arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۵۵۸۴۴
تاریخ انتشار: ۳۵ : ۱۶ - ۳۰ تير ۱۳۹۶

فرزند عارف: رای «دکتر» از روحانی بیشتر بود اما انصراف داد! / تصمیم دارم یک مدت از فضای سیاسی دور باشم! / با اینکه می دانستم اگر برای شورای شهر بیایم، رای خوبی می آورم، نیامدم / پدرم در مجلس سکوت کرده، چون نفر دویستم است و نوبتش نشده

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
‎اقازادگي پديده ي عجيبي در كشورمان است كه هر ساله با گونه ي متقاوتی از آن مواجه مي شويم؛ در اين ميان اما يك خصوصيت و يك نوع تمجيد خاص از خود، در ميان همه آنان عموميت دارد. خود اقازاده مي گويد: اگر من فرزند فلانی نبودم، خيلي بيشترجاي رشد داشتم. ابوي نيز با بغض تصديق مي كند و مي گويد: اين بچه به خاطر من، خيلي جاها مجبور به توقف شده؛ او بايد خيلي جلوتر از اين حرفها باشد، اما به خاطر اينكه فرزند من است، مانع رشدش شده اند!

‎به گزارش انتخاب، اما انچه در ادامه مي آيد، اظهارات اقازاده ايست كه هم خصوصيات فوق الذكر را دارد، اما به طرز شگفت انگيزي، دچار يك خودشيفتگي منحصر به فرد است. او از ژن بسيار منحصر به فرد پدر و مادرش مي گويد كه باعث رشد و موفقيت هاي حيرت انگيزش شده و ضمن مقايسه خود با "زاكربرگ" (موسس فيس بوك)  معتقد است در ٢٢ سالگي با بضاعت خودش MTN را به ايران اورده و مي پرسد: حالا به خاطر اينكه سيمكارت ٢ هزارتوماني ايرانسل را جايگزين سيمكارت ميليوني همراه اول كردم، شايسته تشويقم يا تهمت؟! تازه اگر بدانيد يكسال اول، خودش هزينه ويزا و ديگر مسائل ام تي ان در ايران را مي داده و چيزي تا آن موقع نصيبش نشده، چه مي گوييد؟

او البته هنرهاي ديگري هم دارد و براي همين باوجودي كه یقین دارد اگر كانديداي شوراي شهر ميشد، راي خوبي مي اورد و لابد سرليست اصلاح طلبان نيز ميشده، اما حالا دوست دارد مدتي از فضاي زمخت سياسي كنار بكشد  و وظايف خطير سياسي اش را بر طاقچه بگذارد؛ او مي خواهد فعالیت اقتصادی، اجتماعي، هنري و ... بكند. مي گويد که  البوم محسن چاوشي را تهيه كرده و به خاطر هنر خودش (و نه صداي چاوشي)  موفقيترين البوم سال شده است!

 منطق پسر عارف، همه را انگشت به دهان كرده. خوشبختانه وارد بحث سكوت پدر نيز شد و انتقادات به اين رويه ابوي كه باعث شده حتي يك نطق در مجلس نداشته باشد، را براي هميشه به تاريخ سپرد. او در اين مورد مي گويد: نوبت نطق دکتر 200 ام است، دکتری که همیشه مقید به قانون بوده، خب نوبتش نشده / دوستانی که صدایشان بلنده سخنرانی میکنند، یک سری ادم  باید لابی گری کنند، ایشان عملگراست. 

اين اقازاده متفاوت كه كديمين و عرق جبين بر پيشاني اش نقش بسته و در ١٤ سالگي در سوپر ماركت محل كار مي كرده (يعني درست در ايامي كه پدرش استاد دانشگاه بوده) ، حالا مصاحبه اي با «ویدیوگرام» كرده كه اهم آن در ادامه مي آيد:

«لحظه‌ای که نامه‌ی آقای خاتمی به دست آقای دکتر عارف رسید و ما در پرواز شیراز به تهران بودیم، من اولین کسی بودم که همه‌ی دوستان از جمله مادرم را از آقای دکتر دور کردم و به آقای دکتر گفتم ما روزی که با هم شروع کردیم قرآن باز کردیم و این آیه آمد که فَإِنَّ العِزَّةَ لِلَّهِ جَميعًا. عزت دست خداست. تا اینجا آمده‌ایم، سه روز هم مانده است. طبق آمار و اطلاعات هم شما جزو اولی‌ها هستی، آقای دکتر آن موقع یا اول بود یا دوم. می‌توانم راحت بگویم رای آقای دکتر از آقای روحانی بالاتر بود. ولی آقای دکتر حرف زده بود. گفته بود که اگر آقای خاتمی به عنوان رهبر اصلاحات به این نتیجه برسند که من نباشم، انصراف می‌دهم. آقای دکتر گفت که من اخلاق رو زیر پا نمی‌گذارم. شما یک سال و نیم زحمت کشیدی، از جیبت هزینه کردی، چون توی انتخابات هیچ کسی به ما کمک نکرد. فکر می‌کنم از کم‌خرج‌ترین ستادهای انتخابات کل تاریخ ایران بودیم. خب حرف زدی، یک لحظه منافع خودت را زیر پا می‌گذاری. این اتفاق افتاد. یعنی توی یک لحظه آقای دکتر عارف تصمیم گرفت. اگر تصمیم نمی‌گرفت، معلوم نبود که آیا امروز برجامی امضا می‌شد، آیا اتفاقات خوب دیگر و حداقل این آرامش پیش می‌آمد؟»

*بحث های افازدگی جدیدا مد شده، دلیلش فرار کردن از واقعیت هاست، چون عادت کرده ایم مقصر پیدا کنیم.

