arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۱۶۷۹۴
تاریخ انتشار: ۰۵ : ۲۰ - ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰
سفرنامه عباس مسعودی به شوروی، «پشت پرده آهنین چه دیدم؟»؛

قسمت ۶/ معاشرت با خارجی استقبال از مرگ است!

هیچ‌کس حق مراوده با سفارتخانه خارجی ندارد، معاشرت با خارجی استقبال از مرگ است. با وجود ممنوعیت‌های سخت مع‌هذا مامورین شوروی احتیاط را از دست نمی‌دهند جلوی هر سفارت‌خانه پلیس وجود دارد که اشخاص را دقیقا کنترل می‌کنند اگر تبعه کشوری برای تمدید گذرنامه خود بخواهد وارد سفارت‌خانه شود، اول گذرنامه او را تفتیش می‌نمایند تا مطمئن شوند محتاج تمدید است یا نه بعد اجازه دخول می‌دهند منتها باید بیش از آن‌چه برای این کار وقت لازم است در سفارت‌خانه کشور خود توقف ننماید. با این ترتیب بدیهی است که پای یک نفر روس ممکن نیست به سفارت‌خانه خارجی برسد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ طبق آماری که در دفاتر سفارت کبرای ایران در مسکو و جود دارد در حال حاضر بیست‌وشش هزار نفر ایرانی که دارای گذرنامه ایران می‌باشند و از سالیان دراز پدران آن‌ها در خاک شوروی کار و کسب و تجارت و زندگی می‌کرده‌اند اکنون در نقاط مختلف این مملکت پراکنده هستند که شاید سه هزار نفر آن در خود مسکو اقامت داشته باشند که سابقا گفتم بیش‌تر آن‌ها شغل واکسی دارند. این ایرانی‌ها در بادکوبه هستند در نقاط قفقاز پراکنده‌اند، در قزاقستان بیش از همه جا اقامت دارند، در عشق‌آباد و ترکمنستان و گرجستان و بالاخره تا برسد به لنینگراد در هر شهر عده محدودی ایرانی پیدا می‌شود و از آن طرف تا شهر ولادیوستک کشور ایران تبعه دارد که جمع آن‌ها امروز ۲۶ هزار و سابقا چند برابر آن بوده که به تدریج ترک تابعیت کرده و از بین رفته‌اند و از کجا که این عده هم تا چند سال دیگر تابعیت ایران را ترک نکنند زیرا مشکلاتی برای تجدید و تمدید گذرنامه‌های خود دارند که با گرفتن جواز اقامت موقت احتیاجی به تمدید ندارند و ممکن است رفته رفته ورقه اقامت مزبور را نیز از دست بدهند.

طبق قانون و آئین‌نامه‌ای که برای گذرنامه داریم هر ایرانی در هر جا سکونت دارد باید سالی یک بار به نزدیک‌ترین کنسول‌گری یا سفارت خود مراجعه نموده گذرنامه‌اش را ثبت و تمدید نماید و از این بابت مبلغی بپردازد که این مبلغ در خاک شوروی ۸۶ منات است.

سابقا سفارت ایران در مسکو با کنسول‌گری ایران در باکو، تفلیس و نقاط دیگر شوروی که اکنون دیگر وجود ندارد و چند سال پیش هر دو طرف ایران و شوروی کنسول‌گری‌های خود را برچیدند سالی مبلغ زیادی بابت تجدید و تمدید گذرنامه عایدات منات داشتند و از این راه برای زندگی و مخارج سفارت به‌خصوص تعمیرات که رقم درشتی را در سال تشکیل می‌دهد در رفاه بودند، حالا این عایدات تقریبا از بین رفته است. ایرانی‌ها که بیش‌تر عملگی می‌کنند و کاری بیش از عملگی و کارگری به دست نمی‌آورند نمی‌توانند هر سال ۸۶ مناب برای تمدید گذرنامه بدهند به این جهت یا مراجعه نمی‌کنند و با ورقه اقامت موقت به سر می‌برند و یا اگر مراجعه نمایند استطاعت پرداخت ندارند و در این باره اخیرا سفارت ایران تسهیلاتی قائل شده بود و به کسانی که مراجعه می‌کردند و بضاعت نداشتند بدون اخذ قیمت تمدید می‌کرد مع‌هذا مراجعات اتباع ایران به سفارتخانه تقلیل یافته و با کیفیت فعلی به‌خصوص زحمت مراجعات ایرانی‌ها به سفارت‌خانه‌ بیم آن می‌رود که ایرانی‌های مقیم شوروی تدریجا تابعیت خود را از دست بدهند.

