arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۲۲۵۳
تاریخ انتشار: ۴۲ : ۰۳ - ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۱

جنايت عليه خانواده

نويسنده : سرهنگ رضا غني لو - رئيس مرکز اطلاع رساني و ارتباطات
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
هرچند آمارهاي قتل افزايشي نشان نمي‌دهند ولي چند مورد کودک‌آزاري و قتل اعضاء خانواده در سال گذشته و اوايل سال جاري رسانه اي شده و توجه خبرنگاران را به خود جلب کرد که نياز به آسيب شناسي جدي براي دستيابي به راهبردهاي کنترلي دارد
نگاهي گذرا به اخبار حوادث جنايي در اقصي نقاط جهان باعث جلب توجه و سپس انزجار و تأسف ما نسبت به عجيب ترين نوع جنايت و قصاوت که کشتار اعضاء خانواده خصوصا فرزندان است مي‌شود.به گزارش مهر، هر چند اين نوع جنايت مختص جغرافيا و مردم خاصي نمي‌باشد و حتي سابقه تاريخي آن به قرباني کردن فرزندان در برابر خدايان خيالي و يا زنده بگور کردن دختران در عربستان پيش از اسلام و سوزاندن مادر به همراه جنازه پدر در بعضي از آئين ها بر مي‌گردد، ولي قتلهاي خانوادگي عصرجديد کمتر علت آئيني داشته و مطالعات صورت گرفته اصلي ترين دلايل آنرا بيماري و عدم تعادل رواني قاتل – فقر مفرط اقتصادي و فرهنگي – اختلافات خانوادگي عميق و انتقام از همسر و نهايتا اعتياد شديد خصوصا به مواد مخدر جديد مي‌دانند.البته جامعه شناسان پيدايش اين علائم در جامعه را نشان از کج کاري نهادهاي اجتماعي و هشداري براي سياست گزاران و برنامه ريزان عمومي عنوان مي‌کنند.در کشور ما نيز هرچند آمارها افزايشي نشان نمي‌دهند ولي چند مورد کودک آزاري و قتل اعضاء خانواده در سال گذشته و اوايل سال جاري رسانه اي شده و توجه خبرنگاران را به خود جلب کرد که نياز به آسيب شناسي جدي براي دستيابي به راهبردهاي کنترلي دارد.در تعاريف قانوني از فرزندکشي تحت عنوان سلب ارادي و ظالمانه حيات اولاد به وسيله پدر و مادر بالغ و عاقل ياد شده و بررسي هاي اوليه نشانگر آن است که والدين قاتل خود دوران کودکي خشن و رنج آوري را تحمل کرده اند و خشونت را به عنوان يک روش و حق والديني پذيرفته اند. در واقع در روانشناسي اين افراد کودک و يا همسر يک ملک است و والدين مالک آن و نه به تعبير زيباي متون ديني يک «امانت الهي».خصيصه ديگر اينگونه والدين فقدان آشنايي با مهارت هاي زندگي و اصول تعقل است. منطق اين افراد سطحي و تابع قانون «يا پيروز مي‌شويم يا همه چيز را از بين مي‌بريم» است.بعضي از آنها در بازجويي هاي خود اظهار مي‌دارند که اين قتل از روي احساس مسئوليت!! بوده است چون نمي‌خواستند سرنوشت کودکان خود را بدست اجتماع غدار بسپارند پس آنها را از زحمت زندگي با ذلت رها ساخته اند.در منابع ديني حکمت هاي فراواني آورده شده که اگر تربيت هاي ما گوشه چشمي به آنها داشتند مانند اسلاف خود هيچگاه شاهد اين اخبار تلخ که ميراث مادي شدن کامل بشريت امروز است نبوديم.قرآن کريم در نهيب به کساني که فرزندان خود را مي‌کشتند آنرا گناهي بزرگ دانسته و حاصل نااميدي از رزق و روزي الهي و پندارهاي غلط پيشينيان مي‌داند.امام علي (ع) نيز در فرازي از نهج البلاغه مي‌فرمايند: «خداوند عقل را به انسان نداد جز آنکه روزي او را با کمک عقل نجات بخشد.»به نظر مي‌رسد نهادهاي متولي براي پيشگيري و کنترل وقايع آتي بر اساس مطالعه حوادث قبلي بايد در دو محور فعاليت هاي خود را سازماندهي نمايند:1- آموزش مهارتهاي برخورد عقلاني با مشکلات خصوصا در رسانه هاي همگاني2- شناسايي افراد در معرض آسيب؛ و مداخله قانوني و قضائي موثر در بحران از طريق ساز و کارهايي مانند بها دادن به گزارشات مردمي و NGO ها به 123 (اورژانس اجتماعي) و 110 (فوريت هاي پليسي) و..
نظرات بینندگان