نيست. نه تنها پاي پيشگيري ميلنگد، بلكه حتي آمار دقيقي نيز از تعداد اين طلاقها در دست نيست تا بتوان براي بررسي عوامل و ارائه راهكار دربارهاش اقدام كرد. آخرين بار در سال 85، معاون وقت قوه قضائيه اعلام كرد كه 82 درصد طلاقها را طلاقهاي توافقي تشكيل ميدهند. در پايتخت از هر چهار ازدواج يكي به طلاق ميانجامد و در ساير شهرهاي كشور، به طور ميانگين از هر دو ازدواج يكي در بن بست طلاق گير ميافتد. اما در اين ميان هيچكس از زوجهايي كه براي طلاق توافقي آمدهاند نميپرسد چرا؟ و در هيچ سندي، دليل اصلي نارضايتي اين زوجها ثبت نميشود. آنها بيسر و صدا طلاق ميگيرند بيآنكه از سوي دادگاه به مشاوري ارجاع شوند. همين كه تصور كني 82 درصد از 140 هزار طلاق ثبت شده به صورت توافقي بوده، گردابي را ميبيني كه زوجهاي ايراني در آن دست و پا ميزنند. نتیجه این است که هر روز صبح، صدها زوج جوان قید زندگی مشترکشان را می زنند و بی آنکه خود را درگیر موافقت خانوادهها کنند، با مراجعه به دادگاه خانواده دادخواست طلاق توافقی می دهند. با اين همه مسئولان هنوز درگير كشمكشهاي مديريتي هستند. طي ماههاي نخست امسال دو رقم متفاوت براي نرخ رشد طلاق در كشور اعلام شد. دکتر احمد تویسرکانی رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور و معاون قوه قضائيه ضمن متولی خواندن این سازمان در زمینه ارائه آمار ازدواج و طلاق، طلاقهای صورت گرفته در سال گذشته را 139963 مورد اعلام کرد که رشدی حدود 7 درصد را نسبت به سال 89 داشته است. اما علي اكبر محزون، مدیركل آمار وجمعیت ثبت احوال كشور آمار طلاق ثبت شده را 142 هزار و 841 مورد اعلام كرد و رشد طلاق را 4.1 درصد دانست!
تشويق به طلاق در رسانه ملي
زمانه عوض شده است. این فقط انتخاب همسر و ازدواج نیست که دور از همه رسوم سنتی و حرف و حدیث های فامیل انجام میشود؛ حتی طلاقی که دعوا و تهدید و قشونکشی خانوادگی با خود داشت، حالا به اتفاقی آرام و بی سر و صدا تبدیل شده است به نام طلاق توافقی! انگار نه انگار این زوجی که کنار یکدیگر روی صندلی های دادگاه خانواده نشستهاند، چند سالی از عمرشان را زیر یک سقف با یکدیگر هدر دادهاند. آنها همین که از آن چند سال حرف می زنند، می گویند: «هم اون خوب بود و هم من؛ ولی با هم تفاهم نداشتیم.»
هر چند طلاق توافقي در قانون ذكر نشده، اما قضات دادگاه خانواده معمولا آن را به لحاظ قانوني با مواد مربوط به طلاق خلع توجيه ميكنند. در طلاق توافقي زن و مرد توافق ميكنند از يكديگر جدا شوند و اين توافق در حكم دادگاه ثبت ميشود و ضمانت اجراي قانوني پيدا ميكند، ولي از آنجا كه بر اساس ماده 1133 قانون مدني حق طلاق با مرد است و مرد هر وقت كه بخواهد ميتواند زن خود را طلاق بدهد، معمولا زنان همه يا بخشي از حقوق مالي خود را ميبخشند تا همسرشان را براي جدايي راضي كنند. دکتر سید مهدی صابری روانپزشک و سرپرست بخش معاینات روانپزشکی پزشکی قانونی درباره طلاق های توافقی به تهران امروز می گوید: «متاسفانه در کشور ما تعبیر درستی از طلاق های توافقی وجود ندارد. در حال حاضر طلاق توافقی به طلاقی گفته می شود که یکی از طرفین از حق و حقوق خود کوتاه می آید تا دیگری حاضر به طلاق شود.» به گفته دكتر صابري اين در حالي است كه در معناي واقعي طلاق توافقي وقتي معني پيدا ميكند كه دونفري كه رابطه شان به بن بست خورده است با در نظر گرفتن حرمت و مصلحت يكديگر، براي حفظ حرمت و مصلحت فرزندان از همه حق و حقوقشان ميگذرند و طلاق ميگيرند ولي در كشور ما طلاقهاي بيدليل جاي طلاقهاي توافقي را گرفته است.