از جمله مشکلاتی که برای هر تبعه خارجی که بخواهد به سفارت‌خانه‌ خود مراجعه نماید وجود دارد کنترل شدیدی است که قبل از ورود به سفارت به وسیله پلیس انجام می‌شود که این کنترل در بعضی از سفارتخانه‌ها خیلی شدید است.

باید دانست که هیچ‌کس حق مراوده با سفارتخانه خارجی ندارد، معاشرت با خارجی استقبال از مرگ است. با وجود ممنوعیت‌های سخت مع‌هذا مامورین شوروی احتیاط را از دست نمی‌دهند جلوی هر سفارت‌خانه پلیس وجود دارد که اشخاص را دقیقا کنترل می‌کنند اگر تبعه کشوری برای تمدید گذرنامه خود بخواهد وارد سفارت‌خانه شود، اول گذرنامه او را تفتیش می‌نمایند تا مطمئن شوند محتاج تمدید است یا نه بعد اجازه دخول می‌دهند منتها باید بیش از آن‌چه برای این کار وقت لازم است در سفارت‌خانه کشور خود توقف ننماید. با این ترتیب بدیهی است که پای یک نفر روس ممکن نیست به سفارت‌خانه خارجی برسد.

دولت شوروی نسبت به این موضوع تعصب شدید دارد، محدودیت برای سفرا و وزرای مختار و نمایندگان سیاسی خارجی در مسکو به قدری است که زندگی آنان را در منتها درجه شدت زحمت گذارده است و اعضای نمایندگی‌های خارجی چون هیچ‌گونه معاشرتی با محیط خارج ندارند ناچارد بین خود رفت و آمد کنند و هر شب دو رهم جمع شوند و به این وسیله خود را مشغول و سرگرم سازند.

مراجعات سفارت‌خانه‌ها برای هرگونه احتیاجاتی که دارند از جریان زندگی مردم شوروی جدا شده است، یعنی یک مامور سفارتخانه وقتی محتاج به طبیب شد نمی‌تواند به هر کس که خودش میل دارد مراجعه کند بلکه باید به اداره تدارک احتیاجات خارجی‌ها در وزارت خارجه مراجعه نموده و تقاضای طبیب کند تا طبیب مخصوص سفارتخانه یا مریض‌خانه‌ای که برای خارجی‌ها علیحده اختصاص داده شده معرفی گردد.

یا اگر لوله آب سفارت‌خانه بترکد و آب از سقف سرازیر شود سفارت‌خانه حق ندارد به هر لوله‌سازی که می‌خواهد مراجعه کند هر لوله‌سازی هم اجازه ندارد به تقاضای سفارت برود بلکه باید فورا اداره مربوط وزارت خارجه را مستحضر سازد و از آن‌جا کارگر و متخصص برای تعمیر فرستاده شود.

یا اگر عضو سفارت‌خانه‌ای بخواهد خانه‌ای اجاره کند و خارج از سفارت منزل داشته باشد باید به آن اداره خبر بدهد و آن اداره طبق تقاضای آن عضو خانه را نشان می‌دهد و اجاره می‌دهد اما تصور نفرمایید که اجاره خانه عضو سفارت‌خانه معادل صدی دو نیم صدی سه حقوق است، خیر اجاره‌بندی برای خارجی‌ها قیمت جداگانه دارد که گرانی فوق‌العاده مخصوص خارجی‌ها بر روی آن کاملا محسوس است. اگر اجاره هر اتاق را برای افراد ۱۵ منات فرض بگیریم، برای خارجی ده برابر علاوه است یعنی هر اتاق تقریبا صد و پنجاه منات کرایه دارد و بدیهی است خانه اعضای سفارت‌خانه هم از زیر نظر مامورین پلیس خارج نخواهد بود.

پس کلیه احتیاجات سفارت‌خانه‌ها و اعضای سفارت‌خانه‌ها به وسیله اداره مخصوص صورت می‌گیرد تا هیچ‌گونه تماسی با مردم حاصل نگردد.

اما درباره قیمت اجناس و تامین احتیاجات مامورین خارجی باید گفته شود که زندگی برای این طبقه در خاک شوروی واقعا جهنم است زیرا وقتی بنا باشد یک دلار با چهار منات عوض شود و آن وقت در مقابل شش منات یک پرتقال داده شود یا گردوی پوست‌دار کیلویی ۱۹ منات یعنی نزدیک پنج دلار، فندق با پوست ۱۷ منات، بادام کوهی با پوست ۱۹ منات و سایر قیمت‌ها همه در این زمینه‌ها باشد که البته تحمل آن برای خود مردم شوروی امکان‌پذیر است چون روی همین پایه مخارج حقوق‌ می‌گیرند ولی برای خارجی‌ها طاقت‌فرساست آن وقت می‌توان به روزگار زار خارجی‌ها پی برد.