*الان اقای عارف انتن ماهواره ندارد، چون ممنوع است و چون می تواند مجوز بگیرد، اما این کار را انجام بگیرد، اینستاگرام را چون فیلتر نیست استفاده می کنم. 

* آن کسی که توانایی دارد، به جایی رسیده، حتما استعدادهایی داشته، این استعداد، بحث ژن و وراثتی وجود دارد، پدر و مادرم هر دو جزو شاگرد اول های کنکور ایران بودند. ما سه تا برادر درس مان خوب بود....../14-15 ساله بودم، در سوپرمارکت بودم، بعد در تراشکاری کار کردم...اعتقاد دارم کسی که کار سیاسی میکند، حق کار اقتصادی ندارد.

* افتخار میکنم در سن 22 سالگی، زمانیکه همراه اول فقط وجود داشت، در یک مزایده رسمی با 32 شرکت، من یک شرکتی را از افریقای جنوبی اوردم، همه می گفتند مگر افریقایی ها کار بلدند؟ من با بضاعت خودم رفتم MTN را اوردم. مگر همه جای دنیا، ادم های کوچک در سن 19-20 سالگی کار بزرگ نکردند؟ مثل اقای زاکربرگ. / من یک شرکت مشاور در هلند پیدا کردم، و انها ما را به MTN معرفی کردند، MTN اصلا خواب نمی دید که در ایران حضور پیدا کند.

هرکسی ادعا کند حمیدرضا عارف بدون توانایی خودش و فقط با تکیه بر پدرش کار انجام داده، من حاضرم در هر جایی که خواست و در هر رشته ای با او مسابقه دهم. من واقعا این را ادعا میکنم. من در درسم موفق بودم، هم در ایران، من در بهترین دانشگاه های امریکا هم درس خوندم. در تیم شنا هم بودم. در کتابخوانی و مقاله نویسی. همین الان، البوم موسیقی با محسن چاوشی که تهیه کردیم، امسال البوم برتر موسیقی پاپ کشور سال شد. بالاخره این خون می اید و می رسد، همینطوری کسی نمی تواند ادعا کند اصل و نسب دارد. افتخار میکنم این توانایی ها از دوتا ژن خوب امده. 

*حق الناس فقط پول توی جیب من نیست، فقط پارکینگ جلوی خانه من نیست، من رفتم از جیبم خرج کردم، یک شرکتی را به ایران اوردم، اولین ویزای MTN را من برایشان گرفتم، یکسال برایشان هزینه کردم، به راحتی حق الناس پایمال شد، بنیاد مستضعفان و ایرانسل امدند با MTN قرارداد بستند/ سیم کارت دو میلیون تومانی شد 5 تومان، افتخار میکنم که در این امر نقش داشتم، به جای تشکر از من که در سن 23-24 سالگی، حتی اگر با رانت پدرم این ها را اوردم باشم..... اما برای منافع کشورم بوده، اما بی تقوایی شد و من همه را می بخشم.

*ما هم حق و حقوقی داریم، هرکسی براساس شایستگی سالاری حق حیات دارد. الان بحث شده که فرزندان اقایان اصلاح طلب نباید کاندیدای شورای شهر شوند، برای چه؟ من خودم شرکت نمی کنم و قصد ندارم، با اینکه می دانم اگر بیایم رای خوبی می اورم، تصمیم گرفتم یک مدت کلا از فضای سیاسی دور باشم. میخواهم فعالیت های اقتصادی و هنری و اجتماعی هم را فعلا ادامه دهم. 

*یک سری جوانان راه افتاده اند و می گویند اگر فرزندان مسئولین...فرزند مسئولیکه شایستگی هایش مشخص است...همه رزومه دارند، فرزند مسئولی که جای خوب درس نخوانده، قطعا نباید بیاید، کاری که من کردم در فضای سیاسی از 88 تا 92 کردم، کدامیک از اینها کردند؟ اینها از سایه های خودشان می ترسیدند؟ من بنیاد امید را گرداندم در آن سال ها. امروز دوستان فضای بازی اتفاق افتاده و این حرف ها را می زنند. فکر میکنم این حرف ها فضا را مشوش میکند....فکر میکند برای اینکه میخواهند یه سری ادم که میتواند موثر باشند را محدود کنند و هیچ اثری غیر از این فرار مغزها ندارد...

{در مورد تهیه کنندگی در حوزه سینما} وظیفه ی خودم میدانم که از توانایی هایم استفاده کنم که خوراک خوبی برای مردم فراهم کند./ من از دوران نوجوانی، به موسیقی و سینما علاقه داشتم، صندوق بیمه هنرمندان، در دوره دکتر عارف، کارهای اولیه اش که کار عام المنفعه بود، کار من بود / حداقل در عرصه عمومی هنر، از قدیم فعال بودم و کمک کردم، اهل این هم نبودم که آن را بگویم / اگر پسر دکتر عارف نوبدم، شاید فضای حرکتیم بالاتر می رفت 

در عمرم و در زندگیم،پدرم حتی یکبار به معلمان من زنگ نزده، البته من ناراحتم از اینکه پدرم اینکارها را نکرده / بحث عکس معدن در مناظره ها و جوک هایی که ساختند از بی سوادی کسانی بود که جوک ساختند و از باسوادی اقای دکتر بود که انجا را دیده بودند/ این سواد زیاد و هوش زیاد دکتر بود.

{در مورد سکوت عارف در مجلس} نوبت نطق دکتر 200 ام است، دکتری که همیشه مقید به قانون بوده، خب نوبتش نشده / دوستانی که صدایشان بلنده سخنرانی می کنند، یک سری ادم باید لابی گری کنند، ایشان عملگراست، ایشان وقتی معاون اول بود، هیچوقت در تلویزیون دیده نمیشد، روحیه اش روحیه کاری است
نظرات بینندگان