او در تحليل شرايط حاضر ميگويد: «بروز طلاق توافقي يکي از بحرانهاي تازه
خانوادههاي ايراني و از آسيبهاي اجتماعي رو به گسترش است. در حالي كه در
گذشته حساسيتهاي بيموردي روي طلاق وجود داشت كه باعث ميشد حكم طلاق صادر
نشود اما امروز در 15 دقيقه اين حكم صادر ميشود. به همين دليل شاهد
افزايش طلاقهاي توافقي هستيم.»دكتر صابري ميگويد: «عدم سازگاري نوعي
اختلال رفتاري است که بايد درمان شود. بسيار از طلاقها ريشه در اختلالات
شخصيتي دارد که ميتوان با درمان آن را حل کرد. بسياري از آنهايي كه براي
طلاق توافقي مراجعه ميكنند به دليل خيانت همسر ميخواهند طلاق بگيرند كه
اين نيز به دليل مشكلات رواني است. چنين فردي بايد تحت درمان قرار گيرد.»
او با اشاره به اينكه معمولا شرايط ازدواج براي زنان مطلقه فراهم
نميشود، ميگويد: «در بيشتر اين نوع طلاقها فرزندان با مادر خود زندگي
ميكنند و به دليل رشد در يك خانواده تك سرپرست، تا پايان عمر عوارض اين
طلاق را با خود حمل ميكنند.» به گفته دكتر صابري، مهارتهاي زناشويي بايد
قبل از زندگي مشترك به جوانان آموخته شود. او ميگويد: «شرايط سخت اجتماعي و
اقتصادي مردم طي دهه گذشته سبب شده تا خانوادهها از اين امر غافل شوند.
به هميين دليل جواناني كه تشكيل زندگي ميدهند مهارتهاي حل مسئله را
ندارند. قصور آموزش و پرورش و رسانهها به ويژه صدا و سيما در اين باره
بسيار پررنگ است. حتي صدا و سيما در بسياري از سريالهايي كه پخش ميكند
خشونت خانوادگي را ترويج كرده و به طور ذهني جوانان را براي جنگيدن آماده
ميكند.»
چرا طلاق ميگيرند؟
راهروی مجتمع قضایی خانواده پر است از مردان و زنانی که آمدهاند با
توافق یکدیگر، اجازه حک شدن مُهر «باطل شد» را روی عقدنامه هایشان بگیرند.
بعضیها در حال نوشتن دادخواستند. بعضیها در نوبت خرید تمبر و بعضی دیگر
جلوی پذیرش صف کشیدهاند. همه جا تقاضا آنقدر زیاد است که کار به صف کشیده
است. هیچ کدام از زوجها جز در مواقع ضروری با یکدیگر حرفی نمی زنند. انگار
تکراری بودن همه حرفهایشان آنها را وادار کرده تا تن به سکوتی تلخ بدهند.
حمید و مهتاب یکی از زوج هایی هستند که برای طلاق توافقی آمدهاند. سه سال
است که ازدواج کردهاند. مهتاب 24 ساله است و حمید 29 ساله. چرا تصمیم به
جدایی گرفتید؟ مهتاب با لبخند میگوید: «با هم تفاهم نداریم!» در پرسش های
بعدی هم چیزی دستگیرم نمی شود. انگار آخرین راهی که برایشان مانده، این است
که همه اختلافاتشان را برای جلوگیری از هر تنشی ناگفته بگذارند تا هرچه
زودتر صیغه طلاق بینشان جاری شود. آنطرفتر با محمد و نسترن همکلام می شوم.