حالا کار و بار آمریکایی‌ها خوب است، یعنی پایه حقوق و بودجه سفارت را آن‌قدر بالا برده‌اند که می‌توانند مقاومت کنند و سال گذشته که ناگهان قیمت ارز خارجی در برابر منات به نصف تنزل کرد بودجه سفارت آمریکا در مسکو هم از یک میلیون دلار در سال به دو میلیون دلار بالا رفت.

اما برای سایر نمایندگان خارجی این دستِ باز و بودجه کافی وجود ندارد و ناچارند قسمت بیش‌تر احتیاجات خود را از کشورهای خارج مثل فنلاند، سوئد و اروپای مرکزی وارد کنند حتی کره و پنیر و تخم‌مرغ و سبزیجات را هم با پست هوایی می‌خواهند و این اجازه را البته طبق قواعد بین‌المللی دارا می‌باشند.

حالا فکر کنید مامورین سفارت ایران با کمیِ بودجه و از بین رفتن درآمد منات که خود کمک موثری بود چه روزگاری دارند و با چه بدبختی دست به گریبان‌اند به‌خصوص که حقوق‌های آنان نیز اخیرا تقلیل یافته است.

من تصور می‌کنم در این خصوص باید وزارت خارجه حساب کند ببیند در وضع کنونی عضو سفارت می‌تواند زندگی کند یا باید صبح تا شام کارش فقط تهیه غذای روز باشد و اگر چنین است برای چه آن‌ها را بدین وضع نگاه می‌دارد؟! به جای این‌که پنج شش نفر در یک سفارت با سختی و مشقت به سر برند بهتر است دو و منتها سه نفر با حقوق کافی و آبرومندی زندگی کنند و به طور قطع محصول کار دو سه نفری که فکرشان از حیث زندگی راحت باشد خیلی بیش از عده‌ای است که فکرشان اکنون برای تامین زندگی مختل می‌باشد.

باز از جمله محدودیت‌هایی که برای خارجی‌ها در خاک شوروی وجود دارد این است که هیچ‌یک از مامورین سیاسی حق ندارند از شعاع چهل کیلومتری مسکو بدون پروانه عبور خارج شوند.

هم‌چنین در مناطق ممنوعه که دولت معین نموده ابدا حق مسافرت ندارند. اخیرا شعاع چهل کیلومتری به پنجاه کیلومتری تغییر یافته بود و بدیهی است جواز عبور، تشریفاتی دارد که به سهولت هم به هر کس داده نمی‌شود وقتی بخواهند اجازه خروج از شعاع مزبور ندهند، کافی‌ست که ترن جای خواب برای مسافرت نداشته باشد و اگر مسافر خارجی تخت‌خواب در واگون نخواهد باز جای نشستن نیست و اگر مسافر بگوید من این مسافرت را ایستاده در راهرو انجام می‌دهم این بار اینتوریست که همه جا با اوست می‌گوید، ما میل نداریم به مهمان ما بد بگذرد! به علاوه به آن شهری که بخواهید بروید باید مهمان‌خانه اتاق داشته باشد و قس علیهذا.

درباره وضع زندگی ایرانی‌های مقیم شوروی تحقیقاتی نمودم که آیا از مزایایی که مردم شوروی دارند بهره‌مند می‌شوند یا نه، معلوم شد به واسطه اقامت طولانی در بیش‌تر قسمت‌ها واجد همان مزایا و خصوصیات شده‌اند زیرا در موسسات و کارخانجات کار می‌کنند و بالطبع از مزایای کارگری استفاده می‌نمایند و ارزانی کرایه مسکن شامل آن‌ها نیز می‌شود. هم‌چنین معلوم شد که بعضی از این ایرانی‌ها خانه‌های کوچک مسکونی از قدیم داشته‌اند که در تغییر رژیم مالکیت خصوصی آن‌ها به واسطه این‌که ایرانی بوده و مورد حاجت خودشان بوده حفظ شده اما این خانه‌ها را امروز حتی برای سکونت خود استفاده نمی‌کنند و متروک گذارده و به منازل کرایه‌ای رفته‌اند و مرور ایام خانه‌ها را ویرانه می‌سازد و به درد دولت هم نمی‌خورد که تصرف نماید.

دلیل آن واضح است زیرا با اجاره‌بندی که شده و معادل دو نیم و سه درصد حقوق کرایه گرفته می‌شود و از طرفی با گرانی فوق‌العاده تعمیرات خانه‌های اختصاصی هرگز کسی قدرت ندارد صاحب خانه باشد.

 

منبع: اطلاعات؛ پنج‌شنبه ۱۱ اردی‌بهشت ۱۳۳۱، صص ۱ و ۹.

نظرات بینندگان