بله! این است چهره ی واقعی احمدی نژاد؛ این مرد حتی حرف خود را هم به راحتی زیر پا می گذارد / آیا احمدی نژاد آمد تا بقایی تایید صلاحیت شود؟

سرویس سیاسی «انتخاب»؛ داود حشمتی: احمدي‌نژاد به وزارت كشور رفت و برخلاف انتظار بسياري با قراردادن شناسنامه‌اش روي ميز در انتخابات ریاست جمهوری ثبت‌نام كرد. اين فاز دوم پروژه‌اي بود كه «انتخاب» روز دوشنبه از آن پرده برداشت و از قصد رئیس جمهور سابق برای کاندیداتوری خبر داد. (اينجا بخوانيد) 

احمدي‌نژاد بعد از ثبت‌نام در گفت‌وگويي ادعا كرد: «به قول اخلاقی که برای عدم کاندیداتوری در انتخابات دادم پایبندم و ثبت نامم صرفا برای حمایت از آقای بقایی است.» اما او تا كنون به كدام قول خود عمل كرده بود كه به اين اعتمادي باشد؟ مگر نگفته بود: در انتخابات حاضر نخواهم شد؟ مگر نگفته بود كه حتي از نزديكترين كسانِ من هم اگر در انتخابات شركت كنند حمايت نمي‌كنم؟ پس بايد برای كدام حرف این مرد اهميت قائل شد و آن را «راست» پنداشت؟

به شهريور ماه 95 برگرديم. زماني كه احمدي‌نژاد حتي حاضر نبود بپذيرد که رهبری معظم انقلاب به او توصیه به عدم حضور کرده اند. او تلاش مي‌كرد از اساس موضوع را منكر شود. كار به آنجا رسيد كه اين موضوع رسانه‌اي شد و «انتخاب» در گزارشي آن را برای اولين بار به صورت علني مطرح كرد. (اينجا بخوانيد) 

اما باز هم احمدي‌نژادي‌ها دست بردار نبودند. در نهايت رهبري صراحتا در درس خارج از فقه و اصول خود فرمودند: «خوب بله، یک نفری، یک آقایی آمده پیش من، من هم به‌ملاحظه‌ی صلاح حال خود آن شخص و صلاح حال کشور به ایشان گفتم که شما در فلان قضیه شرکت نکنید. نگفتیم هم شرکت نکنید، گفتیم صلاح نمی‌دانیم ما شما شرکت کنید. این را گفتیم، خوب یک چیز عادی است. انسان بایستی آن چیزی را که می‌بیند و می‌فهمد و فکر می‌کند که به‌نفع برادر مؤمنش است باید به او بگوید دیگر. ما هم اوضاع کشور را خوب، غالباً بیشتر از اغلب افراد آشنا هستیم. آدم‌ها هم، به‌خصوص آدم‌هایی که صدها جلسه با ما نشستند و برخاستند بیشتر و بهتر از دیگران می‌شناسیم. با ملاحظه‌ی حال مخاطب و اوضاع کشور به یک آقایی انسان توصیه می‌کند که آقا شما اگر توی این مقوله وارد شدید این دوقطبی در کشور ایجاد می‌شود. دوقطبی در کشور مضرّ است به حال کشور. من صلاح نمی‌دانم شما وارد بشوید. بله، این چیز خیلی مهمی که نیست. این یک چیز خیلی طبیعی است، خیلی ساده است. بله، ما این توصیه را به یکی از آقایان، به یکی از برادران کردیم. خوب، حالا این مایه‌ی اختلاف بشود بین برادران مؤمن، یکی بگوید فلانی گفته، یکی بگوید نگفته، یکی بگوید چرا پشت بلندگو نگفته؟ خوب، حالا این هم پشت بلندگو.»

احمدی نژاد نیز پس از این سخنان رهبر معظم انقلاب با صدور بیانیه ای مکتوب ،  تاکید کرده بود که قصد شرکت در انتخابات ریاست جمهوری را ندارد و نوشت: «همان گونه که مستحضر هستید در دیدار مورخ نهم شهریورماه سال جاری ، اینجانب برنامه های تبیین انقلاب در سراسر کشور را تشریح نمودم، پس از آن حضرت عالی توصیه فرمودید که در این دوره مصلحت نیست بنده در انتخابات شرکت نمایم و اینجانب نیز تبعیت خود را اعلام نمودم. ضمن تشکر از بیانات مهم حضرت عالی در جلسه درس خارج فقه مورخ پنجم مهرماه جاری، به استحضار می رسانم که در عمل به منویات رهبر بزرگوار انقلاب، برنامه ای برای حضور در عرصه رقابت های انتخاباتی سال آینده ندارم.»

او همچنين بيانيه‌اي را بعدها صادر كرد و در آن اعلام کرد: « از هیچ فرد یا جناح و حزب و گروهی حمایت نکرده و نخواهم کرد. این موضع قطعی و غیرقابل تغییر اینجانب است.» حالا سئوال اين است: به كدام حرف احمدي‌نژاد می توان اعتماد کرد؟ آيا نظر «قطعي و غيرقابل تغيير» به يكباره «غير  قطعي و قابل تغيير» شد؟ يا اينكه از ابتدا نيز برنامه همين بود؟ احمدي‌نژاد از ابتدا نيز قصد شركت در انتخابات را داشت. او بعدها در بيانيه ادعا كرد كه همانجا هم به رهبري گفته است كه «براي معرفي برنامه تبيين انقلاب اسلامي» خدمت ایشان رسيده و قصدي براي كانديداتوري نداشته است. (اینجا بخوانید)

با اين همه ثبت‌نام او در انتخابات براي تحت فشار قرار دادن کشور و شورای نگهبان است. ارزيابي تیم احمدی نژاد اين است كه شوراي نگهبان نمي‌تواند همزمان، هم او و هم بقايي را ردصلاحيت كند. اما به نظر مي رسد همانطور كه در سال 92 از تایید صلاحیت مشایی، ارزيابي غلطي داشتند امروز نيز دچار اشتباه محاسباتي شدند. تنها يك هفته ديگر كافي است تا متوجه شويم با دست خود از انتخابات انصراف خواهد داد. اما عدم تبعیت از توصيه رهبر معظم انقلاب موضوعی نیست كه قابل انكار باشد. اگر آنها در قهر يازده روزه سعي كردند با هزاران دليل و توجيه، موضوع را مسكوت بگذارند، امروز ديگر وضعيت تغيير كرده است.