نسترن رنگ به صورت ندارد اما شوهرش هنوز می تواند موقع حرف زدن لبخندی
زورکی را روی لبش حک کند. 30 ساله است. می گوید: «پیشنهاد طلاق از طرف من
بود. چیزهایی برای نسترن مهم است که به نظر من اصل زندگی نیست. چند روزی
آمده ایم توی دنیا زندگی کنیم و برویم. چرا طوری زندگی کنیم که خودمان را
از همه لذتهای زندگی محروم کنیم؟» امیرعلی 26 ساله است و با مرد جوانی که
وکیل همسرش است به دادگاه آمده. انگار منتظر است یکی از او بپرسد چرا
زندگیاش بعد از دو سال زندگی مشترک به این جا کشیده؟ می گوید: «شما را به
خدا بنویسید دخترها این قدر چشم و همچشمی نداشته باشند. من یک فروشندهام.
گوشی موبایل بفروشم پورسانت میگیرم، نفروشم همان 200 هزار تومان را می
گیرم. از کجا بیاورم برای زنم ماشین شاسی بلند بخرم؟ می خواهد توی خانه سگ
نگه دارد. به خدا با خیلی چیزهایش کنار آمدم. رفتم با خانوادهاش هم حرف
زدم. اما آنها هم از خودش بدتر هستند. یک سال اول زندگی مان خوب بود.
بدبختی من از روزی شروع شد که خواهرزنم شوهر کرد.» طاهره 40 ساله است و 13
سال است که ازدواج کرده. یک پسر 7 ساله دارد که قرار است بعد از طلاق پیش
خودش بماند: «شوهرم گفت اگر طلاق میخواهی طلاق میدهم. اما داغ بچه را روی
دلت می گذارم. من هم تهدید کردم مهرم را می گذارم اجرا. آخرش قبول کرد در
ازای حضانت بچه از مهرم بگذرم. حالا آمده ایم برای طلاق توافقی، ولی اگر
قانون کمی از من حمایت می کرد این قدر ناامید نبودم. آخر این مرد معتاد که
تا حالا سه بار ترک کرده و دوباره شروع کرده چرا باید بتواند مرا تهدید کند
که نمیگذارد بچهام را ببینم؟ اگر هم کار به دادگاه بکشد باید کفش آهنی
بپوشم و بروم و بیایم تا شاید پسرم را در نوجوانی از او بگیرم.» کنار اتاق
معاونت ارجاع زنی ایستاده که مدام با موبایلش حرف می زند: «آقا مسعود داری
میای؟» تلفن قطع می شود و او دوباره شماره را می گیرد: «الو آقا مسعود لطفا
عینک آفتابی منو بیار...ساک بچه رو دادی بهش؟» فریبا 26 ساله است و با
مادرش آمده. شوهرش نیامده. می گوید: «سرکارم گذاشته!» دلیل آمدنش را که می
پرسم می زند زیر گریه. میان پاک کردن اشک هاو هق هق هایش می گوید: «کار نمی
کند. 4 سال است دارم تحمل می کنم. زمستانها می گوید سرد است نمی توانم.
تابستانها گرمش می شود و نمیتواند بیرون کار کند. برایش توی اداره دولتی
کار پیدا کردند گفت من نمیتوانم از رئیس حرف بخورم. توی این چند سال آنقدر
کرایه خانه نداد که پول پیش خانه تمام شد. بعدش رفتیم توی اتاق 9 متری در
خانه مادرش زندگی کردیم. مادرش را هم کتک می زند چه برسد به من!» مادرش
میگوید: «آمد!» و من جوان موقر و برازندهای را می بینم که هیچکس باور
نمی کند دست روی مادرش بلند کرده باشد. مهرداد پزشک است. 35 ساله و به قول
خودش بچه پایین شهر! همسرش کمی دورتر روی صندلی نشسته است. می گوید: «از
دستش عاصی شدهام. هر چیزی می خرم می اندازد دور. مثلا کتاب می خرم می گوید
جا نداریم. فردا که می بینم نیست سراغش را می گیرم می گوید جا نداشتیم
انداختمش دور! تا حرف می زنم می گوید مستاجریم. خانه بخر هر چی می خواهی
جمع کن! یعنی همه آن هایی که کتاب می خرند از خودشان خانه دارند؟»
طلاق هم بالاي شهر و پايين شهر دارد
یکی از قضات دادگاه خانواده به تهران امروز می گوید: «علت طلاق های
توافقی در دادگاه معلوم نمی شود. چون بسیاری از دلایل را باید اثبات کرد و
آنها مدرکی برای اثباتش ندارند. زوجین ترجیح می دهند خود را اسیر کشمکش و
دعوا نکنند.» این قاضی که تمایلی به ذکر نامش ندارد درباره علت افزایش طلاق
های توافقی می گوید: «دلیل طلاقها در هر منطقه از شهر و در استان های
مختلف، متفاوت است. مثلا در همین تهران اگر علتها در منطقه 6 بررسی شود با
علت طلاق در منطقه 2 فرق می کند. اما به نظر می رسد اعتیاد، فقر، بیکاری،
سوءمعاشرت و در بسیاری مواقع ارتباط مرد با زن دیگری از عوامل طلاقها
هستند. البته زنان هم این وسط بی تقصیر نیستند.» اودرباره آمار طلاق های
توافقی می گوید: «در این که مراجعه برای طلاق توافقی آن هم در بین زوج هایی
که در پنج سال اول زندگی هستند بسیار زیاد است هیچ شکی نیست. اما در
دادگاه نمی توان این آمار را مشخص کرد. این را هم در نظر بگیرید افراد می
آیند همه این چرخه را طی می کنند و گواهی عدم سازش می گیرند اما ممکن است
پشیمان شوند و برای طلاق به محضر نروند. بنابراین آمار صحیح آماری است که
سازمان ثبت احوال اعلام می کند.»
اختتاميه تنها 15 دقيقه طول ميكشد
برای طلاق توافقی باید زوجین یا وکلایشان با شناسنامهها و عقدنامه به
مجتمع قضایی خانواده مربوط به محل سکونتشان مراجعه کنند. بهتر است کارت ملی
و يك قطعه عكس از زوجه هم همراهشان باشد تا در تكميل پرونده به مشكلي
برنخورند. وقتي دادخواست را نوشتند در مجتمع قضایی پذیرش می شوند. واحد
پذیرش پرونده را تشکیل می دهد و نواقص را رفع می کند. بعد پرونده را می
برند برای الصاق تمبر. برای طلاق توافقی تمبری به قیمت 10 هزار و پانصد
تومان به پرونده الحاق می کنند. بعد از این مرحله پرونده در واحد ارجاع ثبت
کامپیوتری می شود و به شعبه مورد نظر ارجاع می شود. بعد هم زوجین به دفتر
شعبه مراجعه می کنند و تاریخ و ساعت دادگاهشان را معین می کنند. آنها يك
قطعه عكس هم از زوجه ميگيرند و برايش نامهاي صادر ميكنند كه به
آزمايشگاه معرفي شود براي آزمايش بارداري. زوجه بايد حداقل يك روز قبل از
تاريخ دادگاه نتيجه آزمايش مبني بر عدم باردارياش را به دفتر شعبه تحويل
دهد. وکیل جوانی که در راهروی مجتمع چند زوج همسن و سال خودش را دورش جمع
کرده بود می گفت: «اگر نتیجه آزمایش زوجه مبنی بر عدم بارداری همراهتان
باشد یکروزه کار تمام است. می توانید گواهی عدم سازش بگیرید و همین امروز
بروید محضر.»